شور مقاومت .../ ديباچه
سهشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۵۶
هر ملتي براي بقا و تقويت هويت فرهنگي و تاريخي خويش به نمادهايي نياز دارد و سيد مجتبي هاشمي بيش از هر چيز نماد مقاومت مردمي در برابر اشغالگران خاك ميهن اسلامي است. در روزهاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي و در روزهايي كه نظام هنوز دست به گريبان چالش هاي ابتدايي انقلاب بود، نهادهاي دفاعي آن از نظر دشمنان به قدري سست بنياد به نظر مي رسيدند كه رژيم بعثي عراق به خود وعده فتح 3 روزه تهران را داده بود! ارتش شاهنشاهي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و اعدام يا فرار فرماندهان خائن آن دچار فترت و آشفتگي شده بود، اينك تحت فرماندهي رئيس جمهور وقت، بني صدر كه از كمترين دانش و تجربه فرماندهي نيز بي بهره بود، ضعيف ترين روزهاي خود را از لحاظ توان دفاعي سپري مي كرد و سپاه و بسيج نيز هنوز ساختار كارآمدي پيدا نكرده بودند.
در چنين شرايطي بود كه نيروهاي غيور، شجاع و جان بر كف مردمي در قالب گروه هاي پارتيزاني خودجوش به دفاع از سرزمين و آئين خويش پرداختند و حماسه ها آفريدند؛ از همين رو شايد بتوان بزرگ ترين اشتباه دشمن و اربابان وي را به حساب نياوردن غيرت دليرمردان اين مرز و بوم دانست كه سنگر به سنگر براي حفظ خاك ميهن با دستان خالي به مقاومت برخاستند، قدرتي كه هنوز هم دشمنان اين سرزمين را به رغم مجهز بودن به آخرين تسليحات نظامي، همچنان پشت مرزهاي اين خاك متبرك به تربت شهدا نگاه مي دارد و ايران را به حقيقت به جزيره ثباتي در ميان كشورهاي متلاطم منطقه بدل ساخته است.
يكي از حساس ترين نقاط استراتژيك ايران، يعني خرمشهر و آبادان، در نقطه اتصال خاك ايران زمين با خليج فارس و كشور عراق، اهميت ويژه اي براي اشغالگران داشت و لذا "فدائيان اسلام" به فرماندهي شهيد سيد مجتبي هاشمي با درك اين موقعيت خطير به دفاع از اين مواضع پرداختند و در شكستن حصر آبادان نقشي بي بديل و يگانه را ايفا نمودند.
پيشينه مبارزاتي شهيد سيد مجتبي هاشمي، اين فرمانده پرهيبت جنگ هاي نامنظم در منطقه خليج فارس، به 15 خرداد 1342 بازمي گشت، اما وي تا پيش از دوران دفاع مقدس چهره شناخته شده اي نبود و خود نيز تلاشي براي جلوه كردن به خرج نمي داد و تواضع جوانمردانه اش به گونه اي بود كه تنها چشمان تيزبين مردي چون شهيد چمران، آن را دريافت و ارج نهاد.
شايد بتوان بالاترين ويژگي شهيد هاشمي را توانائي جذب طيف هائي دانست كه جز از انسان هاي تيزهوش و باتجربه اي جز او بر نمي آمد. او نيروهاي علاقه مند به دفاع از كشور، اما رانده شده از سوي ديگران را نيز پروانه سان به گرد شمع وجود خود جذب كرد و بر اساس همين مشي و روحيه بود كه پيش از آن نيز توانسته بود در كميته منطقه 9 تهران - كه از يك سو با خلافكاران ويژه سر و كار داشت و از سوي ديگر نخبگان و روحانيون و مسئولين، بيش از هر كميته اي با آن در ارتباط بودند- به خوبي ايفاي نقش نمايد.
او كه هرگز لباس رزم خويش را تا لحظه اي كه با خون خويش بر آن شرافت بخشيد، از تن بيرون نياورد، بي شك نماد شجاعت، پايمردي، ايثار و ايمان مردمان اين كهن بوم و بر است كه در طي تاريخ، هرگز فرصت اشغالگري به بيگانگان را نداده و با جان و مال و خانمان خويش همواره دشمنان اين سرزمين خدائي را وادار به تسليم و زبوني كرده اند.
بديهي است شناساندن اين نمادهاي درخشان، مقوم و نشانه سترگي بر هويت ايراني اسلامي مردماني است كه در دفاع از دين و ناموس خويش، منتظر نهادهاي رزمي نمي نشينند و با چنگ و دندان به نبرد مي پردازند و اين نكته اي است كه دشمنان به نيكي بدان واقفند و سرافرازي و دوام ما برگرفته از همين غيرت و شور ديني و ميهني است. شناخت و تجليل از چنين بزرگمرداني، انگيزه و ره توشه تهيه اين شماره از نشريه شاهد ياران گرديد.
نظر شما