در سالروز شهادت شهید «ماشالله لطفی سیرایی»
به نظرمن شهادت مقدمه رسیدن به بي نهايت راهى است براى رسيدن به يك بي نهايت راه ديگر ... چرا؟ چون همه مي دانيم كه مقام رفيع شهادت آن چنانكه زبانزد همگان يك مطلب ساده نيست...
شهادت مقدمه رسیدن به بی نهایت

نوید شاهد البرز:

شهید« ماشالله لطفی سیرایی» فرزند «حسن » در شهر کرج چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در مقطع سیکل ادامه داد و در دوران جنگ تحمیلی به جبهه حق علیه باطل شتافت و در تاریخ هفتم آبان ماه 1348، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

شهید گرانقدر در وصیت نامه خود چنین می نگارد:

به نام او كه همه چيزم اوست ، به نام اوكه زندگيم درجهت اوست، به نام اوكه زنده به اويم ، به نام او كه از اويم و شدنم در جهت اوست ،بودنم از اوست و رفتنم ،معشوقم اوست ، معبودم اوست ،مقصودم اوست ، مرادم اوست اميدم اوست احساس مي كنم و با قلبم ذره ذره وجودم باتمام سلولهايم احساس مي كنم، اما بيانش نتوان كرد، اى همه حال به يادت هستم به يادم باش، كه بى تو هيچ و پوچ خواهم بود .

( و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )

و گمان مبريد آنانرا كه درراه حق شهيد شدند مرده اند بلكه آنها زندگانى هستند نزد پروردگارشان .

مقام شهيد را كسى مي تواند درك كند كه خود آن طرف، آن راه لااقل برايش روشن شده باشد، تا آنگونه كه شايسته يك شهيد است بگويد، ولى خودم نسبت به بينش خودم يك نوع تشبيه جديد و نوين نسبت به خودم دارم، به نظرمن شهادت مقدمه رسیدن به بي نهايت راهى است براى رسيدن به يك بينهايت راه ديگر ... چرا؟ چون همه مي دانيم كه مقام رفيع شهادت آن چنانكه زبانزد همگان يك مطلب ساده نيست ،مقام پر ارج و بالاست ارزش و عمق آنرا هيچكدام روشن نيست ، پس اينكه مي گويند: شهادت مقدمه يك راه بى نهايت راه است . باید به این جمله،آفرين گفته و تسليم این راه شد.

شهید بدون غسل و حتى بدون كفن با همان تن خون آلود درجامه خون آلود كفن مي شود زيرا كه شهيد ازبدن وجامه خويش روح و انديشه و حق سرشتى و پاك باختگى افق كسب شرافت شده است و بدن او يك جسد مشروح است، يعنى حكم روح بربدن او جار ى شده است و از هرگونه زشتى و ناپاكى مبراست.

با مسئوليت شهيد است که شفاعت شهيد مطرح می شود ، حتى گريه بر شهيد ثواب می شود و سرانجام جاودانگى شهيد است، به عنوان يك وصيت يا نصيحت بايد بگويم ( وحدت كلمه را حفظ كنيد) زيرا بدون وحدت ادامه انقلاب ميسر نيست.

پدرم ! پدرخوبم دوستت دارم، مادر اشك دور چشم حلقه زده است مادر نه ، تو پاكى ، خيلى دوستت دارم . از قول من به زن داداشها بگو اميدوارم هميشه حقيقت گرا باشيد ، اگر چه زيانتان باشد . خواهران محترم قلبتان پاك است دوستتان دارم اميدوارم مسائل را كمى بگذريم و ازشما مي خواهم جزء ياران و در ركاب زينب (ع) باشيد .

صغرى ، خورشيد ،كبرى ، فاطمه ، قاسم ، عباس ، حسين ، صادق ، ناصر ،حمزه ، اكبر خوشحالم كه برادرتان هستم به خودمي بالم و باداشتن چنين خواهران وبرادرانى ، اصغر ، يعقوب ، على احمد ، صادق شمائى كه آنها بوديد كه مرا درك مى كرديد ، ازشما خيلى خوشم ميآيد ، زن داداشها و با تو اى عروس نو رسيده مي خواستم زحمات شما را جبران كنم ولى نشد عذر مي خواهم، اميدوارم كه دركنار فرزندانتان زندگى جاودانى داشته باشيد .

داداش كوچك اكبر تو پيروزى البته در زير سايه اسلام توانا و اين امام .

اصغر، محمد، حميد، ابوالقاسم، و تمامى دوستان و آشنايان نصيحت من به شما اين است حتى يك لحظه ( پشت امام راخالى نكنيد ) هميشه سعى كنيد حتى يك كار كوچك را فقط براى رضاى خدا انجام دهيد، اسلام دين جاودانى است و دين ابدى و موفقيت شما را از درگاه خداى بزرگ خواستارم، اى خانواده سعادتمند من از شما فقط از شما بلكه ازتمامى فاميلها، دوستان و آشنايان چند خواهش دارم.

وصيت اين است بعد از شهادتم هيچ كس گريه نكند وقطره اشك شما تيرى خواهد بود بر قلب من و ثانيا در مجالسى كه مى گيريد سعى كنيد ( مجلس عروسى من را بگيريد ) تا عمر دارد به جان اين مرد بزرگ و بت شكن تاريخ و به اين ابراهيم زمان دعا كنيد و هيچ وقت ازخدا جاودانى امام كه پيوست خدا و رسول اكرم است دست بر نداريد .

و السلام

شهيدان زنده اند الله اكبر

ماشاءالله لطفى سيرايى

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده