سه‌شنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۰۱

گفت وگو با الياس مطران، عضو تريبون وحدت ملي لبنان
درآمد:

شهيد سيد عباس موسوي تنها متعلق به مردم لبنان نبود.او در راه آزادي همه ملت هاي تحت ستم و مستضعفان جهان به جهاد برخاست و جانش را نيز در اين راه گذاشت.مسلمان و مسيحي، عرب و عجم او را مي شناختند و مبارزات بر حق او را مي ستودند.الياس مطران شخصيت مسيحي و عضو تريبون وحدت ملي لبنان در اين گفت وگو ديدگاهش را درباره ابعاد شخصيتي سيد عباس موسوي بيان مي كند.
جنابعالي به عنوان يك شخصيت مسيحي لبنان عملكرد شهيد موسوي در دوران تصدي مسئوليت دبير كلي حزب الله را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بي ترديد، روحانيون مسلمان و مسيحي لبنان هرگز انديشه ها و ديدگاه هاي شهيد سيد عباس موسوي را در حوزه هاي ديني و فلسفي و فلسفه اديان، و نيز در زمينه مخالفت با برخي پديده هاي فكري كه امروزه به نام دين، چهره اسلام اصيل را خدشه دار مي كنند، فراموش نخواهند كرد. من معتقدم كه محافل مسيحي-صهيونيست امريكا از اين پديده هاي افراطي حمايت مي كنند.بر اين واقعيت تاكيد مي كنم كه سيد عباس موسوي، اين رهبر فرزانه در دوره تصدي مسئوليت دبير كلي حزب الله همواره مي كوشيد با سخنراني هاي شيوا، ژرف و دلنشين خود، اوضاع اجتماعي و سياسي لبنان را سامان دهد، و در اين زمينه نقش مؤثر و اساسي ايفا نمود.
او ضمن اينكه انساني بسيار فروتن بود و هرگز خودنمايي را دوست نداشت اما، در عين حال از لحاظ ديني و سياسي و جهان بيني، انساني دورنگر و ژرف انديش بود.رفتارش بسيار ساده و خودماني بود و از تكبر و فخر فروشي پرهيز مي كرد. اخلاق و رفتار او در مقايسه با همه سياست مداران و دولتمردان لبناني كه در آن دوره مي زيسته اند منحصر به فرد بود و با همگي آنان تفاوت كلي داشت.
سيد شهيد زماني كه در مقام دبير كلي حزب الله قرار گرفت، عمليات مقاومت در برابر اشغالگران صهيونيست در جنوب لبنان دگرگون شد و روند صعودي به خود گرفت زيرا، شخصيت منحصر به فرد سيد به گونه اي بود كه شرح وظايف نهادهاي حزب الله را از يكديگر جدا كرد.تا وظايف و مسئوليت هاي هر كدام از نهادها با يكديگر تداخل پيدا نكنند و هر نهادي مسئوليت خود را به نحو مطلوب به سر انجام برساند.به طور مثال فعاليت هاي حوزه مقاومت را از حوزه هاي اجتماعي و سياسي جدا كرد.در زمان او پيكار سياسي روي مسايل ديني اثر منفي نداشت.همه اين برنامه ها در راستاي تقويت جايگاه حزب الله صورت گرفت.و در نتيجه، دستاوردهاي چشمگيري به ارمغان آورد كه در جنگ 33 روزه سال 2006 به روشني شاهد آن بوديم.اكنون سيد حسن نصرالله دبير كل حزب الله اين راه و روش را دنبال مي كند اما، بي ترديد شالوده اين راهكار در زمان آن سيد شهيد پايه گذاري شده است.
از شهادت سيد عباس موسوي 17 سال گذشت!اكنون اوضاع لبنان را در غياب آن شهيد بزرگ چگونه ارزيابي مي كنيد؟
به رغم گذشت اين مدت زمان طولاني از شهادت سيد عباس موسوي بي ترديد احساس مي كنم كه او همچنان ميان ما زنده و حاضر است.تحليل ها و پيشگويي هاي او كاملا تحقق يافته است.اگر امروزه سخنراني هاي گذشته او را بازبيني كنيم، احساس مي كنيم كه گويي او از وقوع برخي حوادث آينده باخبر بوده است.اوضاع و تحولات را به گونه اي تجزيه و تحليل مي كرد كه گويي امروز در ميان ما است.
به طور مثال اگر به مسئله جمع آوري اسلحه شبه نظاميان جنگجوي وابسته گروه هاي متخاصم در واپسين روزهاي جنگ داخلي لبنان نگاه كنيم، او در سخنراني هاي آن روز خود ميان سلاح مقاومت ضد صهيونيستي و سلاح شبه نظاميان شركت كننده در جنگ هاي داخلي تفاوت قايل بود.سلاح مقاومت را براي دفاع از مردم جنوب لبنان سلاحي سالم و شريف در برابر تجاوزگري مستمر دشمن صهيونيستي و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي مي خواند.سيد شهيد نقش مهمي در تبيين اهداف واقعي سلاح مقاومت در مقايسه با سلاح ديگران ايفا كرد.گويي كه او قطعنامه 1559 شوراي امنيت سازمان ملل متحد در ارتباط با خلع سلاح حزب الله و يا كنفرانس هاي سازش كه هر چند مدت يك بار برپا مي شود را پيش بيني كرده بود.نكته قابل توجه اين است كه او در سال هاي آخر حيات خود، موضوع بخش اشغالي كشتزارهاي شبعا در مرز فلسطين اشغالي را مطرح نمود و بر لبناني بودن اين سرزمين و بر لزوم تلاش براي آزادسازي آن تأكيد كرد كه بسياري از محافل لبناني نيز با اين طرح سيد عباس موسوي اعلام همبستگي كردند.زيرا، رژيم صهيونيستي و برخي محافل بين المللي همچون سازمان ملل متحد در آن مرحله كوشيدند تا هويت و موقعيت لبناني منطقه اشغالي شبعا را ناديده بگيرند و آن را در چارچوب قطعنامه 242 سازمان ملل متحد گنجاندند.امروزه نيز شاهديم كه برخي محافل داخلي و خارجي مي كوشند درباره هويت لبناني كشتزارهاي شبعا شك و ترديد القاء نمايند، و چه بسا مرحوم سيد عباس موسوي از آن روز در برابر اين توطئه ها ايستادگي كرد.

جنابعالي عضو كميته دفاع از مردم فلسطين و مبارزه با برنامه هاي عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي هستيد. نقش شهيد موسوي در تلاش هاي همه جانبه براي آزادسازي فلسطين را چگونه مي بينيد؟
همه مي دانند كه سيد عباس موسوي علاوه بر اينكه رهبري حزب الله و مقاومت اسلامي لبنان را برعهده داشت.مسئوليت دفاع از آرمان فلسطين، و حقوق ملت فلسطين و لزوم تلاش براي آزادي همه سرزمين هاي اشغالي فلسطين را كه ميان درياي مديترانه و رود اردن واقع شده بر عهده گرفته بود.او معتقد بود كه مسجدالاقصي و بيت المقدس و همه اماكن مذهبي شهر قدس و سرتاسر سرزمين هاي اشغالي متعلق به فلسطيني هاست.سيد عباس همواره اين موضع اصولي را در سخنراني هاي خود، در همايش ها و كنفرانس هاي بين المللي، تظاهرات و گردهمايي هاي كه در اماكن گوناگون برگزار مي شد بيان مي كرد.در آن دوره كه در كميته قومي- عربي مبارزه با عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي عضويت داشتم، به ياد دارم كه سيد در برخي جلسات اين كميته شركت مي كرد، و درباره عواقب عادي سازي روابط با رژيم صهيونيستي هشدار مي داد.او همچنين اعراب را از پيامدهاي كنفرانس سازش مادريد برحذر مي داشت.گويي كه او مي دانست كه توطئه هايي براي به سازش كشاندن دولت هاي عرب در كار است. بنابراين شهيد موسوي با سخنراني در تظاهرات و گردهمايي هاي مردمي، همه طرح هاي سازش كارانه از جمله چشم پوشي از 85 درصد از سرزمين هاي فلسطين و مخالفت با بازگشت پناهنگان فلسطيني به ميهن شان و انديشه مذاكره با دشمن صهيونيستي را به شدت محكوم كرد.
رفتار سيد چگونه بود؟
سيد عباس به رغم دورنگري و ديدگاه هاي استراتژيك و به رغم همه ويژگي هايي كه داشت، انساني فروتن بود و به مردم عشق مي ورزيد، و همواره ميان آنان مي نشست و به مشكلات آنان رسيدگي مي كرد.او به روشني مشكلات جامعه را تشخيص مي داد، و آن را رسيدگي مي كرد.گذشت زمان ثابت كرد كه تشخيص و درمان او درست بوده است.به طور مثال همه مخالفت هايي كه در دوران سيد شهيد با روند سازش به عمل آمده بود، امروزه نشان داد كه سيد عباس يكي از اولين كساني بود كه هرگونه سازش را مردود مي دانست.شكست روند سازش نيز درستي ديدگاه هاي او را ثابت كرده است. به هر حال مي توان گفت كه مسئوليت هاي سنگين و جايگاه و موقعيت او هيچ تاثيري بر منش متواضعانه او نداشته است.او به رغم انبوه فعاليت هاي سياسي و مبارزاتي يك انسان مهربان، ساده و خوش برخورد بود و هيچ دوگانگي در شخصيت فروتن و ساده و شخصيت سياسي و اجتماعي او ديده نمي شد.
شهيد موسوي در آخرين سال جنگ داخلي به دبير كلي حزب الله انتخاب شد.نقش او در زمينه برقرار صلح و ثبات در جامعه لبنان چگونه بوده است؟
شهيد سيد عباس موسوي در يك مرحله انتقالي و حساس به عنوان شخصيتي الگو و پيشگام در صحنه سياسي لبنان ظاهر شد.در دوره اي كه او به دبير كلي حزب الله برگزيده شد، جنگ داخلي لبنان متوقف و اين كشور وارد مرحله تلاش براي برقراري صلح داخلي و همزيستي مسالمت آميز شد.در همان مرحله عمليات مقاومت ضد صهيونيستي در نوار اشغالي جنوب لبنان از نظر كيفي و كمي ابعاد تازه اي به خود گرفت، و مورد استقبال افكار عمومي جهان عرب قرار گرفت. يكي ديگر از شاخص هاي اين دوره همسويي و همگرايي نيروهاي مخالف طرح هاي صهيونيستي و امريكايي در منطقه با مقاومت لبنان بود كه شهيد سيد عباس نقش برجسته و محوري در اين همسويي ايفا كرد.فراموش نكنيم كه مقاومت با برخورداري از پشتيباني اعراب و مسلمانان در شيوه عمليات مقاومت ضد صهيونيستي تحول كيفي ايجاد كرد.
در ارتباط با پشتيباني از آرمان فلسطين و انتفاضه در سرزمين هاي اشغالي، شهيد موسوي در بسياري از همايش هاي منطقه اي و بين المللي شركت كرد و در گفت وگو با انديشمندان بزرگ و شخصيت هاي سياسي و فرهنگي، ابعاد و پيامدهاي اجلاس مادريد را براي آنان تشريح كرد.اين تلاش ها در شرايطي صورت گرفت كه زمزمه برپايي كنفرانس مادريد و گفت وگوهاي سازش در اسلو به گوش مي رسيد.شهيد موسوي در چنين شرايطي و به منظور رويارويي با گفت و گوهاي سازش به رزمندگان مقاومت دستور داد دامنه عمليات كوبنده شان را بر پيكر دشمن صهيونيستي گسترش دهند، و با انجام عمليات كيفي، آسيب جدي بر نظاميان آن رژيم وارد كنند كه در نتيجه اين عمليات برخي از پايگاه هاي اشغالگران در نوار مرزي جنوب لبنان آزاد شد.
بي ترديد اين عمليات مردم لبنان و ملت هاي منطقه را شگفت زده كرد.براي مردم لبنان غير منتظره بود.مردم مي گفتند اين انسان آرام، فروتن و بي ادعا چگونه توانسته در يك مدت كوتاه اين دستاوردها را براي مقاومت رقم بزند، و در عمليات مقاومت تحول كيفي ايجاد كند؟ او در عين حال با احزاب و سازمان هاي گوناگون سياسي لبنان از جمله جريانات اسلامي و ملي روابط دوستانه برقرار كرد، كه تا پيش از او چنين روابطي وجود نداشته و يا معمول نبوده است.
حزب الله در دوران دبير كلي شهيد موسوي چه خدماتي به مردم ارائه داد؟
در حقيقت ارائه خدمات اجتماعي از سوي حزب الله به مردم محروم لبنان از زمان شهيد سيد عباس موسوي آغاز شد.در زمستان سال 1991 هنگامي كه منطقه بقاع با سرماي شديد و يخبندان مواجه شد.ماشين امداد رساني حزب الله به كمك مردم محروم منطقه شتافت.در آن زمستان سرد سير و پر برف و باران، كاري از دست دولت لبنان ساخته نبود.هنگامي كه سرما به بسته شدن راه هاي ارتباطي و قطع شبكه هاي آب و برق منجر شد، سيد عباس ضمن انتقاد از ناتواني و بي تفاوتي دولت، خطاب به مردم گفت كه ما با مژه هاي چشمان مان به شما خدمت مي كنيم.او اين شعار را به واقعيت تبديل كرد، و با امداد و كمك رساني به موقع حزب الله مردم را از سرماي شديد نجات داد.مردم شهر بعلبك و روستاهاي اطراف آن دست هاي پر مهر و محبت سيد عباس موسوي را فراموش نمي كنند.گمان كنم دعاي خير آنان در دفتر اعمال او جاودان خواهد ماند.
منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 40
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده