سالروز شهادت شهید علی اصغر ابراهیمی
عزیزان آدمی باید بداند که در پس هر عملی هدفی نهفته و عمل بدون هدف و در نظر گرفتن هدف بیهوده می باشد و بهمین منظور می بایستی بخودش نیز بنگرد...

نوید شاهد البرز:

"شهيد علي اصغر ابراهيمي" در سال 1339 در تهران در يك خانواده مومن و مذهبي چشم به جهان گشود و در دامان مادري پاك و عفيف و پدري زحمتكش و مهربان و رئوف پرورش يافت و در سن 7 سالگي براي تحصيل علم و معرفت قدم به مدرسه گذاشت و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را يكي پس از ديگري پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرك ديپلم در رشته رياضي گرديد.

وی انساني راسخ و پاكدامن خوش سيرت بود و از هيچ كمكي نسبت به ديگران مضايقه نمي‌كرد و به تمام اهل خانه از جمله پدر و مادر احترام خاصي قائل بود. با شروع انقلاب شكوهمند اسلامي و قيام ملت مسلمان ايران عليه رژيم منحوس و مزدور ابرقدرت‌ها او نيز با استفاده از روحيه و نشاط جواني و ايمان و نيروي خدادادي خويش از هيچ فعاليت و فداكاري دريغ نداشت و به همراه دوستان خود در تظاهرات و راهپيمايي‌ها و پخش اعلاميه‌هاي امام خميني و تحريك مردم و كشاندن آنها به خيابان‌ها سهم داشت و بعد از پيروزي غرور آفرين انقلاب اسلامي و با تشكيل سپاه او نيز همانند ديگر جوانان به عضويت اين نهاد مردمي در آمد.

شهيد پس از اتمام خدمت سربازي به سپاه مي‌پيوندد و بیشتر در جبهه‌هاي نبرد حضور داشت. وی در سال 62 ازدواج مي‌كند و ثمره آن يك فرزند دختر مي‌باشد و پس از آن از طريق سپاه به جبهه‌هاي حق و عليه باطل شتافت، شهيد از اعضاي سپاه و كادر تيپ سيدالشهدا بود كه اغلب در جبهه‌هاي نبرد بود و در تاريخ دوازدهم اردیبهشت 1365   در منطقه فكه در اثر تك دشمن بعثي از ناحيه سر تركش خورده و به شهادت مي رسد.

هدف و حکمت آفرینش انسان

فرازی از وصیت نامه شهید عالیقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

"من المومنین رجال صدقوا ما هدالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینظر" .

این وصیت نامه بنده عاصی خدا علی اصغر ابراهیمی است که بنابر وظیفه شرعی برخود واجب دیدم که به نوشتن آن اقدام کنم. این حقیر شهادت می دهم که خدا یکی است و شریکی ندارد و حضرت محمد (ص) رسول و فرستاده خداست تا مردم را بسوی او و هدایت و از ظلمت و گمراهی نجات بخشد و شهادت می دهم که حضرت علی (ع) و یازده فرزند گرامیش جانشینان او و امامان بر حق و هدایتند و شهادت می دهم که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا خداوند مردگان را زنده می کند تا آنان به جزا و پاداش عملشان برسند.

عزیزان آدمی باید بداند که در پس هر عملی هدفی نهفته و عمل بدون هدف و در نظر گرفتن هدف بیهوده می باشد و بهمین منظور می بایستی بخودش نیز بنگرد و همیشه پنج سوال را نزد خود مطرح کند : از کجا آمده ایم ؟ به کجا می رویم ؟ برای چه آمده ایم ؟ کجا هستیم ؟ و چه کاری باید بکنیم ؟

انا لله و انا الیه راجعون ( ما از خدائیم و بسوی او رجعت خواهیم نمود ) اول هیچ بودیم، نطفه ای گندیده که به اذن خدا موجود شدیم و هدف از خلقتمان چیزی جز عبادت نیست ( و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ) که با ذکر خدا متکامل می گردیم و می بایستی بین زمانی که می آئیم و می رویم، عمل صالحی انجام بدهیم و ذخیره آخرت کنیم، والا خداوند بی نیاز را چه نیاز به عبادت بنده سراپا نیازمند و محتاج ؟ لازمه عمل شناخت است و ایمان بدان .

همانروزی که حدیث الست را در بر آدمی می خواندند از او تنها بر یک چیز پیمان گرفتند و آن ایمانی متین و محکم و استوار بسان کوههای مغرور و مقاوم بود ایمانی مفید و مورد نظر است؛ که قلبی است؛ که قلبی و زبانی و عملی باشد. ( ربنا اتنا سمعنا و یا ینادی الایمان آمنوا بربکم فامنا ) و این نیست که ما بگوئیم؛ ایمان آورده ایم، دیگر تمام شد. چه می بایستی این دعایمان در مراحل مختلف زندگی در مواجه با مشکلات و سختی ها و مسائل محک زده بشود و آنجاست؟ مشخص شده و شاکر و کافر رو می نمایند و راهشان از هم جدا می گردد ( احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا ( منادهم لا بفتنون – انا هدیناه السبیل اشاکرا و اما کفورا ) و بنده نیازمند که تشخیص راه و درک مسائل الهی برایش مشکل است را نیاز به راهنما و بشیر و نذیری می باشد و بهمین منظور رسولان برگزیده مبعوث شدند و به آدمی امر به اطاعت از آنان شد ( اطیعوا ا... و اطیعوالله الرسول و اولی الامرمنکم ) و در هر عصری متفاوت است بنا به ظرفیت و نیاز آنزمان زیرا پروردگار هیچگاه زینتش را از زحمت خود خالی نمی گذارد و ما می بایستی امام عصرمان را بشناسیم ( من مات و لم غیبت امام زمانه مات مقیه الجاهلیه ) و اکنون در زمان غیبت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الغداه ) این موسی الزمان و بت شکن دوران خلیل الله روح الله ( حفظ الله تعالی ) مبشر و منذر است و تنها راه نجات و فلاح اطاعت بی چون و چرا از وی و حرکت کرده در خط مبارکش می باشد نه به فاصله بعید از او که خسران و .... بدنبال خواهد داشت . حال که بخواست الله و رهبری روح الله و یاری حضرت حجت (عج) انقلاب اسلامی در مملکت اسلامی تحققی پیدا کرده و اقطاب شیطانی دنیا بر علیه این نور الهی به اتحادی شوم و ننگین دست زده اند و با ترفندهای گوناگون سعی در نابودی و به انزوا کشاندن، این نعمت خدادادی را دارند و دستهای نهان و پیدایشان از آستین مزدوران داخلی و خارجی شان آشکار و بخون جند الله آغشته گشته است. این زمان این ابا عبدالله دوران و فرزند بحق سالار شهیدان ندای هل من ناصر را سر می دهد که اگر اهل کوفه نیستی، می بایستی لبیک یا امام را بگویی و بیاریش بشتابی، این وظیفه و امتحانی الهی برای اثبات ادعایمان می باشد.

این بنده فانی بدنبال رهروان این راه که پرچمدارش حسین بن علی (ع) است بحرکت در آمده و خرقه گدایی به تن و کاسه گدایی بدست گرفته تا شاید از پس مانده ها، نصیبی ببرد و از طرف رزمندگان سنگر حق ، آن سپاهیان و بسیجی های پاک و یاران صدیق روح الله، آنهایی که به عشق مکتب و زیارت کربلای حسین و آزادی سازی کربلا و قدس و حرمین به یک دفاع مقدس و جنگ تمام عیار مکتبی دست زده اند، آنهایی که لحظه ای در جمع برادران و لحظه ای دیگر با تنی خونین حق تعالی را سجده می کنند؛ پیامی خطاب حزب الله دارم که گوش بفرمان امام باشید و آنی در اجرای امرار معاش متعلل و غفلت نکنید که خون شهدا را بهدر می دهید و با وحدت کلمه و کلمه توحید پشت سر امام اقتدا کنید، اعمالتان را منطبق با رساله امام کنید و مسلمان رساله ای باشید، قدر این هیئتهای عزاداری را بدانید و در اشاعه و گسترش آنها بکوشید. یاد ابا عبدالله نامش را همیشه زنده نگهدارید. فرزندان خود را هیئتی و پا منبری تربیت کنید. قرآن را بخوانید و در تعلیم و تعلم آن کوشا باشید و اگر می توانید، سوره های آن را حفظ کنید و ؟ کار فرهنگی از سنگرهای ایدئولوژیکی خود پاسداری کنید . 

شکر خدایرا که ما را در زمانی آفرید که خمینی امام است، نمایان در بین امامان و در پس غیب و بلوغهای را با این منت بزرگت انقلاب قرار داد زیرا که اگر قبل از او آفریده می شدیم در کفر پادشاه امام شناسی بر ایمان میسر نبود و به ضلالت می افتادیم و .... و اگر پس از او آفریده می شدیم موجب تاسفی که چرا با این ابا عبدالله نبودیم. شکر پروردگار عالم را که عمر ما را نزدیک قیامتش قرار داد و از او می خواهیم که ما را در ردیف سربازان امام قرار بدهد که راه سعادت او بودن و در راه او بودن است. بار الها گنهکارم، خطا کارم، در محضرت معصیت کردم ، خدائی من این بنده حقیر ناسپاس بوده و عمرش را بطالت گذرانیده، طاعتش کم بوده و صدها بار توبه کرده است اما بدلیل مستی در ایمان و قول اقدام به شکستن آنها کرده ، قدر ناشناس بوده بدلیل بیچارگی، الهی لیاقت بندگی ترا نداشته ام و روسیاهم ، خداوند فردا با چه رویی در محضرت حاضر شوم ؟ چگونه خودم را شیعه بنامم و امید شفاعت داشته باشم ؟ خدایا شرمنده ام از اینکه نامه عملم را بدست مولایم بدهند، بارالها با تمام اینها بنده پر رویی هستم به فضل تو امیدوارم ( اللهم اغفرلی الذنوب التی ...) پروردگارا از تو می خواهم که مرگم را شهادت در راه خودت قرار بدهی و در آخرت شفاعت اباعبدالله... را نصیب ما بکنی زیرا بفرموده ابا عبدالله (ع) برای مرد کشته شده در راه خدا افتخار است ( فقتل امر باالسیف فی الله افضل ) و برای مرد ننگ است که در بستر و در غفلت بمیرد.

 خدایا به خانواده شهدا صبر عنایت فرما، صحبتی با خانواده صبور و مهربانم دارم، آنهایی که در طول زندگیم زحمات زیادی برایم کشیدند و من ناسپاسی کردم، اجر شما با خدا، باید بدانید که این وصیتنامه های ما چیزی جز بیان غصه های و دردهایمان نیست که در پایان زندگیمان اظهاری داریم و الان مالی داریم که تقسیم کنیم ( الحمدالله ) نه چیز دیگر و فقط جانی است که از جانب خداوند بما داده شده و ما تقدیم او می کنیم ( اگر انشاء الله مورد قبولش واقع شود ) از خانواده ام می خواهیم که پس از شنیدن خبر شهادتم ( در صورتیکه خداوند روزیم فرماید ) سجده شکر کرده و نماز شکر بجای آورند و هیچگونه ناراحتی بخود راه ندهند که دشمن شاد بشود و اگر تصمیم به گریه دارید بیاد مصائب حضرت حسین بن علی (ع) وحضرت زینب (س) و در دعا برای ظهور امام و طول عمر رهبر از خداوند رحیم گریه کنید و حوادث باید عزم شما را مسخ تر کند.

 مادرم، شما همان مادری هستید که بهشت زیر پایشان است و پدر عزیزم شما نیز همیشه باعث افتخار من بوده اید، انشاء الله که بیش از بیش در جهت خدمت به دولت اسلامی خط رهبری و اطاعت محضر از ولایت فقیه می کوشید و برای این حقیر طلب مغفرت و دعای خیز کنید.

از همسرم که مونس من در لحظات آخر بود و یادگاریت از من در خانه و نعمتی که خداوند به ما ارزونی داشته بخوبی مراقبت و نگهداری کنید و در مورد ایشان خداوند خودش گفته که جانشین شهدا در خانه شان است و هر که آنها را خشنود کند، خدا را خشنود گردد و هر که موجب ناراحتی آنان گردد، خداوند را ناراضی کرده، ولی بنا به وظیفه وصیتی شفاهی با خودشان داشته ام و هم یک وصیت کتبی خدمت برادرم.

همسر عزیزم از شما حلالیت می طلبم و اینکه از خدا بخواهید؛ اگر قصوری در انجام وظایفم داشتم، مرا ببخشید. در پایان همه شما را به صبر و تقوا و مهربانی با یکدیگر توصیه می کنم در ضمن از شما می خواهم آن عده ای که به انقلاب و امام اعتقادی نداشته اند بر جنازه ام حاضر نشوید زیرا افراد کافر می باشند و می بایستی از آنان احتراز کرد. از طرفم از تمامی دوستان طلب مغفرت و حلالیت نمائید و از خداوند می خواهم که ( اللهم اجعل لنا و لهم الجنه و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک و رغائب مذخور ثوابک ) شما و آنان را همیشه در راهش ثابت قدم بدارد. مباداسست شده و دست از یاری امام بردارید که ما هر چه داریم از اسلام است و بواسطه وجود مقدس امام .

سخنی با برادران آشنا دارم ، ای برادران که برای یاری اسلام بپا خاسته اید با همدیگر مهربان باشید و هیچگاه امر به معروف و نهی از منکر را در بین خود فراموش نکنید. خداوندا خودت گفتی فاذکرونی اذکرکم ، توانائیم ده که ذکرت بگویم و نور ایمان بر قلب تاریکم به تابان و پس از آن توفیقم ده که باشم آنچه را خواسته ای و از تو صبر و استقامت و پایداری در راهت و دینت را می خواهم و اینکه در هنگام مرگ، مسلمان بمیرم و شیعه- کردار.

رزمندگان اسلام را به پیروزی نهایی نائل گردان و اسیران ما را نجات بخش و مجروحین و جانبازان را لباس عافیت بپوشان و کربلا و قدس و مکه را بدست پر توان رزمندگان اسلام از چنگال کفر جهانی نجات بده. کریما – ظهور امام زمان (عج) را نزدیک بفرما و خمینی عزیز را تا ظهور و حتی کنارش سالم و موید بدار و ما توفیقی الاباالله علیه توکلت والیه .

علی اصغر ابراهیم – والسلام 10/7/62


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده