یادمان سردار شهید حسین همدانی
يکشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۷
رژیم صهیونیستی وقتی امن باشد یعنی ایران ناامن است. ادامه نا امنی سوریه مرزهای ایران را می گیرد اگر در سوریه با دشمن نجنگیم لاجرم باید در مرزهای خودمان با او مقابله کنیم و انسان عاقل خطر را وقتی دور است دفع م یکند نه وقتی به خانه خودش رسید. چیزی که مشخص است اینکه هزینه جنگ ما با تکفیر داعشی در سوریه بسیار کمتر از هزینه آن در مجاورت یا داخل

اخباری که از نابسامانی اوضاع تعدادی از کشورهای جهان اسلام می رسد، چندان خوشایند نیست. در حالیکه نیروهای بسیاری از سراسر دنیا از کشورهای اسلام یبرای مقابله با دشمن تکفیری روانه شده اند، اما همچنان موفقیت کاملی صورت نگرفته و اوضاع به نحوی فرسایشی شده است. چگونگی آغاز این بحران و نابسامانی آن تاکنون، همچنین نقش نیروهای مقاومت تحت عنوان مدافعان حرم، موضوع گزارش پی شروست.

در واقع همه چیز از یک شکست مفتضحانه شروع شد. شکستی که به یک رسوایی در تاریخ تبدیل شد و هیمنه دروغین یک دولت جعلی را فرو ریخت. بعد از 33 روز جنگ یک دولت تسلیحاتی با گروهی از جوانان مسلمان در لبنان به پیروزی حزب الله ختم شد. ضربه آن شکست آن قدر سنگین بود که چند سال بعد آتش انتقام آن دامن جهان اسلام را گرفت. پس از آن بود که بحران سوریه در پایان جنگ 33 روزه لبنان برنامه ریزی شد. کمیته ای متشکل از شخصیت های حقوقی، نظامی، سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی، علت شکست شان از حزب الله لبنان را حمایت های تسلیحاتی سوریه از حزب الله لبنان اعلام کردند.

بنابراین از آن پس اتاق جنگ رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت معادله امنیتی منطقه را به نفع اسرائیل عوض کند و ساده ترین راه پیش رو، تغییر نظام سوریه بود. تصمیم چنین گرفته می شود که سوریه به عنوان عضو جبهه مقاومت باید دگرگون شود.

بدین ترتیب مراکز آموزشی برای نیروهایی که قرار بود در سوریه نقش آفرینی کنند ساخته شد. تمرین های مختلف در صحرای «نقب » شروع شد. آن ها منتظر زمانی بودند که بتوانند طرح خود را عملیاتی کنند. تحولات در منطقه غربی، کلید این عملیات را زد. اولین جرقه در شهر مرزی درعا در جنوب سوریه زده شد. 6 ماه درگیری و جنگ با طرفداران رئیس جمهور سوریه در 26 ژانویه 2011 آغاز شد.

اما جنگ صورت گرفته را نمی توان یک جنگ داخلی دانست، زیرا مشارکت اتباع خارجی در سوریه آن قدر گسترده بود که نمی توان از آن با عنوان «جنگ داخلی » یاد کرد. ارتش آزاد سوریه در سال 2011 از بدنه ارتش اصلی جدا شد. جبهه النصره شاخه رسمی القاعده، بزرگ ترین گروه مخالف نظام سوریه بود که در کنار جبهه اسلامی و گروه های اسلام گرای سلفی تنش ها را پیش بردند. سرانجام سوریه شاد و زیبا و مردم هفتاد و دو ملت آن که قر نها در آسایش و تفاهم کنار هم زندگی می کردند، درگیر بحرانی شد که تاریخ جنگ های بدوی را در ذهن مردم دنیا زنده می کرد.

نقشه آمریکا و کشورهای صهیونیستی این بود که از بیداری اسلامی کشورهای عرب استفاده کنند و نظام سوریه را چون لیبی و مصر سرنگون کنند. تبلیغاتشان بر این محور قرار گرفت که این مخالفان، همه مردم سوریه اند که چون مردم لیبی و مصر به سیاست های بشار اسد اعتراض دارند و به زودی بشار اسد به همان راهی خواهد رفت که قذافی و مبارک رفتند. اما این خواسته ها تحقق نیافت و تلقین ها جواب نداد. مردم در قالب هزاران نیروی دفاع وطنی به پا خاستند. شش ماه گذشت و مشخص شد که نسخه قذافی و مبارک در سوریه جواب نمی دهد.

شروع فاز دوم عملیات براندازی سوریه

از این رو فاز دوم بحران سازی در سوریه آغاز و مجموع های از اقدامات نظامی علیه سوریه شروع شد. درگیری های بین شهری، حمله به اتوبوس ها و مراکز اداری و نظام یو حزبی سوریه نسخه دوم رژیم صهیونیستی و آمریکا برای سرنگونی رژیم بشار اسد بود. این مرحله اما با تصرف «باب الامر » در استان حمص توسط ارتش سوریه به سر آمد و عملا با شکست مواجه شد. مردم قربانی حملات بی رحمانه مخالفان چند ملیتی شدند و شدید ترین و وحشیانه ترین شکنجه ها و جان دادن ها از جانب گروه های تروریستی علیه مردم مظلوم سوریه اعمال ش د.

30 هزار نیروی خارجی از 100 کشور جهان در سوریه به نبرد با مردم و ارتش مشغول بودند. تروریست هایی از تونس، عربستان، اردن، روسیه، فرانسه، انگلیس، ترکیه و... سوریه را جولانگاه تفکرات سلفی خود دیدند و نتیجه آن آمارهایی شد که وجدان های بیدار بشری را انگشت به دهان کرد. طی مدت ده سال قریب به سیصد هزار نفر قربانی شدند و 7 میلیون نفر آواره که 2/ 1 میلیون نفرشان کودک هستند و حدود نیمی از این کودکان سن کمتر از 5 سال دارند. این نابسامانی های سوریه به حدی رسید که یونیسف سوریه را بدترین کشور برای زندگی کودکان اعلام کرد. کودکانی که هم به حمایت های روانپزشکی محتاج اند اما درعین حال از دسترسی به نیازهای اولیه مانند غذا، امنیت، گرما و. .. محرومند.

پیشینه آرزوی دولت وهابی در دمشق

اگر به 200 سال پیش برگردیم که ارتش وهابی تلاش کرد، دمشق را تصرف کند اما از عثمانی ها شکست خورد، آ نها تصرف دمشق را یک فریضه دینی برای پیروان خود عنوان کردند و برای موفقیت در آن حتی از انگلستان هم کمک گرفتند.

اکنون قرن 21 است. آیا وهابیت هم چنان در فکر انجام این فریضه دینی است؟! عربستان و قطر هزینه فعالیت احزاب و گروه های وهابی را در سراسر جهان تامین می کنند. یمن، مصر و افغانستان و سایر کشورهایی که مردم یفقیر و مستمند دارند عرصه یکه تازی وهابیت اند. در روستاهای الجزایر و نیجریه هم فعالیت وهابیت مشهود است.

وهابی ها در سوریه در پی تحقق آرزوی دیرینه خود هستند. آ نها به گمان خود می خواهند از تشکیل دولت یهودی در فلسطین الگو بگیرند. به زعم آنها این آرزو دست نیافتنی نیست. هم چنان که طرح دولت غاصب یهودی به نتیجه رسید، به همان شیوه می خواهند دولت وهابی را در شام تشکیل دهند. تکفیر و خشونت و جنایت سه قانون حاکم بر وهابیت است. تاریخ، جنایت ها و کشتارها و قتل عام های وهابیت را در مکه و مدینه و طائف و کویت در سالهای 1792 تا 1810 میلادی از یاد نبرده است.

این سالها دوباره همان سه اصل (تکفیر و خشونت و جنایت ) به منصه اجرا درآمده اند. شیعه ، سنی ، اهل جماعت و نصرانی دامنه اجرای این قانون اند.

انتظار به جایی نیست اگر توقع داشته باشیم وهابیتی که به جان و مال و ناموس غیر وهابیون رحم نمی کند، حرمت مزارها و مقابر و آرامگاه های بزرگان مذاهب را داشته باشد.

وقتی اولین بار در اقدام یوقیحانه، حرمت مزار حجربن عدی را هتک کردند، یکی از عناصر گروهک تروریستی ارتش آزاد سوریه در زیر نویس عکس این کار وحشیانه، با افتخار تمام نوشت: « فرزندان خمینی و ایرانی ها الان چه حالی دارند وقتی می بینند که چه بلایی بر سر قبور روافض آورده ایم. اما نمی دانند که به زودی همین کار را با قبور آنان هم خواهیم کرد و به سراغ قبر سیده زینب و رقیه هم م یرویم و پیکر آنان را هم از خاک بیرون می کشیم .»


سایه روشن های جنگ در سوریه

شکل گیری مدافعان حرم

خیابان کوی سودان در منطقه زینبیه بارها مورد حملات و اصابت خمپاره های وهابیون داعشی قرار گرفت. آن ها از حملات انتحاری هم دریغ نکردند و به دنبال آن بخشی از قسمت های حرم آسیب دید. به دنبال این حمات، گروه های مختلفی برای دفاع از حرم های اهل بیت عازم سوریه شدند. نام زیبای «مدافعان حرم » بر این جوانان دلباخته خاندان پیامبر(ص) اطلاق می شود که اجازه اساعه ادب به حرم ناموس آل عبا را به گروه های تکفیری نداده اند.

گرچه اسناد تاریخی بر وجود مزار حضرت زینب (س) در سوریه توافق ندارند، اما قرن هاست که مورد قبول عموم مردم مسلمان بر این قرار گرفته است که آرامگاه پیام رسان کربلا در شام قرار دارد، از این رو رها کردن آن در مقابل حملات تروریست های تکفیری یک خطای مسلم و تاریخی است.

جوانان لشکر فاطمیون و پاسداران ایرانی حرم حضرت زینب (س) خودشان را برای شهادت آماده کرده اند. استناد این غیور مردان و پدران و مادرانی که ایشان را راهی جبهه های جهاد با دشمنان هزار رنگ و صد ملت می کنند، اسناد تاریخی و جغرافیایی نیست.

استناد مدافعان حرم این است که همیشه پای منبرها و روضه های اباعبدالله الحسین، زمزمه شان این بوده است که : کاش با تو می بودیم در آن روز سرخ شهادت و نمی گذاشتیم اهل بیت ات به اسارت بروند.

اکنون که هستیم و شمر زمان و لشکر ابن سعد دوران، اطراف حرم ناموس ات می گردند، نمی گذاریم حرمت بانوی کربلا شکسته شود.

البته که تنها دلیل حضور جوانان ایرانی و لشکر فاطمیون فقط همین نیست. حاشیه امن رژیم صهیونیستی باید از بین برود. تکفیر و داعش در منطقه به عنوان حافظان امنیت اسرائیل و تصنیف جبهه مقاومت عمل می کنند.

رژیم صهیونیستی وقتی امن باشد یعنی ایران ناامن است. ادامه نا امنی سوریه مرزهای ایران را می گیرد اگر در سوریه با دشمن نجنگیم لاجرم باید در مرزهای خودمان با او مقابله کنیم و انسان عاقل خطر را وقتی دور است دفع م یکند نه وقتی به خانه خودش رسید. چیزی که مشخص است اینکه هزینه جنگ ما با تکفیر داعشی در سوریه بسیار کمتر از هزینه آن در مجاورت یا داخل مرزهای کشور است. 

یک بازی دوسر باخت

متاسفانه برنده بحران سوریه، نه سوریه خواهد بود و نه گروههای مدعی به ظاهر اسامی. این جنگ خانمان سوز فقط یک برنده دارد و آن هم آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در واقع هر کدام از طرفین که پیروز شوند آن قدر مشکلات خواهند داشت که طعم پیروزی را حس نخواهند کرد. هر چند آنچه در جبهه های نبرد رقم م یخورد به سود سوریه و مردم آن است و گروههای تکفیری گام به گام به شکست نزدیک میشوند اما بازهم این آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی هستند که ماهی هایشان را گرفته اند و موفق شده اند دنیای اسام را به هم بریزند و توان مسلمانان را که باید در یک جبهه علیه دشمن صرف میشد مصروف مقابله با یکدیگر شده است. سوریه کشور ثروتمندی نیست. عمده درآمد آن از دامداری و کشاورزی و توریست بود که در این سا لها کاملا متلاشی شد. روند تخریبهای ددمنشانه تروریستها در برخی مناطق آن قدر زیاد است که ساختن دوباره آن چیزی جز ضرر برای دولت به همراه ندارد. منافع ناشی از بازسازی ویرانه های وسیع و فراوان سوریه باز هم چرخ اقتصادی قدرتهای بزرگ را خواهد چرخاند و میلیاردها دلار هزینه بر گرده مردم محتاج و آسیب دیده سوریه خواهد گذاشت. وحدت مسلمین مشخصه اصلی تشکیل تمدن نوین اسلامی است و این را دشمن بیش از گذشته درک کرده و هدف قرار داده است. وقایع غرب آسیا پایه های تشکیل تمدن نوین اسلامی را سست کرده است. جهل حکام مدعی اسلامی منطقه در کنار ثرو تهایشان، سوت بازی دو سر باخت را نواخته است و تنها راه پیروزی اسام، بیداری ملت هاست. امیدی به دولت ها نیست. ملت ها اما قیام می کنند و شالوده ظلم و ستم و توحش و جهل را در هم می پیچند. معرفی اسلام ناب محمدی به جوانان دنیا و از جمله اروپا، یک رسالت و تکلیف است بر گرده همه مسلمین صاحب درد و حکیم.

حسین صلواتی/


منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 125 -126

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده