فضایل اخلاقی سرداران استان البرز (3)
جواد دارای شخصیّتی والا بود و فضایل بی شماری داشت، همواره سعی می کرد تا از معنویّتی که در سرشتش جاری بود به ما نیز ببخشاید.

در سال 1341 در شهرستان کرج دیده به جهان گشود. در سال 59 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد  گردید. در سال 1361 ازدواج نمود و ثمره این پیوند یک فرزند می باشد.  با شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از آرمان های خویش داوطلبانه به سوی جبهه ها رهسپار گردید.

همسر شهید بزرگوار خانم باقرصاد میگوید: هر بار که جواد قصد سفر به سوی خاکریز ها را داشت به من می گفت: می دانم در نبود من تربیت دخترمان دشوار است و سر و کله زدن با او صبر حضرت ایوب را می طلبد. اما عزیزم (بهشت را به بها دهند و به بهانه ندهند). همسر بردبارم این را بدان که دیر یا زود این دنیای فریبنده را ترک خواهیم کرد. بعد از رفتن تنها اعمال صالحمان به فریادمان خواهند رسید. پدرو مادر، همسر و فرزند، اموال دنیا همه و همه تا به گور ما را همراهی خواهند کرد، بعد از آن ما خواهیم ماند و پیکری سرد و بی روح و تنهایی و یک وجب جا ( قبر ). هیچ کس با ما نخواهند ماند مگر خدای مهربان و اعمال ما، درست آن هنگام پی خواهیم برد که این دوری ها، سختی ها، مشکلات را اگر به خاطر رضای خدا تحمل کرده باشیم، نوری از طرف خداوند، ظلمت، تنهایی و ترس هایما را از بین خواهد برد. دعا کن که خداوند دست های ما را بگیرد. من پس از شنیدن صحبت های او ناخواسته دچار بغضی شدم که از فرو خوردن آن عاجز بودم و اشکم بی اختیار سرازیر شد. جواد گمان کرد که از صحبت های ایشان ناراحت شدم،گفت: زینب جان شما همیشه معلّم من بوده اید و هستید، هنوز صحبت هایم شروع نشده گریه می کنی لطفاً به حرمت نامت قوی و صبور باشو همچون خانم زینب(س) از خداوند صبر بخواه. می خواهم قبل از رفتنم باز هم متذکر شوم، چون خودم را در قبال شما مسئول می دانم. حدالمقدور سعی کن، در نماز جماعت شرکت کنی و فرزندانم را نیز به همراه خود ببری، تا هرچه بهتر با امور اسلامی آشنا شود. تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س‌) مدام تکرار کن تا زبان و دهانت عطرآگین و معطرشود و از تمامی گناهان زبانی مانند غیبت، دروغ، تهمّت مصون بماند. انسان باید هم خود و هم دیگران را از گناه دور کند. ما باید با توکّل به خدا، درست زندگی کنیم. شیطان همواره سعی دارد اعمال نیک ما را تباه کند تا با دست خالی از ثواب و پر از گناه به زیارت حضرت حق تعالی نائل شویم. ما باید درنگ کنیم و به شیطان مجال ندهیم. نباید بگذاریم اعمالی را که خداوند برای رستگاری به ما هدیه کرده است، به آسانی و دو دستی تقدیم شیطان کنیم. این دشمن آشکار همیشه در کمین است، با این جمله که مثلا چرا داریم جنگ می کنیم و یا این جنگ چرا باید ادامه پیدا کند، یا حتی چرا ما باید همه کارهای جنگ را خودمان انجام دهیم. با گوش کردن به فرامین شیطان ممکن است اعمال خودمان را ضایع کنیم. من و شما که معلّم یکدیگر هستیم باید به هم متذکر شویم تا نزد پروردگارمان رستگار شویم. سپس دست جواد را گرفتم و بوسیدم و گفتم شما شریک زندگی من هستید و بنده از این بابت بسیار خوشحالم و خداوند را با تمام وجود شکر می کنم که همسری درستکار، با ایمان و با تقوا مانند شما دارم.

او هرگاه به منزل می آمد تمام وجودش را وقف ما می کرد و همواره سعی داشت با صحبت های شیرین و آموزنده اش ما را آگاه سازد. زمانی که از خانواده دور می شد برایمان در هر شرایطی که بود نامه می نوشت، در یکی از نامه هایش چنین نقل کرده است: به شکرانه خدا حال بسیار خوبی دارم، خدا را سپاس که برای نبرد با کفار به جبهه ها آمدم. این مکان حال هر بیماری را خوب می کند، نمی دانید ، اینجا رزمندگان با التماس و خواهش به یکدیگر می گویند ما را شفاعت کنید. برای شهادت قیامتی بر پاست که وصف شدنی نیست. همه صد در صد خاطر جمع هستند که دراین زورآزمایی که با دنیا راه انداخته اند پیروزی حتماً نصیب آنها خواهد شد. هربار در نامه هایش به نکته های جالبی اشاره می نمود. جواد دارای شخصیّتی والا بود و فضایل بی شماری داشت، همواره سعی می کرد تا از معنویّتی که در سرشتش جاری بود به ما نیز ببخشاید و معتقد بود حیف است انسان در جهل و نادانی و اعمال ناپسند دنیا را وداع گوید.

جبهه را برای خود به عنوان دانشگاه برگزیده بود و شجاعانه بر علیه دشمن نبرد می کرد. در تاریخ 1362/11/20 در عملیات خیبر با اصابت ترکش به ناحیه دست و پا مجروح گردید. بعد از مجروحیت و انتقال به پشت خط جبهه وقتی دوستانش او را به بیمارستان انتقال می دهند از او می پرسند اگر سفارشی دارید بگویید تا به آن ترتیب اثر داده شود و او می گوید کارهای من اصلاً مهّم نیستند، شما به خط مقدم باز گردید که در آنجا به وجود شما بیشتر نیاز دارند.او در کنار عشق باطنی پیوستن به حق، همیشه نگران همسر و یگانه فرزندش بود ولی آنها را با ایمان و یقین کامل به دستان پرتوان خداوند سپرده بود.

منبع: کتاب فضایل اخلاقی سرداران استان البرز

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده