سه‌شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۴
با اين كه خسته بوديم اما دل مان نيامد كه از زيارت موسي بن جعفر (ع) چشم بپوشم . حرم آن امام معصوم و امام جواد(ع) مظلوم در شهر بغداد است . كاظمين روزگاري براي خود شهري بوده است در نزديكي بغداد . اما بغداد آن قدر بزرگ شده است كه امروز كاظمين محله اي است از محله هاي بغداد.
با اين كه خسته بوديم اما دل مان نيامد كه از زيارت موسي بن جعفر (ع) چشم بپوشم .
حرم آن امام معصوم و امام جواد(ع) مظلوم در شهر بغداد است . كاظمين روزگاري براي خود شهري بوده است در نزديكي بغداد . اما بغداد آن قدر بزرگ شده است كه امروز كاظمين محله اي است از محله هاي بغداد.
چندنفر مامور عراقي همراهمان آمدند. شب بغداد تاريكتر از شب هاي معمولي است . اين كه ماه در آسمان است اما نورش رونقي ندارد. شهر خاموش و ساكت است . تاريكي اش سنگين است و روي آدم سنگيني مي كند.
از چند خيابان و اتوبان گذشتيم تا درمحله اي كه بوي غربت مي داد گلدسته هاي امام كاظم (ع) را يافتيم . بااين كه در هتل وضو گرفته بودم دوباره در صحن حرم وضو گرفتم و وارد شديم . گرد وغبار غريبي به سروروي حرم و ضريح نشسته بود. هركس خودش را عجله به ضريح رساند و بغض ها تركيد. حال خوشي داشتم .آمده بودم پيش آن امام غريب تااز غريبي جواد برايش بگويم ، درددل كنم. امام كاظم هم سال هاي زيادي از عمرش را در گوشه زندان گذراند، دست آخر هم ناجوانمردانه در زندان به شهادت رسيد.زهر دركامش ريختندوجگرش را پاره پاره كردند. اين همان سرنوشتي است كه برسر جواد هم آمده و چه كسي بهتر از آن امام مظلوم تا درد مظلوميت جواد را برايش نجواكنم.

ساعتي را درحرم مانديم و بعد به هتل بازگشتيم . هتل الرشيد، همان هتل بسيار شيك و زيبايي است ودر يكي از محله هاي اعيان نشين بغدادواقع شده است . جمع ما به عنوان يك هيات رسمي وارد عراق شده است و عراقي ها سعي مي كنند رفتار خوبي از خودشان نشان بدهند. وقتي به بغدادرسيدم شب شده بود. چندنفري به پيشوازمان آمدند و به ما خوش آمد گفتند.قراراست از فردا صبح مذاكرات براي شناسايي و تحويل جنازه جوادآغاز شود. درراه كه به بغدادمي آمديم ، به سرم زده بود كه اگر جواد تحصيل در دانشكده نفت آبادان را انتخاب نكرده بود، شايد هرگز پايش به وزارت نفت باز نمي شد و بعد هم در اسارت عراقي ها در نمي آمد و….

از اين فكر خنده ام گرفت . پرداختن به اين «اگره» زندگي كمي ساده لوحانه است . اگر فلان اتفاق نمي افتاد اين طور مي شد و اگر بهمان كاررا مي كردم آن طور مي شد. چنين استدلال هايي از ذهن آدم هايي بيرون مي تراود كه فقط جلوي پاي خود را مي بينند . از خودم بدم آمد كه چرا پاي اگرومگر را به ميان كشيده ام .

سال چهل و هفت هردويمان در كنكور قبول شديم . من دردانشگاه تهران و جواد دردانشگاه شيراز ،تهران و آبادان .

دانشگاه شيراز به نفرات اول تا سوم ، هزار تومان ، كه آن وقت ها پول زيادي بود ، جايزه مي داد.اين جايزه شامل حال جواد هم مي شد كه او به دليل مخالفت خانواده اش به خصوص مادرش از رفتن به شيراز منصرف شد و دانشگاه تهران را انتخاب كرد.بانك ملي هم هرسال از ميان قبول شدگان دانشگاه تهران دويست نفررا به عنوان سهميه انتخاب مي كرد و در مرحله بعد، پس از يك آزمون اختصاصي هفت نفررا ازميان اين دويست نفر به انگلستان اعزام مي كرد تادررشته بانكداري تحصيل كنند.جواد جزو دويست نفربود و درآزمون اختصاصي هم نفر سوم شد.

آخرين مرحله اعزام ، مصاحبه بود و جواد در مصاحبه ردشد .مي گفت «مصاحبه كننده حرفهاي مرا كه شنيد از دستم عصباني شد.» او وقتي فهميده بود كه جواد فردي مذهبي است از كوره در رفته بود واورا براي اعزام به خارج از كشور مناسب نديده بود.

خلاصه قرارشد مطابق ميل خانواده دردانشكده مهندسي تهران تحصيل كند، اما جواد در مقابل اصرار خانواده اش به صراحت گفت : «من شخصا علاقه شديدي به تحصيل دردانشكده نفت آبادان دارم اما وقتي مادر موافق نيست هرچه ايشان بگويد، مي پذيرم . اما بدانيد كه مخالفت خودتان آينده مرا خراب مي كنيد.» با اين حرف ، مادر جواد راضي شد كه براي چندسال دوري جواد را تحمل كند تا اودررشته اي كه علاقه داردتحصيل كند. راستش براي من هم دوري از جواد كمي سخت بود. ولي چاره اي نبود، او دلش مي خواست دردانشكده نفت درس بخواند. از طرف ديگر دانشكده نفت انجمن اسلامي هم داشت و از بابت هم ، او خوشحال بود كه به هرحال در آن دانشكده جمعي از بچه هاي مسلمان هستند كه دورهم جمع مي شوند.

دانشكده نفت آبادان در آن زمان به خاطر بالارفتن قيمت نفت در جهان و افزايش درآمد ارزي ايران ، موقعيت ويژه اي داشت . جواد هميشه ميگفت : « دانشكده ما قطعه اي از خاك انگلستان است كه براي رفاه حال ما ، استعمارگران آن را به ايران منتقل كرده اند.»

يادم مي آيد بعد از انقلاب هياتي كه از سوي شوراي انقلاب مامور رسيدگي به سوابق استادان و كارمندان و كارگزاران شركت نفت آبادان شده بودند و جوادهم درآن هيات عضويت داشت ، پس از رسيدگي به پرونده افراد، متوجه شدند از رئيس تادربان دانشكده و حتي اكثر مسوولين و خدمه خوابگاه هاي دانشجويي يا عضو ساواك و يا خبرچين آن بوده اند و دايم براي سازمان امنيت از رفتاروگفتار دانشجويان گزارش ارسال مي كردند.چرا؟ براي اين كه مسئله نفت براي رژيم شاهنشاهي اهميت ويژه اي داشت و كساني كه قراربود در اين صنعت مشغول به كار بشوند بايد تحت مراقبت قرار مي گرفتندتاموي دماغ رژيم شاه نشوند و درمقابل غارت اين سرمايه ملي سكوت كنند. در چنين شرايطي جواد به عضويت انجمن اسلامي دانشكده نفت آبادان درآمد. بعضي از اعضاي سابق انجمن بعد از پايان تحصيل ، بااين كه از اين دانشكده رفته بودند و اين جا و آن جا مشغول بودند ، ارتباط خود را با دانشكده قطع نكرده وگه گاه سري به آن مي زدند. البته تعداداعضاي انجمن اسلامي ، در مقايسه با انبوه دانشجويان ديگر ، بسيار كم بود.

جواد در ابتداي ورود به انجمن اسلامي دانشكده نفت آبادان با «علي اصغر لوح » يكي از دانشجويان ديگر اين دانشكده عقد اخوت بست كه اين دوستي و يكدلي ادامه داشت .دوست ديگر جواد «بهروز بوشهري »بود كه خودش درباره آغاز رفاقتش با جواد مي گفت : «پس از اين كه در سال 46 درسم تمام شد، در پالايشگاه آبادان مشغول به كار شدم . خانه اي نزديك دانشكده گرفتم و تماس خودرا با انجمن اسلامي دانشكده قطع نكردم و درهمين زمان بود كه با جواد كه تازه وارد دانشكده شده بود آشناشدم . جواد خيلي دوست داشتني بود، چشم هايش برق مي زد و چون عقاب ، تيزبين وبلند پرواز بود. هرلحظه چيزي نو از مغزش تراوش مي كرد.»

وقتي جواد وارد دانشكده مي شود با خونگرمي و صداقت خاص خود بعضي دانشجويان را تحت تاثير قرارداده و آنها را به سوي انجمن اسلامي سوق مي دهد. انجمن اسلامي از سال ها قبل در دانشكده تشكيل شده بود اما كاررايي چنداني نداشت . جواد در خدمات عمومي خوابگاه دانشجويان هم فعاليت مي كند ومورد علاقه دانشجويان قرارمي گيرد. او به خاطر پيشرفت امور انجمن اسلامي ، هر مسووليتي را داوطلبانه پذيرا مي شود و بيش ازهمه به كتابداري كتابخانه انجمن اسلامي علاقه نشان مي دهد و با همان امكانات مالي ضعيف انجمن اسلامي در پربارتركردن و گسترش آن ، تلاش مي كند.دكتر« علي شريعتي » ، استاد«محمدتقي جعفري» واستاد« مرتضي مطهري » به دعوت انجمن اسلامي دانشكده نفت آبادان و به همت جواد به دفعات براي ايراد سخنراني به آبادان مسافرت و سخنراني هاي پرارزشي مي كنند. جواد در سالهاي تحصيلي در دانشكده نفت آبادان روزبه روز فعاليت خودش را افزايش مي داد. هروقت هم به تهران مي آمد، تعطيلات آخر هفته يا در پايان هرترم از بچه هاي خوب انجمن اسلامي براي ما حرف مي زد . اين آدم انگار خستگي نداشت. يك بار گفتم : « جواد! تودرس هم مي خواني ؟»گمان مي كنم ترم سوم و چهارم بود.خنديد و گفت : « پس اين چند ترم را چطورگذرانده ام ؟ » من هم خنديدم و گفتم : «آخر همه فكر و ذكر تو فعاليتهاي سياسي و مذهبي است .»

به شدت عاشق مطالعه بود و يكي از كارهايي كه دردانشكده و انجمن اسلامي كرد رواج كتابخواني بود. لابه لاي دست نوشته هايي كه از جواددارم گزارشي را پيدا كرده ام كه جواد درپايان يكي از سالهاي تحصيل به عنوان دبيرانجمن اسلامي دانشكده نفت در جمع اعضا قرائت كرده است: 

«اين هشتمين سال از آغاز تاسيس انجمن اسلامي است . درخلال اين مدت اگر ميزان فعاليتهاي انجمن زيادنشده باشد، نوع آن تااندازه اي تغيير نكرده است . انجمن كوشيده تا راه خود را به عنوان ايفاگر نقش يك قطب ايدئولوژي همواركند. يعني اين كه درابتدا ، تنها يك مركز مذهبي بود در يك جامعه غيرمذهبي كه مي كوشيد تا خود را بشناساند و به اين گمشده سازنده در اين محيط متعفن ، رونقي ببخشد و اصولا براي بقاي خود جز اين نمي توانست باشد.

مرحله بعدي كار، طبيعتا سازندگي است . نسبت به دوره هاي مختلف ، صعود و نزول هايي داشته است . همين نوسانات در مرحله بروز خود ميتوانست نقش اين متحرك را تا سرحد سكون و بي تفاوتي پايين بياورد. غرض يادآوري بود تا اين كه بهتر بتوانيم قياس كنيم كه چه كرديم و چه بايد كرد تابهتر شود ، در حقيقت آن كه تاكنون ، آن دست از فعاليت هاي انجمن كه شايد بتوان سازنده شان هم ناميد تنها در كادر بوده است كه در داخل همين كادر معين باز نسبت به ادوار مختلف نوع و ميزان آن ها متفاوت داشته است .

علت اين محدوديت را تا اندازه اي زياد مي توان عدم همكاري و همفكري كافي بين اعضا و مسوولان و بين خود اعضا دانست . شايد لازمه بسط دامنه فعاليت را دراين بايد دانست كه افراد با شناخت واقع بينانه تري مسايل را بررسي كنند و در بهسازي خود به عنوان يك مسلمان ، بيشتر كوشا باشند چه در اينصورت همه فعاليت ها «جهت دار» مي شوند، زيرا يك مسلمان نمي تواند بي تفاوت و محافظه كارباشد ، چون ايده و هدف دارد به اين هدف ها ايمان ، ايمان توام با شناخت . به هرحال به عنوان دبير انجمن ، كارهايي را كه سال گذشته انجام شده ، گزارش گونه از خاطرتان مي گذرانم.درزمينه برگزاري برنامه سخنراني ها ، در سال گذشته دوسخنراني داشتيم . آقاي «دكتر شريعتي » و آقاي «نجفي »، «دكتر شريعتي » دو سخنراني پيرامون «چهار زندان انسان »و«مخروط جامعه شناسي فرهنگي »داشتند و آقاي «نجفي »يك سخنراني راجع به شناخت «شناخت علمي مذهبي ». هم چنين جلسات بحث و گفتگو داشتيم با آقايان «شريعتي » ، «هاشمي نژاد»و«حجازي ».

طبق معمول برنامه هاي بازديد از دبستان استقامت و پرورشگاه كمك به آن ها در سال گذشته برقراربود. درزمينه مكاتبات و مراودات كوشيديم تا همكاري متقابل با انجمن اسلامي دانشجويان داخل كشور را حفظ كنيم وبه مساجد نزديك تر شويم تا سهمي در ايجاد يك پل بين مسجد و دانشگاه داشته باشيم .

مكاتبات با انجمن هاي دانشجويان مسلمان خارج از كشور كما في السابق برقرار بود كه اين دسته از مكاتبات در سال گذشته متاسفانه در اثرمسامحه دبير تا اندازه اي حالت ركود و يكطرفه داشتند. درحال حاضر ، ما با انجمن هاي اسلامي دانشجويان پاكستان ، انگلستان ، ايالات متحده و كانادا و برخي از ممالك اروپايي مكاتبه داريم ، كه اين نوع مكاتبات و تبادل افكار مسلما مي تواند سودمند باشد. قسمتي از هم خود را صرف كتابخانه كرديم كه به آن اميد داشته و داريم . كتابخانه اي كه عده زيادي از دوستان ، انجمن را فقط به آن مي شناسند.

طبق گزارش كتابدار درحال حاضر در كتابخانه 1657 جلد كتاب با شماره مسلسل وحدود200 جلد بدون شماره مسلسل وجوددارد كه اين مقدار نسبت به سال گذشته ، تعداد 573 جلد افزايش داشته است . از اين تعداد 240 جلد آن اهدايي و بقيه از بودجه انجمن خريداري شده است ، به علاوه نشريات گوناگون انجمن هاي اسلامي و پاره اي از نشريات ديگر از داخل و خارج كشور. آن طوري كه نمودار كتابخانه نشان مي دهد، در سال گذشته بطور متوسط درهرماه 183 جلد كتاب براي مطالعه به امانت برده شده است وكلا در خلال اين مدت 2200 جلد كتاب براي مطالعه ، بيرون از كتابخانه برده شده است . اين مقدار هم نسبت به سال گذشته و سال هاي قبل از آن افزايش دارد و درسال گذشته كتاب خوان هاي بيشتري داشته ايم . تعداد 42 جلد كتاب براي كتابخانه هاي مساجد «صدر» و«مهدي موعود» خريداري و به آن ها اهدا شد. همچنين تعدادي كتاب به كتابخانه هاي انجمن اسلامي دانشگاه هاي مختلف داده شد.»
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده