دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۶
انقلاب مردم ايران كه به نام اسلام و به حكم اسلام بود، فرهنگ اسلام اين مردم را چنان تربيت كرده بود كه نه تنها دين را از سياست جدا نمي‌دانستند بلكه دخالت در سياست را از واجبات ديني خود مي‌شمارند
نوید شاهد البرز: شهيد خسرو پرچمي در سال 1343 در خانواده‌اي مذهبي در خلخال چشم به اين جهان گشود، بعد از سپری شدن دوران کودکی همراه خانواده به کرج نقل مکان کردند ، با شروع انقلاب اسلامي در دوران راهپيمائيها و تظاهرات و در پخش اطلاعيه‌هاي امام و روشن نمودن اذهان مردم نسبت به اعمال ضد بشري و ضد مردمي رژيم منحوس پهلوي فعاليتهاي بسيار مي‌نمود. پس از شروع جنگ تحميلي خود را براي خدمت سربازي معرفي نمود و پس از ديدن آموزشهاي لازم به جبهه‌هاي جنگ حق عليه باطل اعزام شد و پس از پانزده ماه رزم بي‌امان با دشمن بعثي در تنگه ابوغریب مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفت و در روز بیست و پنجم بهمن 1366 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

  
    یادداشت انقلابی و حماسی شهید «خسرو پرچمي» در سالروز شهادت  یادداشت انقلابی و حماسی شهید «خسرو پرچمي» در سالروز شهادت

یادداشت انقلابی و حماسی شهید

1- امتياز شهيد از ديگران را توضيح دهيد.

2- امتياز انسان‌ها از ديگر موجودات آيا از نظر عبارت است يا چيز ديگر توضيح دهيد.

مقام شهيدان از سرور بزرگان كه شاه شهيدان حسين(ع) مي‌باشد براي ديگر انسانها مسلمان الگو مي‌باشد براي ما مسلمانان به وجود آمده كه ادامه دهنده آنها باشم و به پروردگار خود لبيك گويم آيا انساني كه هر طوري بميرد شهيد حساب مي‌شود يا اينكه فرقي است با انسانهاي كه در رختخواب و يا بعضي از حوادث است مي‌ميرند!؟ بله انساني براي لبيك گفتن انساني كه براي ريشه دادن به دين مبين اسلام و زنده نگاه داشتن قرآن باشد و هدفش خدمت به همنوعان خود باشد شهيد مي‌گوييد شهيد كسي است اين دنيا را بدون اينكه به ماديات دنيوي علاقه داشته باشد براي كسب ماديات كار كنند و ايمان دنياي آخرت دارد كه روز قيامت برپا مي‌شود و تمام موجودات را به دادخواست قرار مي‌دهد، خوش به حال آنهائي كه به پيش پروردگارشان روسفيد رفتيد و مي‌روند چون زندگي هرطوري مي‌باشد مي‌گذرد و بین آنها كه جهاد مي‌كنند در راه خداوند با آنهایي كه جهاد نمي‌كنند فرق مي‌باشد، انساني كه ناخداگاه از اين دنيا مادي پرست به دنياي معنوي آخرت كوچ مي‌كنند فرقي است.

انقلاب مردم ايران كه به نام اسلام و به حكم اسلام بود، فرهنگ اسلام اين مردم را چنان تربيت كرده بود كه نه تنها دين را از سياست جدا نمي‌دانستند بلكه دخالت در سياست را از واجبات ديني خود مي‌شمارند...

رابطه اسلام و انقلاب

دين به اين مردم آموخته بود كه جز ولايت خداي، ولايت ديگري را نپذيرد مكتب اسلام مكتبي است براي زندگي اجتماعي انسان، اهميت بسيار قائل است و براي اين زندگي دستورات و احكامي دارد كه انسان را هرچه بيشتر به سوي تكامل معنوي خويش مي‌رساند، اسلام مكتبي است كه پيروانش را به صحنه فعاليتها و مبارزات اجتماعي دعوت مي‌كند و منشي انقلابي همه شئون جامعه را دربر مي‌گيرد و دگرگون مي‌كند.

انگيزه‌هاي انقلاب در اعتقادات مردم

همه ما به ياد داريم مردم ايران از همه قشرها با نثار جان و مال خود بنيان حكومت كهن را ويران كردند و تاسيس حكومتي اسلامي بوجود آوردند، راستي چه انگيزه‌ اي پرجوش و خروش گرديد كه جهان را به حيرت واداشت!

آيا مي‌توان تصور كرد اين جنب و جوش و حركت مردم زايده هيچ جهانبيني و مكتبي نباشد آيا اين مردم در كدام مدرسه آموخته‌ بودند كه كشور خود را به كانون مبارزه با ظلم و استكبار جهاني مبدل نمايد، پاسخ ما به همه پرسش در يك كلمه خلاصه مي‌شود و آن اسلام است

چه رابطه‌اي ميان انقلاب و اسلام وجود دارد؟

پاسخ به اين مسئله كه چه رابطه‌اي ميان اسلام و انقلاب وجود دارد زماني روشن مي‌شود كه ما به اختصار با مرور در اصول و عقايد اسلامي و تعليمي كه به مسلمانان داده مي‌شود تا در مسايل اجتماعي و سياسي دخالت كند آگاه شويم و آنان تعليم عبارت است از:

توحيد

مقصد با بيان اين معني كه توحيد است و اصول همه مفاهيم اسلامي است يك مسلمان به توحيد معتقدند كه جهان تمام هستي از اوست و ملك حقيقي نيز اوست فرد مسلمان با اين بينش كه با كلمه لا اله الا الله پيدا كرده است در برابر هيچ چيز و هيچ كس سر تسليم فرود نمي‌آورد توحيد به يكايك مسلمانان مي‌آموزد كه هر كس برخلاف خدا حكم كند طاغوت است و با او مبارزه كند پس آشنايي با چنين پديده‌اي باعث مي‌شود كه مسلمان با حركت غيب خداي سر سازد نداشته باشد و حركت جوشش ناپذير با طاغوتيان كه سدراه شناخت مي‌شوند دارد

ايمان رهبري- وحدت

براي آنكه تحليل‌هاي اجتماعي با ايمان و معنويت روشن شود با سه ركن كه باعث پيروزي انقلاب اسلامي گرديد و آنها عبارتند از اول ايمان به خدا دوم رهبري امام خميني سوم وحدت مردم حال اين سوال براي ما مطرح است سه ركن نام برده از يكديگر جدا هستند يا به يكديگر مربوط‌ند حقيقت اين است كه ميان اين سه ركن آنكه مستقل است و دو ركن ديگر تقدم دارد ايمان به خداست دليل تاثير رهبري امام خميني همين ايمان بخداست و همين ايمان بخدا عامل اصلي وحدت بشمار مي‌رود.

منظور اين است كه اين سه ركن را نبايد مستقل از هم و در رديف هم فرض كرد بلكه همه سه ركن تاثير پذير از ايمان است و علت اصل ايمان به خدا مي‌باشد.


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده