ویژه نامه بچه های دانشکده عاشقی (یادمان شهدای 16 آذر1332)
يکشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۰
اسدالله بادامچيان، رييس مركز سياسي جمعيت مؤتلفه اسلامي، ضمن بيان مطالب فوق به شرح وقايع روز 16 آذرماه سال 1332 پرداخت وي اظهار داشت: حادثه‌ي 16 آذر سال 1332 به زمينه‌هاي قبلي برمي‌گشت، پس از 28 مرداد 1332 كه كودتاي آمريكايي - انگليسي با به نخست وزيري رساندن سناتور زاهدي به‌وقوع پيوست و تنها مقاومت اندكي آن‌هم از سوي خانه ی مصدق صورت گرفت.
نوید شاهد: نسل سوم بايد ويژگي نسل فهيم، دانشمند و مبارز را در خود ايجاد كند.

اسدالله بادامچيان، رييس مركز سياسي جمعيت مؤتلفه اسلامي، ضمن بيان مطالب فوق به شرح وقايع روز 16 آذرماه سال 1332 پرداخت وي اظهار داشت: حادثه‌ي 16 آذر سال 1332 به زمينه‌هاي قبلي برمي‌گشت، پس از 28 مرداد 1332 كه كودتاي آمريكايي - انگليسي با به نخست وزيري رساندن سناتور زاهدي به‌وقوع پيوست و تنها مقاومت اندكي آن‌هم از سوي خانه ی مصدق صورت گرفت. از 29 مرداد 1332 مقاومت مردمي آنهم از سوي بازار شروع شد. پيشاپيش تظاهراتي كه در بازار انجام مي شد حجت‌الاسلام رضوي، امام جماعت مسجد شيخ عبدالحسين آذربايجاني بود و به اين ترتيب 16آذر سال 1332 خونين ترين مبارزه بعد از كودتاي 28 مرداد بود.

در مهرماه همان سال كه مصادف با محرم بود، عزاداري در بازار تهران و نقاط مركزي اين شهر تبديل به پايگاه ضدسلطه آمريكا و انگليس شد. برخي از اين مجالس و مراسم با سخنراني وعاظ مبارز به تظاهرات سياسي مبدل مي شد كه البته به سرعت و به شدت نيز اين تحركات از جانب رژيم كودتا سركوب مي شد. در مهرماه همان سال يكي از اين تظاهرات از مراسمي كه در مسجد امام (شاه سابق) برگزار شده بود، آغاز شد .در مراسم ديگري نيز در حين سخنراني شيخ باقر نهاوندي (كه از معممين جبهه ی ملي محسوب مي شد و به تدريج روحيه خود را از دست داد) شعارهايي عليه رژيم كودتا مطرح شد و به اين خاطر مأموران حكومت نظامي تيمور بختيار (كه از عوامل كودتا و فرماندار تهران) به مراسم ريختند و به ضرب و شتم مردم پرداختند.

بادامچيان افزود: يكي ديگر از جرياناتي كه در مجموع ،زمينه‌ي بروز مبارزه را فراهم آورد، در آبان ماه همان سال اتفاق افتاد. به اين ترتيب كه تظاهراتي كه در خيابان فردوسي در بازار دوخته فروشها و كفاشها و زرگرها برپا شد، از آنجا كه در آن به شعارهايي عليه شاه و به نفع مصدق و مبارزه مطرح مي شد با سركوب شديد نيروهاي گارد نظامي شاه مواجه شد.

وي يادآور شد: در آذرماه سال 1332 بحث برقراري روابط مجدد با انگليس، ورود دنيس رايت (سفير انگليس در ايران) و سفر نيكسون به ايران مطرح شد. كه همين امر نيز به درگيري و تظاهرات شديد انجاميد. روز 15 آذرماه مبارزه در دانشگاه با تظاهرات و اعتصاب برخي دانشجويان شروع شد كه مأمورين سعي كردند آنرا حل كنند كه روز 16 آذر سال 1332 درگيري ها شدت يافت و نيروهاي گارد نظامي و حكومت نظامي تيمور بختيار به دانشگاه ريختند و در كريدور دانشكده ها به ضرب و شتم دانشجويان پرداختند.

از آنجا كه برخي دانشجويان با نحوه برخورد آنها مقابله كردند، نيروهاي نظامي به تيراندازي مبادرت كردند كه در نهايت اين امر به شهادت سه تن از دانشجويان دانشكده فني به نامهاي شريعت رضوي، قندچي و بزرگ نيا انجاميد. تقريباً اين روز خونين ترين مبارزه بعد از كودتاي 28 مرداد بود كه از ابعاد مختلف بازتاب داشت؛ چرا كه اولاً در محيط دانشگاه صورت گرفته بود، در ثاني سه نفر دانشجوي شهيد با ضرب و شتم شديد دانشجويان و خرابي در آزمايشگاهها و كلاسها و همه اين امور نيز مستقيماً عليه حضور آمريكا و انگليس در ايران بود.

وي تصريح كرد: 16 آذر سال 1332 در واقع به گونه‌اي اهانت به دانشگاه و دانشگاهي و دانشجويان نيز محسوب مي شود. از اين روز دكتر علي اكبر سياسي - رييس وقت انشگاه تهران - كه فراماسونر و وابسته به رژيم رضاشاه و محمدرضا شاه بود، در كتاب خاطراتش كه پس از انقلاب 57 در خارج از ايران به چاپ رساند به شرح اين واقعه پرداخت، خود (سياسي) مي گويد: من نزد شاه رفتم كه به گونه اي موضوع را فيصله دهم، ولي تصور شاه اين بود كه نظاميان مورد ضرب و شتم دانشجويان قرار گرفته اند و مجبور شده اند از خود دفاع كنند، من گفتم: كه چنين نيست و خلاف به عرض شما رسانده اند و شاه گفت: نه همين گونه است.كه ذكر اين خاطره مبين اين امر است كه شاه درصدد بود كه به گونه اي ديگر مسائل را مطرح كند.

بادامچيان در ادامه به بازتابهاي اين جريان اشاره كرد و افزود: دو روز بعد از 16 آذر ماه در امامزاده عبدالله شهر ري (كه محل دفن اين سه شهيد است) تظاهراتي برگزار شد و بعد از اين مراسم درگيري ديگري صورت نگرفت. تا اينكه در سالگرد اين روز به عنوان بزرگداشت دركنار مزار اين سه شهيد اظهاراتي ارائه شد، اما تقريباً بعد از 16 آذر و سركوب جنبش، تحركات جدي ديگري رخ نداد. همچنين بايد اضافه كرد كه جبهه‌ي ملي (كه سياست آنها مبتني بر مبارزه پارلماني در چارچوب قانون حكومتي بود) و بعد نهضت آزادي، وقتي متوجه شدند كه مبارزات جنبه كشتار به خود گرفته، مردم را به تظاهرات جدي و درگيري دعوت نكردند و خودشان هم تنها در برنامه‌هاي سياسي و كم خطر ديده مي‌شدند. در واقع چنين مي توان گفت كه خشونت شديد رژيم شاه در 16 آذرماه كمي شعله‌ي مبارزه را پايين آورد.

بادامچيان در ادامه با اشاره به اين موضوع كه پس از اين واقعه هر گروه اين سه شهيد را به خود نسبت مي داد، افزود: پس از اين واقعه هر گروهي درصدد انتساب اين سه شهيد به خود بود، حتي چريكهايي كمونيست يا حزب توده. بعدها نيز نهضت آزادي به دليل انتساب شريعت رضوي با دكتر شريعتي سعي كردند او را به خود منتسب كنند در حالي كه در آن زمان هنوز نهضت آزادي تشكيل نشده بود. آنها از لحاظ خط سياسي افرادي مذهبي و مخالف رژيم شاه بودند آنها سردمدار نبودند ولي از افراد فعال اين اعتراضات محسوب مي شدند. بعد از جريانات نهضت امام (ره)، نيز چريكهاي فدايي خلق و سازمان مجاهدين خلق سعي كردند آن سه شهيد را منسوب به خود كنند به غير از گروههايي نظير موتلفه اسلامي، زيرا آنها حركتي مربوط به خود بوده‌اند.

وي در ادامه خاطر نشان ساخت: ما بايد هميشه اين مطلب را مدنظر داشته باشيم كه اصولاً مبارزه يك جنبه ندارد. مبارزه تنها به يك قشر و طبقه خلاصه نمي شود، اما بازاريان - از اين جهت كه استقلال مالي دارند و دانشجويان - از اين لحاظ كه داراي استقلال راي - هستند، مي‌توانند به مبارزه‌ي علني بپردازند. به هر حال در جريان مبارزه هميشه فراز و فرودهايي مطرح مي شود و در بخش دانشجويي نيز چنانچه حركت اين قشر جزيي از حركت مردمي باشد موفق خواهد شد و اگر اين حركت تنها در قشر دانشجو محدود بماند به راحتي محصور مي شود و از بين خواهد رفت. به هر حال رژيم طاغوت نتوانست اين مبارزه را خاموش كند و نه از بين ببرد و بالأخره ادامه يافت.

رييس مركز سياسي جمعيت موتلفه اسلامي در پايان خطاب به نسل سوم انقلاب گفت: نسل ما خيلي رنج كشيد چه در دوران آغاز سلطنت محمدرضا شاه و مبارزاتي كه در آن زمان انجام شد و چه در دوران ملي شدن صنعت نفت و طي اين مدت بسياري كشته، زخمي، شكنجه و ... داشته ايم. الان هم كارگردانان آن نسل هنوز مشغول فعاليت هستند و خود را بدهكار به انقلاب مي دانند و اكثرا عناصر سالم سعي كرده‌اند هيچ گونه امتيازي از نظام جمهوري اسلامي ايران براي خود نگيرند.

نسل دوم نيز نسل جنگ و جبهه بود كه خيلي كشته داد و زخمي داد و نسل سوم نيز نسلي است كه سر سفره آماده نشسته است. اين نسل بايد مراقب باشد كه ويژگي هاي يك نسل قوي، مبارز، شجاع، فهيم و دانشمند را در خود ايجاد كند و انشاءالله ميراث گذشتگان را كه ايران را داراي اقتدار در عرصه هاي گوناگون در آورد و پاس بدارند و مراقب توطئه هاي استكبار جهاني با چهره اي جديد طراحي مي كند، باشند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده