حاج رضوان از ولادت تا شهادت
شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۰۶:۲۳
فرازهايي از زندگي نامه سراسر جهاد و مبارزه زنده ياد شهيد حاج عماد مغنيه مشهور به حاج رضوان
در آمد
تحقيق و تفحص در زندگي مردان تاريخ ساز، و نامداران بزرگ دوران هاي گذشته و معاصر، كار بسيار ساده و آسان است. ولي تلاش براي راهيابي و شناسايي ابعاد شخصيت و جوانب دقيق و حساس زندگي و دستاوردهاي مردان بزرگي همچون شهيد حاج عماد مغنيه كه به مدت سه دهه مورد تعقيب مهمترين سرويس هاي امنيتي جهان قرار داشته و در دگرگوني معادلات بين المللي نقش تعيين كننده بازي كرده است، كاري بسيار سخت و دشوار است.
آنچه مي خوانيد حاصل تلاش هاي همه جانبه اي از قبيل گفت و گو با شخصيت هاي آگاه و نزديك به حزب اللّه و يا رجوع به منابع گوناگون بوده است:
در منابع گوناگون و موثق آمده است كه عماد مغنيه مشهور به (حاج رضوان) روز دوازدهم ژوئيه سال 1962 در روستاي طيردبا از توابع شهرستان صور در جنوب لبنان در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. عماد دو برادر كوچكتر از خود به نام هاي جهاد و فؤاد داشت كه هر دو در دهه گذشته توسط عوامل رژيم صهيونيستي به شهادت رسيدند. حاج فايز مغنيه پدر عماد به علت فراهم نبودن شرايط اشتغال و كسب درآمد و از طرف ديگر به دليل حمله هاي مكرر رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان همچون سرپرستان هزاران خانواده جنوبي همراه خانواده خود به بيروت كوچ كرد.
حاج فايز ابتدا در محله فقيرنشين النبعه در منطقه مسيحي نشين شرق بيروت مسكن گزيد، و پس از گذشت چند سال، و در پي آغاز جنگ هاي داخلي لبنان به محله شيعه نشين بثر العبد در بخش بيروت انتقال يافت.
عماد مغنيه پس از گذراندن مراحل تحصيلات ابتدايي و متوسطه در مدارس دولتي بخش هاي فقيرنشين بيروت در دانشگاه آمريكايي بيروت ثبت نام كرد، اما به علت شرايط بحراني آن مرحله از تاريخ لبنان امكان ادامه تحصيل براي او فراهم نشد، و همچون ساير جوانان پرشور و انقلابي راه جهاد و مقاومت را در برابر اشغالگران آمريكايي و اسرائيلي و عوامل آنان در لبنان در پيش گرفت.
پيوستن به جنبش فتح
گفته شده كه حاج رضوان در سن 18 سالگي به جنبش مقاومت فلسطين «فتح» پيوست و در دوره هاي آموزش نظامي اين جنبش در يكي از پادگان هاي منطقه الدامور در 15 كيلومتري جنوب بيروت شركت كرد.
او در دوران فراگيري آموزش هاي نظامي و پرورش استعدادهاي سياسي، مهارت و شايستگي وصف ناپذيري از خود بروز داد كه فرماندهان نظامي جنبش فتح را شگفت زده كرد، و در نتيجه اين شايستگي او را به عضويت يگان نظامي 17(نيروي ويژه ضربتي وابسته به سازمان آزادي بخش فلسطين) انتخاب كردند. اين يگان مكلف بود نيروهاي حفاظت ويژه از جان مسئولان سازمان آزادي بخش فلسطين همچون ياسر عرفات(ابو عمار) و شهيد خليل الوزير(ابوجهاد) و شهيد صلاح خلف(ابو اياد) و ساير رهبران جنبش فتح را تأمين كند. صاحبنظران ديگري بر اين باورند كه حاج رضوان هيچ گاه به يگان شماره17 نپيوسته بود، بلكه در برخي موارد محدود به ويژه در زمينه طرح و تدارك برنامه هاي عملياتي با آن همكاري مي كرده است.
در پادگاني كه حاج رضوان در آن دوره آموزش نظامي مي ديد نيروهاي طرفدار گرايشات فكري متعددي همچون ماركسيست ها، مائوئيست ها، ناسيوناليست ها و مذهبي ها، به طور داوطلبانه درباره راه هاي فراگيري تاكتيك هاي نظامي و انواع اسلحه سبك و شيوه جنگ پارتيزاني آموزش مي ديدند. با وجودي كه حضور طرفداران گرايشات سكولار و ضد دين در ميان هواداران جنبش هاي رهايي بخش عرب بيداد مي كرد، ولي عماد مغنيه به اعتقادات خود به شدت پايبند بود. در آن زمان جنگ هاي داخلي لبنان به منظور كوتاه كردن دست جنبش مقاومت فلسطيني از اين كشور تازه آغاز شده بود، و مناطق جنوبي از آرامش نسبي برخوردار بودند. او سعي مي كرد در جنگ هاي داخلي لبنان دخالت نكند، و به همين خاطر همراه گروهي از مبارزان مذهبي به جنوب رفت و تلاش هاي خود را روي مبارزه با دشمن صهيونيستي متمركز كرد.
زيرا جنوب در آن مرحله از آرامش نسبي برخوردار بود. شهيد حاج عماد افزون بر فراگيري آموزه هاي نظامي و انقلابي در مراكز نظامي جنبش فتح، در كلاس هاي دروس مذهبي و علمي علامه سيد محمدحسين فضل اللّه شركت مي كرد، تا ميزان معلومات ديني و علمي خود را نيز بالا ببرد.
همرزمان حاج عماد مغنيه نقل كرده اند كه او از جمله رزمندگاني بود كه در رفتار و كردار و روابط خود به شدت مراقبت به عمل مي آورد. شايد يكي از افرادي بود كه نظم و انضباط را به شدت رعايت مي كرد. در مبارزه خلاقيت و ابتكار عمل نشان مي داد.
حاج عماد بر اين باور بود كه جنبش هاي مقاومت در مسير مبارزه با اسرائيل وظيفه دارند از روش ها و تاكتيك هاي گوناگون جنگ چريكي استفاده كنند. او با ابتكارات نوين و منحصر به فردي كه داشت، عمليات مسلحانه اي را انجام مي داد كه در نتيجه آن اشك از چشمان اسرائيلي ها جاري مي شد. در دوران جواني با بيشتر گروه هاي انقلابي فلسطيني و لبناني همكاري و هماهنگي عملياتي داشت. درباره اصول و مباني مبارزه با همديگر رايزني و تبادل نظر مي كردند.
تاكتيك و فنون رزمي از او مي آموختند، و امكانات و اطلاعات در اختيار او قرار مي دادند. روش ها و تاكتيك هاي او به گونه اي چشمگير و موفقيت آميز كه خود اسرائيلي ها انتظار آن را نداشتند. و به همين دليل بود كه چند سال بعد به فرماندهي نظامي جنبش مقاومت اسلامي لبنان برگزيده شد.
پس از خروج نيروهاي مقاومت فلسطين از لبنان در پي حمله نظامي گسترده اسرائيل به اين كشور، و اشغال بيروت كه حدود سه ماه طول كشيد عماد مغنيه مقادير زيادي از اسلحه و مهمات فلسطيني ها را مخفي كرده و سپس آن ها را به جنبش هاي امل و رزمندگان حزب اللّه تحويل داد. او پس از طرح و تدارك و به مورد اجرا گذاشتن موفقيت آميز چند رشته عمليات مسلحانه بر ضد پايگاههاي نظاميان اسرائيلي و آمريكايي در بيروت و جنوب لبنان، مسئوليت فرماندهي گارد حفاظت از جان برخي مقام هاي بلند پايه مذهبي و انقلابي از جمله علامه سيدمحمّد فضل اللّه روحاني مبارز لبناني را بر عهده گرفت و ديري نگذشت كه پس از بنيانگذاري تشكيلات نوپاي حزب اللّه به عنوان مسئول عمليات ويژه مقاومت برگزيده شد.
پس از گذشت حدود يك دهه از خروج سازمان آزادي بخش فلسطين از لبنان، نغمه بازگشت برخي گروه هاي فلسطيني به جنوب لبنان دوباره مطرح گرديد. حاج عماد در پي شنيدن اين خبر فلسطيني ها را از بازگشت مجدد به جنوب لبنان برحذر داشت، و تأكيد كرد كه جوانان جنوب امكانات و توانايي مبارزه با اشغالگران را دارند و فلسطيني ها بايد در داخل اراضي اشغالي با غاصبين سرزمين شان بجنگند. سرزمين جنوب به لبناني ها تعلق دارد، و جوانان سلحشور جنوب بيش از ديگران از جغرافياي كشورشان شناخت دارند. مهمترين ديدگاه هاي حاج رضوان اين بود كه هيچ جنبش انقلابي نبايد اشتباهات گذشته خود را تكرار كند. او همواره موفقيت ها و ناكامي يك جنبش را جمع آوري و مورد بازنگري مجدد قرار مي داد. به منظور پيشبرد اهداف و آرمان مقاومت اسلامي، و توانمندسازي اين جنبش يك مركز بزرگ تحقيقاتي به وجود آورد. به منظور حفظ برتري نظامي آمادگي لازم به عمل آورد. نقاط قوت و ضعف دشمن را بررسي، و براساس آن راهكار تعيين مي كرد، تا رزمندگان مقاومت همواره ابتكار عمل را در دست داشته باشند.
به رزمندگان مقاومت اجازه نمي داد توسط اسرائيلي ها غافلگير شوند.
براساس تاكتيك هاي نظامي كه آموخته بود، به رزمندگان مقاومت توصيه مي كرد هميشه در حال آماده باش باشند، و از امكانات و تجهيزات كافي برخوردار بوده باشند. او پس از عقب نشيني اسرائيل از جنوب لبنان در سال 2000، به تهيه تجهيزات و جنگ افزارهاي پيشرفته مبادرت كرد. زيرا آن مرحله تاريخي را كه خيلي مهم، و سرنوشت ساز مي دانست، و از ميزان آمادگي ارتش رژيم صهيونيستي براي حمله مجدد به لبنان آگاهي داشت.
پيوستن به تشكيلات حزب اللّه
در آن مرحله تشكيلات حزب اللّه براي پيوستن عماد مغنيه هنوز به نحو محسوس و كامل سازماندهي نشده بود. ولي پس از تأسيس حزب اللّه عماد به صفوف آن پيوست و مسئوليت تشكيلات انقلابي و حفاظتي فضل اللّه را به برادرش جهاد واگذار كرد. در سال 1987 سازمان اطلاعات مركزي آمريكا(سيا) با همكاري سرويس هاي اطلاعاتي برخي دولت هاي عربي و مزدوران محلي لبنان طرحي را براي ترور علامه سيدمحمد فضل اللّه تدارك ديدند.
اين طرح در برابر مسجد امام رضا در محله پرجمعيت بثرالعبد به مورد اجرا گذاشته شد كه در نتيجه آن، انفجار مهيبي روي داد و 70 شهروند لبناني از جمله جهاد مغنيه برادر عماد مغنيه به شهادت رسيدند.
انيس نقّاش كارشناس لبناني مسائل راهبردي در گفت و گو با خبرنگار شاهد ياران گفته است: «پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، عماد مغنيه 20 سال سن داشته است. در آن مرحله او را به مسئولان سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت معرفي كردم. عماد مغنيه در پي اين معرفي براي اولين بار به تهران آمد و در ديدار با برخي فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به بحث و رايزني پرداخت. در پي اعزام نيروهاي سپاه به لبنان در سال1982 ديدارها و گفت و گوهاي عماد با مقام هاي نظامي جمهوري اسلامي از سر گرفته شد، و او در زمينه ارائه طرح هاي راهبردي براي مبارزه با اشغالگران صهيونيست شجاعت و مهارت كم نظيري از خود نشان داد».
در زماني كه جنگ هاي داخلي لبنان به اوج رسيده بود، اسرائيل نيز در سال1982 به بهانه اخراج نيروهاي جنبش مقاومت فلسطين از لبنان به اين كشور حمله كرد. در پي اين حمله گسترده و غافلگير كننده بحران و ناامني سرتاسر لبنان را فرا گرفت، همه ادارات و نهادهاي دولتي فرو پاشيدند، و دهها تن از سياستمداران و دولتمردان از كشور گريختند. تنها مناطقي كه امنيت داشتند و زندگي عادي خود را مي گذراندند، مناطق مسيحي نشين شرق بيروت بودند. چرا كه بسياري از احزاب مسيحي مستقر در شرق بيروت كه گرداننده دولت لبنان بودند با اسرائيل براي اخراج مبارزان فلسطيني از كشورشان سازش كرده بودند، و آتش جنگ به آن مناطق سرايت نكرده بود.
در چنين شرايطي شيعيان لبنان كه از طرف جنوب تحت تعقيب و اشغال نظاميان صهيونيست و از طرف شمال در محاصره شبه نظاميان مسيحي و نيروهاي حزب فالانژ قرار داشتند، به تشكيل و سازماندهي خود پرداختند. سه ماه از حمله اسرائيل به لبنان نگذشته بود كه نيروهاي چند مليتي متشكل از تفنگداران آمريكايي، انگليسي، چتربازان فرانسه و ايتاليا به منظور آرام كردن اوضاع و تحميل دولتي دست نشانده در لبنان و تلاش براي امضاي موافقتنامه صلح ميان بيروت و تل آويو در مناطق گوناگون مسلمان نشين غرب بيروت استقرار يافتند.
در اين ميان احزاب و نيروهاي ملي و اسلامي به منظور دفاع از خود در برابر متجاوزان و نجات كشور، عمليات مقاومت مسلحانه را بر ضد اشغالگران آغاز كردند. يكماه از آغاز اين عمليات نگذشته بود كه اسرائيلي ها تا منطقه خلده در10 كيلومتري جنوب بيروت عقب نشيني كرده و نيروهاي چند مليتي نيز فرار را بر قرار ترجيح دادند.
آغاز مبارزه خستگي ناپذير
لبنان در سال هاي1982-1983 دوران پر التهابي را پشت سر گذاشت.
در سال1982 پايگاه نيروي دريايي آمريكا (مارينز) در نزديكي فرودگاه بيروت در جريان يك عمليات شهادت طلبانه منفجر شد و در جريان آن 241 نظامي آمريكايي كشته شدند. چند روز بعد ساختمان قرارگاه چتربازان فرانسوي در بيروت به هوا رفت، و در نتيجه آن58 سرباز كشته شدند. ديري نپاييد كه پايگاه فرماندهان نظاميان صهيونيست در منطقه البرج الشمالي در نزديكي شهر صور در جنوب لبنان توسط شهيد احمد قصير منفجر گرديد، كه حدود200 افسر و درجه دار اسرائيلي به هلاكت رسيده و يا زخمي شدند. در اوايل سال1983 سفارت آمريكا در منطقه عين المريسه در بخش غربي ساحل بيروت طي يك عمليات شهادت طلبانه منفجر گشت و حدود63 آمريكايي و لبناني شاغل در آن به قتل رسيدند.
اهميت اين عمليات زماني آشكار مي شود كه نيروهاي جنبش مقاومت فلسطين در برابر تهاجم ارتش اسرائيل به سادگي از جنوب لبنان فرار كردند. مقام هاي آمريكا و فرانسه در پي اين عمليات عماد مغنيه را مسئول برنامه ريزي و اجراي آن ها معرفي كردند، از آن روز نام عماد مغنيه در فهرست افراد تحت تعقيب سرويس هاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا و فرانسه قرار گرفت. رونالد ريگان رئيس جمهوري وقت آمريكا طي سخناني هنگام ورود پيكرهاي سربازان مقتول آمريكايي به واشنگتن به مردم كشورش قول داد كه دولت آمريكا اگر صد سال هم بگذرد عماد مغنيه را تعقيب و به مجازات خواهد رساند. همه اين رويدادها در شرايطي اتفاق افتاد كه عماد مغنيه بيست و سومين سال تولدش را پشت سر گذاشته بود.
عمليات كيفي ضدغربي و ضداسرائيلي در سرنوشت و آينده مقاومت در لبنان تأثير بارزي بر جاي گذاشت. دستاوردهاي اين عمليات بيش از انتظار عماد مغنيه و اسلامگرايان لبنان چشمگير بود، زيرا معادلات سياسي منطقه را بكلي دگرگون، و محاسبات بين المللي را نقش بر آب كرد.
در پي اين عمليات كوبنده، عماد مغنيه كمي به استراحت و پنهان كاري و بازسازي تشكيلات خويش نياز داشت. اما او در مرحله استراحت نيز آرام ننشست. به باروري تيم عملياتي مخصوص خود پرداخت. آن روزها از دست دولت لبنان كاري ساخته نبود، و حرف اول را حاج رضوان مي زد و نه آمريكا و اسرائيل. كساني كه با او همكاري مي كردند، بي چون و چرا فرمانبر دستورات او بودند. او را فرمانده و راهنماي خود مي دانستند. ولي آمريكا و اسرائيل از بلاهايي كه در سال هاي 1982-1984 بر سرشان در لبنان آمده بود عبرت نگرفته و به اجراي توطئه و دسيسه چيني در لبنان ادامه دادند، و اين سبب شد حاج رضوان دوباره به صحنه بازگردد.
منابع امنيتي غربي در تجزيه و تحليل عمليات حاج رضوان چنين گفته اند: «روزي سر و كله عماد مغنيه از پنجره اطاق خلبان هواپيماي مسافربري آمريكايي (A.W.T ) در فرودگاه بيروت ظاهر شد. دو مبارز لبناني به نام هاي حسن عزالدين و علي عطوي در اين اقدام به او كمك مي كرده اند. آمريكايي ها با تقاضاهاي عماد مغنيه به شدت مخالفت كردند، ولي پس از گذشت سه روز، و زماني كه از تأمين خواسته هاي ربايندگان خبري نشد. ناگهان پيكر يكي از افسران نيروي دريايي آمريكا كه مسافر اين هواپيما بوده در برابر دوربين هاي نمايندگان رسانه هاي خبري و خبرگزاري هاي دنيا از درب هواپيما به زمين فرودگاه پرتاب شد، و آنگاه آمريكايي ها به خواسته هاي عماد مغنيه ترتيب اثر دادند».
محافل اطلاعاتي و رسانه هاي غربي در طول25 سال گذشته شايعات و ياوه گويي هاي فراواني درباره عماد مغنيه منتشر كردند، كه هيچ كدام آن ها باور كردني نيست. هرگاه انفجاري در گوشه و كنار جهان روي مي داد، رسانه هاي اسرائيلي و غربي به گونه اي زيركانه آن را به عماد مغنيه نسبت مي دادند.
با وجودي كه هيچ جرياني حاضر نبود مسئوليت اين انفجارها را بر عهده گيرد و يا دست داشتن در آن را تكذيب كند. رسانه هاي غربي از آغاز دهه نهم از قرن بيستم همواره ادعا مي كردند كه عماد مغنيه با گذرنامه هاي جعلي و با اسامي مستعار به كشورهاي مختلف سفر مي كرده است. در يكي از اين گزارش ها آمده است كه او در خلال سال هاي 1990 و1997 در دو نوبت چهره اش را با عمل جراحي ترميمي تغيير داده است. رسانه هاي وابسته به محافل غربي و صهيونيستي در ادامه ادعاهاي دروغين و به منظور مخدوش كردن چهره حزب اللّه لبنان درصدد برآمدند آمريكا را به حمله به پايگاههاي حزب اللّه تشويق نمايند. اين رسانه ها پس از حمله آمريكا به افغانستان و سرنگوني رژيم طالبان، ادعا كردند كه عماد مغنيه در زماني كه اسامه بن لادن رهبر سازمان القاعده در خارطوم بسر مي برده با هواپيماي مسافربري به سودان رفته و درباره برنامه ريزي راههاي اجراي عمليات گسترده بر ضد آمريكايي ها در مناطق گوناگون جهان بحث و رايزني كرده است.
رسانه هاي غربي نوشتند كه عماد مغنيه در اين ديدار آمادگي خود را براي انتقال تخصص و تجربيات حزب اللّه به نيروهاي القاعده اعلام كرده، و بن لادن نيز متقابلا موافقت كرده در ازاي اين همكاري، اسلحه و تجهيزات نظامي پيشرفته در اختيار حزب اللّه قرار دهد.
در گزارش هاي ضد و نقيض محافل امنيتي غربي گفته شده كه در پي موفقيت عمليات مسلحانه اين مبارز لبناني در سال هاي1982 تا1984 دولت هاي آمريكا و فرانسه نام عماد مغنيه را در صدر فهرست افراد تحت تعقيب دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي خود قرار دادند، و به منظور شناسايي و بازداشت او جايزه25 ميليون دلاري تعيين كردند. فرانسه نيز وانمود مي كرد كه در جستجوي اين شبح لبناني است اما هر دو كشور ياد شده به بهانه هاي گوناگون از جمله ترس از پيامدهاي بازداشت مغنيه، ادامه جستجوي او را متوقف كرده و اين مأموريت را به سرويس هاي امنيتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي و برخي دولت هاي مرتجع عرب موكول كردند.
در همان حال برخي منابع امنيتي لبنان، تعيين جايزه25 ميليون دلاري براي بازداشت مغنيه را واكنش دولت آمريكا به همكاري علني او با حزب اللّه لبنان دانسته اند. به اين دليل كه سيد حسن نصراللّه پس از انتخاب به دبير كلي حزب اللّه، عماد مغنيه را به فرماندهي واحدهاي نظامي مقاومت اسلامي برگزيد. منابع گوناگون خبري هم در آن مرحله خبر دادند كه سرويس هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي پس از ربوده شدن دو نظامي اسرائيلي در جنوب لبنان در سال1986 و ناتواني براي آزادي شان، محافل امنيتي آمريكا را به اختصاص جايزه 25 ميليون دلاري تشويق كردند.
در همان حال سرويس هاي امنيتي و جاسوسي مربوط به42 كشور جهان براي بازداشت و يا قتل او بسيج شده بودند.
عماد مغنيه هنگام تحصيل در حوزه علميه علامه سيد محمد حسين فضل اللّه با شهيد شيخ راغب حرب و شيخ عبدالكريم عبيد و بسياري از روحانيون شيعه و سني جنوب لبنان آشنا شده بود. مدتي از اشغال لبنان در تابستان سال 1982 نگذشته بود كه افراد ياد شده با همكاري يكديگر طرح كنترل منطقه نبطيه را تدارك ديدند. شهر نبطيه در منطقه مركزي استان جنوب لبنان قرار دارد، و نقطه ارتباطي بخش ساحلي با بقاع غربي را تشكيل مي دهد. بقاع غربي يك منطقه استراتژيك است كه در مثلث مرزي لبنان و سوريه و فلسطين اشغالي واقع شده است.
هدف عماد مغنيه و همرزمان او از تمركز در منطقه نبطيه، گشودن خطوط تماس با نظاميان اسرائيلي و كنترل خطوط ارتباطي بخش هاي شرقي و غربي جنوب لبنان به ويژه ارتفاعات استراتژيك اقليم التفاح بود، و اين چيزي نبود كه به آساني به دست بيايد. آنان جنگ را از محور كفر شوبا در ارتفاعات منطقه جزين آغاز كردند و سپس به روستاهاي كفر ملكي، كفر حونه، جرجوع، جباع، حبوش و عربصاليم پيشروي كرده تا سرانجام به مناطق مشرف بر شهر نبطيه رسيدند. هنگامي كه جنوب لبنان به اشغال اسرائيلي ها در آمد، از عمليات بزرگ مسلحانه خبري نبود. گاهي عمليات پراكنده در برابر اشغالگران همچون عمليات رستوران ويمبي در خيابان الحمراء در مركز تجاري بيروت و نبردهاي جاده بيروت- صيدا در محور خلده اتفاق مي افتاد.
اما عماد مغنيه جنگ هاي چريكي و پارتيزاني را به روش هايي كه در اروپاي شرقي بر ضد نازي ها و در برخي كشورهاي شرق آسيا همچون ويتنام معمول بود آغاز كرد. البته اجراي اينگونه عمليات به بسيج جوانان و آماده سازي آنان نياز داشت، كه روحانيون مبارز جنوب همچون شهيد شيخ راغب حرب اين مأموريت را بر عهده داشتند. نيروهاي مقاومت در اين نبردها ضربات سختي به اشغالگران اسرائيلي و مزدوران محلي آنان وارد آوردند.
در پي پيروزي ها و دستاوردهايي كه رزمندگان مقاومت كسب كردند، براي همه تحليلگران نظامي آشكار شد كه عماد مغنيه انديشه ها و نظريه هاي استراتژيك در ذهن خود دارد. تا جايي كه در يكي از مراحل نبرد رهايي بخش تصميم گرفته بود ارتفاعات شويفات و عرمون و الدامور در جنوب بيروت را آزاد، و آن محورها را به شهر صيدا كه مركز اداري جنوب لبنان مي باشد وصل كند.
چرا كه گفته شده بود انواع تجهيزات و سلاح هاي رزمندگان مقاومت فلسطين در اين منطقه مخفي شده است، انبارهاي اسلحه نهفته در مراحل گوناگون اشغال جنوب لبنان و پس از آزادي آن همواره مورد حمله هاي هوايي جنگنده هاي رژيم صهيونيستي قرار مي گرفته است.
مهارت و شايستگي و انديشه راهبردي عماد مغنيه براي پايان دادن به جنگ و برادر كشي ميان نيروهاي سازمان آزادي بخش فلسطين، و جنبش امل در منطقه مغدوشه به روشني تجلي يافت. مغدوشه نام تپه اي با موقعيت استراتژيك و مشرف بر اردوگاه آوارگان فلسطيني عين الحلوه در جنوب شهر صيدا مي باشد. نيروهاي فلسطيني و جنبش امل در سال 1986 و در اوج جنگ هاي داخلي لبنان در صدد بر آمدند اين تپه استراتژيك را به تصرف خود درآورند. حاج رضوان به منظور جلوگيري از درگيري و برادر كشي ميان فلسطيني هاي هوادار ياسر عرفات رئيس پيشين سازمان آزادي بخش فلسطين و جنبش امل چند گردان از رزمندگان مقاومت اسلامي را ميان طرفين درگير مستقر كرد، و از بروز فاجعه بزرگ ميان گروه هاي متخاصم لبناني و فلسطيني در اين منطقه جلوگيري به عمل آورد. در حقيقت فهرست اتهامات غربي ها به حاج رضوان بسيار طولاني است. در دوراني كه بحران داخلي لبنان به اوج رسيده بود. گفته شد كه ارزيابي سرويس هاي اطلاعاتي غربي نشان مي دهد كه آقاي لوئي دولامار سفير فرانسه در بيروت بطور مستقيم به دست عماد مغنيه به قتل رسيده است. با وجودي كه حزب الدعوه اسلامي عراق، در واكنش به اعدام جمعي هواداران خود توسط رژيم صدام و نيز در اعتراض به حمايت هاي همه جانبه فرانسه از رژيم حزب بعث، آقاي دولامار را به قتل رساند، ولي چون اين حادثه در بيروت اتفاق افتاد محافل امنيتي غربي مدعي شدند كه سفير فرانسه توسط عماد مغنيه به قتل رسيده است.
حزب الدعوه اسلامي در آن برهه به شدت با رژيم حزب بعث عراق درگير بود، و تداوم حكومت صدام را از كمك هاي آمريكا و فرانسه و شيخ نشينان عرب خليج فارس ناشي مي دانست.
حزب الدعوه در واكنش به اين حمايت هاي همه جانبه و سكوت محافل سياسي غرب نسبت به جنايت هاي مستمر صدام در عراق، در سال1984 سفارتخانه هاي آمريكا و فرانسه را در كويت منفجر كرد، ولي محافل امنيتي كويتي و غربي اعلام كردند كه گروه هاي وابسته به عماد مغنيه عامل انفجار سفارتخانه هاي كشورهاي مزبور بوده اند. از سوي ديگر مقام هاي امنيتي كويت عماد مغنيه را مسئول ربودن يك فروند هواپيماي مسافربري كويتي و قتل دو سرنشين آمريكايي آن عنوان كردند.
پس از شهادت حاج رضوان در منطقه كفر سوسه در جنوب شهر دمشق اخبار ضد و نقيض فراواني درباره دست داشتن او در بسياري از عمليات ضد صهيونيستي منتشر گرديد، كه با هيچ عقل و منطق سازگار نمي باشد. در برخي از اين گزارشها تصريح شده كه عماد مغنيه در واكنش به ترور شهيد سيد عباس موسوي دبير كل پيشين حزب اللّه توسط رژيم صهيونيستي، سفارت اسرائيل در بوئنوس آيرس پايتخت آرژانتين در سال1992 و مجمع يهوديان آرژانتين را در سال 1994 منفجر كرد كه در نتيجه آن دو عمليات حدود200 يهودي كشته شدند. همچنين در برخي گزارش ها آمده است هنگامي كه خوابگاه كارشناسان نظامي آمريكا در شهر نفت خيز الخبر در شرق عربستان سعودي در سال 1996 منفجر شد و در جريان آن19 آمريكايي كشته شدند، دولت آمريكا اين اقدام را از همكاري عماد مغنيه با سازمان القاعده ناشي دانست. اما تاكنون هيچ سر نخ قطعي از عاملان اين انفجار به دست نياورده است.
افزون بر آن، محافل اطلاعاتي آمريكا و رژيم صهيونيستي، عماد مغنيه را به جرم ادامه مقاومت و جهاد خستگي ناپذير و برنامه ريزي و اجراي عمليات هاي گوناگون ضد صهيونيستي متهم كردند. اين مجاهد نستوه كه در طول حيات پربركت خود دوست نداشت در برابر دوربين عكاسان رسانه هاي اطلاع رساني ظاهر شود. او را با نام و كنيه هاي مختلفي معرفي مي كردند. در طول 25 سال گذشته دهها اقدام تروريستي از سوي سازمان هاي امنيتي رژيم صهيونيستي به منظور ترور ايشان ناكام مي ماند، يا هر بار شخص مشابهي مورد سوءقصد قرار مي گرفت.
اگر چه در برخي موارد، سوءقصدها مستقيما به شخص حاج رضوان نشانه گيري مي شد، اما او با هشياري و زيركي هميشگي اش جان سالم به در مي برد. تلاش هاي ناكام موساد براي شناسايي محل كار و زندگي عماد مغنيه و جلوگيري از اجراي برنامه ها و حركت هاي او همواره به يك معماي پيچيده تبديل شده بود. به نحوي كه موفقيت هاي پي در پي حزب اللّه در عمليات نظامي خود ضعف بيش از پيش موساد را در حل اين معما آشكار مي ساخت.
محافل جاسوسي و امنيتي آمريكا، روزي عماد مغنيه و اسامه بن لادن رهبر سازمان القاعده و عبدالقدير خان سازنده بمب هسته اي پاكستان را خطرناكترين سه مرد روي كره زمين عنوان كردند. صرفنظر از بن لادن كه پيروان او با اقدامات تروريستي شان افراد غير نظامي و شهروندان بيدفاع را به قتل مي رسانند، و در دل مردم سرتاسر جهان رعب و وحشت مي آفرينند، ولي شهيد عماد مغنيه در راه آزادي ميهن و دفاع از اعتقادات مردم كشورش در برابر تجاوزگري هاي آمريكا و اسرائيل مبارزه مي كرد.
او با اعتقاد بر اين ايده كه «هيچ چيز ناممكن نيست جوانان پرشور و انقلابي را به تلاش براي آزادي لبنان و فلسطين تشويق مي كرد. دامنه عمليات مسلحانه او هرگز از مرزهاي جغرافيايي لبنان و فلسطين فراتر نرفت و محافل و رسانه هاي صهيونيستي و غربي كه اتهامات ناروايي به او بستند، ياوه گويي بيش نبوده است.
مهمترين جرم عماد مغنيه اين بود كه با سازماندهي عمليات شهادت طلبانه در اوايل سال هاي دهه هشتم از قرن بيستم همه توطئه هاي آمريكا و اسرائيل را در لبنان و منطقه نقش بر آب كرد... محاسبات آنان را به هم ريخت و كشورش را از وابستگي نهايي به اسرائيل نجات داد... تنها به اين دليل او را به شهادت رساندند و از او انتقام گرفتند، كه با توانمند سازي مقاومت اسلامي لبنان يكي از بزرگترين ارتش هاي منطقه را در جريان جنگ 33 روزه سال 2006 شكست داد.
عماد مغنيه از نگاه رزمندگان مقاومت
حاج رضوان يكي از شخصيت هاي جدال برانگيز و گرداننده تشكيلات نظامي مقاومت اسلامي شاخه نظامي حزب اللّه لبنان بود. از ميان هزاران رزمنده مقاومت، تعداد كمي او را مي شناختند و يا نامش را شنيده بودند. چه بسا هويت او نيز براي بسياري از فرماندهان ستاد مقاومت كه به طور مستقيم با او همكاري داشتند روشن نبود. گفته شده كه اعضاي حزب اللّه و رزمندگان مقاومت هنگام ديدار با سيد حسن نصر اللّه دبير كل حزب اللّه اشك شوق در چشمان شان حلقه مي زده است، اما هرگاه نام عماد مغنيه به گوششان مي رسيده بدن شان به لرزه در مي آمده است. در ستادهاي عملياتي و فرماندهي مقاومت نيز افراد اندكي او را از نزديك مي شناختند، و به ندرت با او ديدار و مشورت كرده اند.
كساني هم كه توفيق نصيب شان شده و يكي دو بار حاج رضوان را ديده اند، ترجيح داده اند هرگز راز ديدار با مرد 25 ميليون دلاري را فاش نكنند. چرا كه آمريكا براي شناسايي او اين مبلغ را پيشكش كرده بود.
در محافل بازتر حزب اللّه، عماد مغنيه را سايه و شبح توصيف مي كردند. چه بسا بسياري از اعضاي حزب به منظور رد گم كردن، و فريب دشمن وانمود مي كردند كه عماد مغنيه يك شخصيت فرضي است و وجود واقعي ندارد. برخي از اعضاي پايين تر حزب اللّه نيز نسبت به نقش او در پيروزي هاي چشمگير مقاومت اسلامي بر اسرائيل شك و ترديد ايجاد مي كردند. ولي محافل امنيتي، و سرويس هاي جاسوسي اسرائيل او را شناخته بودند. سازمان موساد از حاج عماد كينه هاي زيادي به دل داشت. او را كابوسي مي ناميد كه خواب راحت را شبانه روز از اسرائيلي ها ربوده است. در همين حال سازمان ها و سرويس هاي جاسوسي كشورهاي گوناگون جهان عماد مغنيه را «روباه» ناميده بودند.
جوانان و رزمندگان مقاومت اسلامي براساس اعتقادات و باورهاي ديني شان عماد مغنيه را يكي از سربازان گمنام امام زمان(عج) توصيف مي كردند. اين توصيف دلايل معنوي و اخلاقي فراوان دارد. واقعيتي است كه رزمندگان مقاومت به آن ايمان كامل دارند. اين باورها را برگرفته از اهداف عاشورا و قيام سرور شهيدان حسين بن علي(ع) و عشق به اهل بيت(ع) مي دانند.
يكي از فرماندهان مقاومت جزئيات يكي از ديدارهاي حاج رضوان از جبهه هاي جنوب لبنان را چنين بازگو كرده است: «باور كنيد هنگامي كه به جبهه مي آمد از او وحشت داشتيم. اثر حضور او ميان رزمندگان بيش از تأثيرگذاري سيد نصراللّه بود. روزي به شوخي به او گفتم كه برخي رزمندگان هنگام حضور نصراللّه در جبهه هابا شوخي به ايشان مي گويند كه دستورات شان را به طور دقيق به اجرا نمي گذارند.
اما هرگز جرأت ندارند از دستورات حاج عماد سرپيچي كنند. از عماد مغنيه خواستم روي كاغذ سفيد براي من امضا كند، تا امضاي او را به رسم يادگاري نگه دارم. خودكار را به دست گرفت و امضا كرد، و به رزمندگان حاضر گفت كه امكان ندارد كسي امضاي او را جعل كند. اگر جعل كننده به آسمان ها هم فرار كند او را پايين مي آورد».
عماد مغنيه به مدت 25 سال خواب را از چشمان اسرائيلي ها ربوده بود. سرويس هاي جاسوسي موساد و شاباك ميليون ها دلار هزينه كردند تا به او دسترسي پيدا كنند. اسرائيلي ها در سال1994 توانستند فؤاد برادر كوچكتر او را در بخش جنوبي بيروت كه پايگاه مردمي حزب اللّه مي باشد ترور كنند. يك مزدور محلي اسرائيل به نام احمد الحلاق خودروي فؤاد مغنيه را بمب گذاري كرد و به نوار اشغالي جنوب گريخت. حزب اللّه با همكاري اداره اطلاعات ارتش لبنان موفق شد احمدالحلاق را كه به روستاي اشغال شده جنوب فرار كرده بود، فريب دهد و به بيروت احضار كند. سپس دادگاه نظامي لبنان پس از بازجويي و محاكمه در زندان روميه بيروت او را اعدام كرد.
جزئيات و مشخصات انواع سلاح ها و جنگ افزارهاي دشمن را خوب شناخته بود. امتيازات و ويژگي هاي تانك هاي پيشرفته مركاوا را تشريح مي كرد. او مي گفت كه سپر اين تانك ها به قدري ضخيم است كه موشك «آر پي جي هفت جوابگوي آن نيست، و براي از كار انداختن اين نوع تانك ها بايد موشك هاي كورنيت ساخت روسيه تهيه كرد. مشخصات جنگنده هاي رژيم صهيونيستي را خوب شناخته بود، و براي نداشتن موشك هاي ضد هوايي به منظور مقابله با اين جنگ افزارها افسوس مي خورد. نظر به اينكه مقاومت اسلامي براي تهيه موشك هاي ضد هوايي پيشرفته با مشكل جدي مواجه بود حاج عماد مغنيه به تأمين موشك هاي زمين به زمين با بردهاي مختلف روي آورد.
اكنون سرتاسر سرزمين هاي اشغالي فلسطين در تيررس اين موشك ها قرار دارد. او بر اين باور بود كه جنگ با رژيم صهيونيستي جنگ بقاست... از جنگ هاي سرنوشت ساز منطقه است. به همين دليل واحدهاي رزمي چريكي و در عين حال تشكيلات نظامي كلاسيك و بسيار منظم آماده كرده بود. در مدت شش سالي كه از آزادي جنوب لبنان در سال 2000 تا سال2006 گذشت تحول بزرگي در سازماندهي مقاومت اسلامي و مجهز شدن اين جنبش به انواع تجهيزات پيشرفته نظامي به وجود آمد.
برخي صاحبنظران عقيده داشتند كه با شهادت حاج رضوان خسارت جبران ناپذيري بر حزب اللّه وارد آمده است، ولي سيدحسن نصراللّه اين طرز فكر را به شدت رد نموده و خاطرنشان ساخت كه مقاومت اسلامي هزاران عماد مغنيه در اختيار دارد. آموزه ها و راهكارهاي او در سرتاسر منطقه فراگير شده است. مجاهدان فلسطيني و انقلابيون عرب اكنون او را الگو و سرمشق خود قرار داده اند. تاكتيك ها و روش هايي كه نيروهاي مقاومت فلسطين در رويارويي با تهاجم نظاميان صهيونيست به غزه در سال2008 به كار گرفتند و از پيشروي آنان به عمق نوار غزه جلوگيري كردند برگرفته از راهكارها و تاكتيك هاي حاج عماد مغنيه بوده است. رژيم صهيونيستي كه در پنجم ژوئن سال 1967 با چهار كشور عربي وارد جنگ شد و بخش هاي وسيعي از سرزمين هاي آن ها را به اشغال درآورد، در جنگ سال 2008 نتوانست به آساني نوار غزه را به تصرف خود در آورد.
اكنون هم نمي داند با حزب اللّه لبنان چه برخوردي بايد داشته باشد. هم اينك به بركت خون حاج رضوان، روح شهادت و ايثارگري در خاورميانه فراگير شده است.
برخي منابع مستقل و نزديك به حزب اللّه گفته اند كه عماد مغنيه پس از جنگ33 روزه سال 2006 بيشتر فعاليت هاي خود را در خارج لبنان متمركز كرد. كوشيد تجربيات و آموزه هاي خود را به جنبش هاي مقاومت در عراق و فلسطين منتقل نمايد. به همين دليل ميان كشورهاي منطقه در حال رفت و آمد بود، و ناگزير با بسياري از عوامل سازمان ها و جنبش هاي مقاومت كه برخي شان مسائل امنيتي را به طور دقيق رعايت نمي كردند، تماس داشت. مسئله ديگر اين است كه وجود امنيت نسبي در سوريه نمي توانست امنيت جاني او را تامين كند. و اين يك نقطه ضعف به شمار مي رفت و پيامد ناگوار برجاي گذاشت.
منبع:ماهنامه شاهد ياران، شماره 49
در آمد
تحقيق و تفحص در زندگي مردان تاريخ ساز، و نامداران بزرگ دوران هاي گذشته و معاصر، كار بسيار ساده و آسان است. ولي تلاش براي راهيابي و شناسايي ابعاد شخصيت و جوانب دقيق و حساس زندگي و دستاوردهاي مردان بزرگي همچون شهيد حاج عماد مغنيه كه به مدت سه دهه مورد تعقيب مهمترين سرويس هاي امنيتي جهان قرار داشته و در دگرگوني معادلات بين المللي نقش تعيين كننده بازي كرده است، كاري بسيار سخت و دشوار است.
آنچه مي خوانيد حاصل تلاش هاي همه جانبه اي از قبيل گفت و گو با شخصيت هاي آگاه و نزديك به حزب اللّه و يا رجوع به منابع گوناگون بوده است:
در منابع گوناگون و موثق آمده است كه عماد مغنيه مشهور به (حاج رضوان) روز دوازدهم ژوئيه سال 1962 در روستاي طيردبا از توابع شهرستان صور در جنوب لبنان در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود. عماد دو برادر كوچكتر از خود به نام هاي جهاد و فؤاد داشت كه هر دو در دهه گذشته توسط عوامل رژيم صهيونيستي به شهادت رسيدند. حاج فايز مغنيه پدر عماد به علت فراهم نبودن شرايط اشتغال و كسب درآمد و از طرف ديگر به دليل حمله هاي مكرر رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان همچون سرپرستان هزاران خانواده جنوبي همراه خانواده خود به بيروت كوچ كرد.
حاج فايز ابتدا در محله فقيرنشين النبعه در منطقه مسيحي نشين شرق بيروت مسكن گزيد، و پس از گذشت چند سال، و در پي آغاز جنگ هاي داخلي لبنان به محله شيعه نشين بثر العبد در بخش بيروت انتقال يافت.
عماد مغنيه پس از گذراندن مراحل تحصيلات ابتدايي و متوسطه در مدارس دولتي بخش هاي فقيرنشين بيروت در دانشگاه آمريكايي بيروت ثبت نام كرد، اما به علت شرايط بحراني آن مرحله از تاريخ لبنان امكان ادامه تحصيل براي او فراهم نشد، و همچون ساير جوانان پرشور و انقلابي راه جهاد و مقاومت را در برابر اشغالگران آمريكايي و اسرائيلي و عوامل آنان در لبنان در پيش گرفت.
پيوستن به جنبش فتح
گفته شده كه حاج رضوان در سن 18 سالگي به جنبش مقاومت فلسطين «فتح» پيوست و در دوره هاي آموزش نظامي اين جنبش در يكي از پادگان هاي منطقه الدامور در 15 كيلومتري جنوب بيروت شركت كرد.
او در دوران فراگيري آموزش هاي نظامي و پرورش استعدادهاي سياسي، مهارت و شايستگي وصف ناپذيري از خود بروز داد كه فرماندهان نظامي جنبش فتح را شگفت زده كرد، و در نتيجه اين شايستگي او را به عضويت يگان نظامي 17(نيروي ويژه ضربتي وابسته به سازمان آزادي بخش فلسطين) انتخاب كردند. اين يگان مكلف بود نيروهاي حفاظت ويژه از جان مسئولان سازمان آزادي بخش فلسطين همچون ياسر عرفات(ابو عمار) و شهيد خليل الوزير(ابوجهاد) و شهيد صلاح خلف(ابو اياد) و ساير رهبران جنبش فتح را تأمين كند. صاحبنظران ديگري بر اين باورند كه حاج رضوان هيچ گاه به يگان شماره17 نپيوسته بود، بلكه در برخي موارد محدود به ويژه در زمينه طرح و تدارك برنامه هاي عملياتي با آن همكاري مي كرده است.
در پادگاني كه حاج رضوان در آن دوره آموزش نظامي مي ديد نيروهاي طرفدار گرايشات فكري متعددي همچون ماركسيست ها، مائوئيست ها، ناسيوناليست ها و مذهبي ها، به طور داوطلبانه درباره راه هاي فراگيري تاكتيك هاي نظامي و انواع اسلحه سبك و شيوه جنگ پارتيزاني آموزش مي ديدند. با وجودي كه حضور طرفداران گرايشات سكولار و ضد دين در ميان هواداران جنبش هاي رهايي بخش عرب بيداد مي كرد، ولي عماد مغنيه به اعتقادات خود به شدت پايبند بود. در آن زمان جنگ هاي داخلي لبنان به منظور كوتاه كردن دست جنبش مقاومت فلسطيني از اين كشور تازه آغاز شده بود، و مناطق جنوبي از آرامش نسبي برخوردار بودند. او سعي مي كرد در جنگ هاي داخلي لبنان دخالت نكند، و به همين خاطر همراه گروهي از مبارزان مذهبي به جنوب رفت و تلاش هاي خود را روي مبارزه با دشمن صهيونيستي متمركز كرد.
زيرا جنوب در آن مرحله از آرامش نسبي برخوردار بود. شهيد حاج عماد افزون بر فراگيري آموزه هاي نظامي و انقلابي در مراكز نظامي جنبش فتح، در كلاس هاي دروس مذهبي و علمي علامه سيد محمدحسين فضل اللّه شركت مي كرد، تا ميزان معلومات ديني و علمي خود را نيز بالا ببرد.
همرزمان حاج عماد مغنيه نقل كرده اند كه او از جمله رزمندگاني بود كه در رفتار و كردار و روابط خود به شدت مراقبت به عمل مي آورد. شايد يكي از افرادي بود كه نظم و انضباط را به شدت رعايت مي كرد. در مبارزه خلاقيت و ابتكار عمل نشان مي داد.
حاج عماد بر اين باور بود كه جنبش هاي مقاومت در مسير مبارزه با اسرائيل وظيفه دارند از روش ها و تاكتيك هاي گوناگون جنگ چريكي استفاده كنند. او با ابتكارات نوين و منحصر به فردي كه داشت، عمليات مسلحانه اي را انجام مي داد كه در نتيجه آن اشك از چشمان اسرائيلي ها جاري مي شد. در دوران جواني با بيشتر گروه هاي انقلابي فلسطيني و لبناني همكاري و هماهنگي عملياتي داشت. درباره اصول و مباني مبارزه با همديگر رايزني و تبادل نظر مي كردند.
تاكتيك و فنون رزمي از او مي آموختند، و امكانات و اطلاعات در اختيار او قرار مي دادند. روش ها و تاكتيك هاي او به گونه اي چشمگير و موفقيت آميز كه خود اسرائيلي ها انتظار آن را نداشتند. و به همين دليل بود كه چند سال بعد به فرماندهي نظامي جنبش مقاومت اسلامي لبنان برگزيده شد.
پس از خروج نيروهاي مقاومت فلسطين از لبنان در پي حمله نظامي گسترده اسرائيل به اين كشور، و اشغال بيروت كه حدود سه ماه طول كشيد عماد مغنيه مقادير زيادي از اسلحه و مهمات فلسطيني ها را مخفي كرده و سپس آن ها را به جنبش هاي امل و رزمندگان حزب اللّه تحويل داد. او پس از طرح و تدارك و به مورد اجرا گذاشتن موفقيت آميز چند رشته عمليات مسلحانه بر ضد پايگاههاي نظاميان اسرائيلي و آمريكايي در بيروت و جنوب لبنان، مسئوليت فرماندهي گارد حفاظت از جان برخي مقام هاي بلند پايه مذهبي و انقلابي از جمله علامه سيدمحمّد فضل اللّه روحاني مبارز لبناني را بر عهده گرفت و ديري نگذشت كه پس از بنيانگذاري تشكيلات نوپاي حزب اللّه به عنوان مسئول عمليات ويژه مقاومت برگزيده شد.
پس از گذشت حدود يك دهه از خروج سازمان آزادي بخش فلسطين از لبنان، نغمه بازگشت برخي گروه هاي فلسطيني به جنوب لبنان دوباره مطرح گرديد. حاج عماد در پي شنيدن اين خبر فلسطيني ها را از بازگشت مجدد به جنوب لبنان برحذر داشت، و تأكيد كرد كه جوانان جنوب امكانات و توانايي مبارزه با اشغالگران را دارند و فلسطيني ها بايد در داخل اراضي اشغالي با غاصبين سرزمين شان بجنگند. سرزمين جنوب به لبناني ها تعلق دارد، و جوانان سلحشور جنوب بيش از ديگران از جغرافياي كشورشان شناخت دارند. مهمترين ديدگاه هاي حاج رضوان اين بود كه هيچ جنبش انقلابي نبايد اشتباهات گذشته خود را تكرار كند. او همواره موفقيت ها و ناكامي يك جنبش را جمع آوري و مورد بازنگري مجدد قرار مي داد. به منظور پيشبرد اهداف و آرمان مقاومت اسلامي، و توانمندسازي اين جنبش يك مركز بزرگ تحقيقاتي به وجود آورد. به منظور حفظ برتري نظامي آمادگي لازم به عمل آورد. نقاط قوت و ضعف دشمن را بررسي، و براساس آن راهكار تعيين مي كرد، تا رزمندگان مقاومت همواره ابتكار عمل را در دست داشته باشند.
به رزمندگان مقاومت اجازه نمي داد توسط اسرائيلي ها غافلگير شوند.
براساس تاكتيك هاي نظامي كه آموخته بود، به رزمندگان مقاومت توصيه مي كرد هميشه در حال آماده باش باشند، و از امكانات و تجهيزات كافي برخوردار بوده باشند. او پس از عقب نشيني اسرائيل از جنوب لبنان در سال 2000، به تهيه تجهيزات و جنگ افزارهاي پيشرفته مبادرت كرد. زيرا آن مرحله تاريخي را كه خيلي مهم، و سرنوشت ساز مي دانست، و از ميزان آمادگي ارتش رژيم صهيونيستي براي حمله مجدد به لبنان آگاهي داشت.
پيوستن به تشكيلات حزب اللّه
در آن مرحله تشكيلات حزب اللّه براي پيوستن عماد مغنيه هنوز به نحو محسوس و كامل سازماندهي نشده بود. ولي پس از تأسيس حزب اللّه عماد به صفوف آن پيوست و مسئوليت تشكيلات انقلابي و حفاظتي فضل اللّه را به برادرش جهاد واگذار كرد. در سال 1987 سازمان اطلاعات مركزي آمريكا(سيا) با همكاري سرويس هاي اطلاعاتي برخي دولت هاي عربي و مزدوران محلي لبنان طرحي را براي ترور علامه سيدمحمد فضل اللّه تدارك ديدند.
اين طرح در برابر مسجد امام رضا در محله پرجمعيت بثرالعبد به مورد اجرا گذاشته شد كه در نتيجه آن، انفجار مهيبي روي داد و 70 شهروند لبناني از جمله جهاد مغنيه برادر عماد مغنيه به شهادت رسيدند.
انيس نقّاش كارشناس لبناني مسائل راهبردي در گفت و گو با خبرنگار شاهد ياران گفته است: «پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، عماد مغنيه 20 سال سن داشته است. در آن مرحله او را به مسئولان سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت معرفي كردم. عماد مغنيه در پي اين معرفي براي اولين بار به تهران آمد و در ديدار با برخي فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به بحث و رايزني پرداخت. در پي اعزام نيروهاي سپاه به لبنان در سال1982 ديدارها و گفت و گوهاي عماد با مقام هاي نظامي جمهوري اسلامي از سر گرفته شد، و او در زمينه ارائه طرح هاي راهبردي براي مبارزه با اشغالگران صهيونيست شجاعت و مهارت كم نظيري از خود نشان داد».
در زماني كه جنگ هاي داخلي لبنان به اوج رسيده بود، اسرائيل نيز در سال1982 به بهانه اخراج نيروهاي جنبش مقاومت فلسطين از لبنان به اين كشور حمله كرد. در پي اين حمله گسترده و غافلگير كننده بحران و ناامني سرتاسر لبنان را فرا گرفت، همه ادارات و نهادهاي دولتي فرو پاشيدند، و دهها تن از سياستمداران و دولتمردان از كشور گريختند. تنها مناطقي كه امنيت داشتند و زندگي عادي خود را مي گذراندند، مناطق مسيحي نشين شرق بيروت بودند. چرا كه بسياري از احزاب مسيحي مستقر در شرق بيروت كه گرداننده دولت لبنان بودند با اسرائيل براي اخراج مبارزان فلسطيني از كشورشان سازش كرده بودند، و آتش جنگ به آن مناطق سرايت نكرده بود.
در چنين شرايطي شيعيان لبنان كه از طرف جنوب تحت تعقيب و اشغال نظاميان صهيونيست و از طرف شمال در محاصره شبه نظاميان مسيحي و نيروهاي حزب فالانژ قرار داشتند، به تشكيل و سازماندهي خود پرداختند. سه ماه از حمله اسرائيل به لبنان نگذشته بود كه نيروهاي چند مليتي متشكل از تفنگداران آمريكايي، انگليسي، چتربازان فرانسه و ايتاليا به منظور آرام كردن اوضاع و تحميل دولتي دست نشانده در لبنان و تلاش براي امضاي موافقتنامه صلح ميان بيروت و تل آويو در مناطق گوناگون مسلمان نشين غرب بيروت استقرار يافتند.
در اين ميان احزاب و نيروهاي ملي و اسلامي به منظور دفاع از خود در برابر متجاوزان و نجات كشور، عمليات مقاومت مسلحانه را بر ضد اشغالگران آغاز كردند. يكماه از آغاز اين عمليات نگذشته بود كه اسرائيلي ها تا منطقه خلده در10 كيلومتري جنوب بيروت عقب نشيني كرده و نيروهاي چند مليتي نيز فرار را بر قرار ترجيح دادند.
آغاز مبارزه خستگي ناپذير
لبنان در سال هاي1982-1983 دوران پر التهابي را پشت سر گذاشت.
در سال1982 پايگاه نيروي دريايي آمريكا (مارينز) در نزديكي فرودگاه بيروت در جريان يك عمليات شهادت طلبانه منفجر شد و در جريان آن 241 نظامي آمريكايي كشته شدند. چند روز بعد ساختمان قرارگاه چتربازان فرانسوي در بيروت به هوا رفت، و در نتيجه آن58 سرباز كشته شدند. ديري نپاييد كه پايگاه فرماندهان نظاميان صهيونيست در منطقه البرج الشمالي در نزديكي شهر صور در جنوب لبنان توسط شهيد احمد قصير منفجر گرديد، كه حدود200 افسر و درجه دار اسرائيلي به هلاكت رسيده و يا زخمي شدند. در اوايل سال1983 سفارت آمريكا در منطقه عين المريسه در بخش غربي ساحل بيروت طي يك عمليات شهادت طلبانه منفجر گشت و حدود63 آمريكايي و لبناني شاغل در آن به قتل رسيدند.
اهميت اين عمليات زماني آشكار مي شود كه نيروهاي جنبش مقاومت فلسطين در برابر تهاجم ارتش اسرائيل به سادگي از جنوب لبنان فرار كردند. مقام هاي آمريكا و فرانسه در پي اين عمليات عماد مغنيه را مسئول برنامه ريزي و اجراي آن ها معرفي كردند، از آن روز نام عماد مغنيه در فهرست افراد تحت تعقيب سرويس هاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا و فرانسه قرار گرفت. رونالد ريگان رئيس جمهوري وقت آمريكا طي سخناني هنگام ورود پيكرهاي سربازان مقتول آمريكايي به واشنگتن به مردم كشورش قول داد كه دولت آمريكا اگر صد سال هم بگذرد عماد مغنيه را تعقيب و به مجازات خواهد رساند. همه اين رويدادها در شرايطي اتفاق افتاد كه عماد مغنيه بيست و سومين سال تولدش را پشت سر گذاشته بود.
عمليات كيفي ضدغربي و ضداسرائيلي در سرنوشت و آينده مقاومت در لبنان تأثير بارزي بر جاي گذاشت. دستاوردهاي اين عمليات بيش از انتظار عماد مغنيه و اسلامگرايان لبنان چشمگير بود، زيرا معادلات سياسي منطقه را بكلي دگرگون، و محاسبات بين المللي را نقش بر آب كرد.
در پي اين عمليات كوبنده، عماد مغنيه كمي به استراحت و پنهان كاري و بازسازي تشكيلات خويش نياز داشت. اما او در مرحله استراحت نيز آرام ننشست. به باروري تيم عملياتي مخصوص خود پرداخت. آن روزها از دست دولت لبنان كاري ساخته نبود، و حرف اول را حاج رضوان مي زد و نه آمريكا و اسرائيل. كساني كه با او همكاري مي كردند، بي چون و چرا فرمانبر دستورات او بودند. او را فرمانده و راهنماي خود مي دانستند. ولي آمريكا و اسرائيل از بلاهايي كه در سال هاي 1982-1984 بر سرشان در لبنان آمده بود عبرت نگرفته و به اجراي توطئه و دسيسه چيني در لبنان ادامه دادند، و اين سبب شد حاج رضوان دوباره به صحنه بازگردد.
منابع امنيتي غربي در تجزيه و تحليل عمليات حاج رضوان چنين گفته اند: «روزي سر و كله عماد مغنيه از پنجره اطاق خلبان هواپيماي مسافربري آمريكايي (A.W.T ) در فرودگاه بيروت ظاهر شد. دو مبارز لبناني به نام هاي حسن عزالدين و علي عطوي در اين اقدام به او كمك مي كرده اند. آمريكايي ها با تقاضاهاي عماد مغنيه به شدت مخالفت كردند، ولي پس از گذشت سه روز، و زماني كه از تأمين خواسته هاي ربايندگان خبري نشد. ناگهان پيكر يكي از افسران نيروي دريايي آمريكا كه مسافر اين هواپيما بوده در برابر دوربين هاي نمايندگان رسانه هاي خبري و خبرگزاري هاي دنيا از درب هواپيما به زمين فرودگاه پرتاب شد، و آنگاه آمريكايي ها به خواسته هاي عماد مغنيه ترتيب اثر دادند».
محافل اطلاعاتي و رسانه هاي غربي در طول25 سال گذشته شايعات و ياوه گويي هاي فراواني درباره عماد مغنيه منتشر كردند، كه هيچ كدام آن ها باور كردني نيست. هرگاه انفجاري در گوشه و كنار جهان روي مي داد، رسانه هاي اسرائيلي و غربي به گونه اي زيركانه آن را به عماد مغنيه نسبت مي دادند.
با وجودي كه هيچ جرياني حاضر نبود مسئوليت اين انفجارها را بر عهده گيرد و يا دست داشتن در آن را تكذيب كند. رسانه هاي غربي از آغاز دهه نهم از قرن بيستم همواره ادعا مي كردند كه عماد مغنيه با گذرنامه هاي جعلي و با اسامي مستعار به كشورهاي مختلف سفر مي كرده است. در يكي از اين گزارش ها آمده است كه او در خلال سال هاي 1990 و1997 در دو نوبت چهره اش را با عمل جراحي ترميمي تغيير داده است. رسانه هاي وابسته به محافل غربي و صهيونيستي در ادامه ادعاهاي دروغين و به منظور مخدوش كردن چهره حزب اللّه لبنان درصدد برآمدند آمريكا را به حمله به پايگاههاي حزب اللّه تشويق نمايند. اين رسانه ها پس از حمله آمريكا به افغانستان و سرنگوني رژيم طالبان، ادعا كردند كه عماد مغنيه در زماني كه اسامه بن لادن رهبر سازمان القاعده در خارطوم بسر مي برده با هواپيماي مسافربري به سودان رفته و درباره برنامه ريزي راههاي اجراي عمليات گسترده بر ضد آمريكايي ها در مناطق گوناگون جهان بحث و رايزني كرده است.
رسانه هاي غربي نوشتند كه عماد مغنيه در اين ديدار آمادگي خود را براي انتقال تخصص و تجربيات حزب اللّه به نيروهاي القاعده اعلام كرده، و بن لادن نيز متقابلا موافقت كرده در ازاي اين همكاري، اسلحه و تجهيزات نظامي پيشرفته در اختيار حزب اللّه قرار دهد.
در گزارش هاي ضد و نقيض محافل امنيتي غربي گفته شده كه در پي موفقيت عمليات مسلحانه اين مبارز لبناني در سال هاي1982 تا1984 دولت هاي آمريكا و فرانسه نام عماد مغنيه را در صدر فهرست افراد تحت تعقيب دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي خود قرار دادند، و به منظور شناسايي و بازداشت او جايزه25 ميليون دلاري تعيين كردند. فرانسه نيز وانمود مي كرد كه در جستجوي اين شبح لبناني است اما هر دو كشور ياد شده به بهانه هاي گوناگون از جمله ترس از پيامدهاي بازداشت مغنيه، ادامه جستجوي او را متوقف كرده و اين مأموريت را به سرويس هاي امنيتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي و برخي دولت هاي مرتجع عرب موكول كردند.
در همان حال برخي منابع امنيتي لبنان، تعيين جايزه25 ميليون دلاري براي بازداشت مغنيه را واكنش دولت آمريكا به همكاري علني او با حزب اللّه لبنان دانسته اند. به اين دليل كه سيد حسن نصراللّه پس از انتخاب به دبير كلي حزب اللّه، عماد مغنيه را به فرماندهي واحدهاي نظامي مقاومت اسلامي برگزيد. منابع گوناگون خبري هم در آن مرحله خبر دادند كه سرويس هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي پس از ربوده شدن دو نظامي اسرائيلي در جنوب لبنان در سال1986 و ناتواني براي آزادي شان، محافل امنيتي آمريكا را به اختصاص جايزه 25 ميليون دلاري تشويق كردند.
در همان حال سرويس هاي امنيتي و جاسوسي مربوط به42 كشور جهان براي بازداشت و يا قتل او بسيج شده بودند.
عماد مغنيه هنگام تحصيل در حوزه علميه علامه سيد محمد حسين فضل اللّه با شهيد شيخ راغب حرب و شيخ عبدالكريم عبيد و بسياري از روحانيون شيعه و سني جنوب لبنان آشنا شده بود. مدتي از اشغال لبنان در تابستان سال 1982 نگذشته بود كه افراد ياد شده با همكاري يكديگر طرح كنترل منطقه نبطيه را تدارك ديدند. شهر نبطيه در منطقه مركزي استان جنوب لبنان قرار دارد، و نقطه ارتباطي بخش ساحلي با بقاع غربي را تشكيل مي دهد. بقاع غربي يك منطقه استراتژيك است كه در مثلث مرزي لبنان و سوريه و فلسطين اشغالي واقع شده است.
هدف عماد مغنيه و همرزمان او از تمركز در منطقه نبطيه، گشودن خطوط تماس با نظاميان اسرائيلي و كنترل خطوط ارتباطي بخش هاي شرقي و غربي جنوب لبنان به ويژه ارتفاعات استراتژيك اقليم التفاح بود، و اين چيزي نبود كه به آساني به دست بيايد. آنان جنگ را از محور كفر شوبا در ارتفاعات منطقه جزين آغاز كردند و سپس به روستاهاي كفر ملكي، كفر حونه، جرجوع، جباع، حبوش و عربصاليم پيشروي كرده تا سرانجام به مناطق مشرف بر شهر نبطيه رسيدند. هنگامي كه جنوب لبنان به اشغال اسرائيلي ها در آمد، از عمليات بزرگ مسلحانه خبري نبود. گاهي عمليات پراكنده در برابر اشغالگران همچون عمليات رستوران ويمبي در خيابان الحمراء در مركز تجاري بيروت و نبردهاي جاده بيروت- صيدا در محور خلده اتفاق مي افتاد.
اما عماد مغنيه جنگ هاي چريكي و پارتيزاني را به روش هايي كه در اروپاي شرقي بر ضد نازي ها و در برخي كشورهاي شرق آسيا همچون ويتنام معمول بود آغاز كرد. البته اجراي اينگونه عمليات به بسيج جوانان و آماده سازي آنان نياز داشت، كه روحانيون مبارز جنوب همچون شهيد شيخ راغب حرب اين مأموريت را بر عهده داشتند. نيروهاي مقاومت در اين نبردها ضربات سختي به اشغالگران اسرائيلي و مزدوران محلي آنان وارد آوردند.
در پي پيروزي ها و دستاوردهايي كه رزمندگان مقاومت كسب كردند، براي همه تحليلگران نظامي آشكار شد كه عماد مغنيه انديشه ها و نظريه هاي استراتژيك در ذهن خود دارد. تا جايي كه در يكي از مراحل نبرد رهايي بخش تصميم گرفته بود ارتفاعات شويفات و عرمون و الدامور در جنوب بيروت را آزاد، و آن محورها را به شهر صيدا كه مركز اداري جنوب لبنان مي باشد وصل كند.
چرا كه گفته شده بود انواع تجهيزات و سلاح هاي رزمندگان مقاومت فلسطين در اين منطقه مخفي شده است، انبارهاي اسلحه نهفته در مراحل گوناگون اشغال جنوب لبنان و پس از آزادي آن همواره مورد حمله هاي هوايي جنگنده هاي رژيم صهيونيستي قرار مي گرفته است.
مهارت و شايستگي و انديشه راهبردي عماد مغنيه براي پايان دادن به جنگ و برادر كشي ميان نيروهاي سازمان آزادي بخش فلسطين، و جنبش امل در منطقه مغدوشه به روشني تجلي يافت. مغدوشه نام تپه اي با موقعيت استراتژيك و مشرف بر اردوگاه آوارگان فلسطيني عين الحلوه در جنوب شهر صيدا مي باشد. نيروهاي فلسطيني و جنبش امل در سال 1986 و در اوج جنگ هاي داخلي لبنان در صدد بر آمدند اين تپه استراتژيك را به تصرف خود درآورند. حاج رضوان به منظور جلوگيري از درگيري و برادر كشي ميان فلسطيني هاي هوادار ياسر عرفات رئيس پيشين سازمان آزادي بخش فلسطين و جنبش امل چند گردان از رزمندگان مقاومت اسلامي را ميان طرفين درگير مستقر كرد، و از بروز فاجعه بزرگ ميان گروه هاي متخاصم لبناني و فلسطيني در اين منطقه جلوگيري به عمل آورد. در حقيقت فهرست اتهامات غربي ها به حاج رضوان بسيار طولاني است. در دوراني كه بحران داخلي لبنان به اوج رسيده بود. گفته شد كه ارزيابي سرويس هاي اطلاعاتي غربي نشان مي دهد كه آقاي لوئي دولامار سفير فرانسه در بيروت بطور مستقيم به دست عماد مغنيه به قتل رسيده است. با وجودي كه حزب الدعوه اسلامي عراق، در واكنش به اعدام جمعي هواداران خود توسط رژيم صدام و نيز در اعتراض به حمايت هاي همه جانبه فرانسه از رژيم حزب بعث، آقاي دولامار را به قتل رساند، ولي چون اين حادثه در بيروت اتفاق افتاد محافل امنيتي غربي مدعي شدند كه سفير فرانسه توسط عماد مغنيه به قتل رسيده است.
حزب الدعوه اسلامي در آن برهه به شدت با رژيم حزب بعث عراق درگير بود، و تداوم حكومت صدام را از كمك هاي آمريكا و فرانسه و شيخ نشينان عرب خليج فارس ناشي مي دانست.
حزب الدعوه در واكنش به اين حمايت هاي همه جانبه و سكوت محافل سياسي غرب نسبت به جنايت هاي مستمر صدام در عراق، در سال1984 سفارتخانه هاي آمريكا و فرانسه را در كويت منفجر كرد، ولي محافل امنيتي كويتي و غربي اعلام كردند كه گروه هاي وابسته به عماد مغنيه عامل انفجار سفارتخانه هاي كشورهاي مزبور بوده اند. از سوي ديگر مقام هاي امنيتي كويت عماد مغنيه را مسئول ربودن يك فروند هواپيماي مسافربري كويتي و قتل دو سرنشين آمريكايي آن عنوان كردند.
پس از شهادت حاج رضوان در منطقه كفر سوسه در جنوب شهر دمشق اخبار ضد و نقيض فراواني درباره دست داشتن او در بسياري از عمليات ضد صهيونيستي منتشر گرديد، كه با هيچ عقل و منطق سازگار نمي باشد. در برخي از اين گزارشها تصريح شده كه عماد مغنيه در واكنش به ترور شهيد سيد عباس موسوي دبير كل پيشين حزب اللّه توسط رژيم صهيونيستي، سفارت اسرائيل در بوئنوس آيرس پايتخت آرژانتين در سال1992 و مجمع يهوديان آرژانتين را در سال 1994 منفجر كرد كه در نتيجه آن دو عمليات حدود200 يهودي كشته شدند. همچنين در برخي گزارش ها آمده است هنگامي كه خوابگاه كارشناسان نظامي آمريكا در شهر نفت خيز الخبر در شرق عربستان سعودي در سال 1996 منفجر شد و در جريان آن19 آمريكايي كشته شدند، دولت آمريكا اين اقدام را از همكاري عماد مغنيه با سازمان القاعده ناشي دانست. اما تاكنون هيچ سر نخ قطعي از عاملان اين انفجار به دست نياورده است.
افزون بر آن، محافل اطلاعاتي آمريكا و رژيم صهيونيستي، عماد مغنيه را به جرم ادامه مقاومت و جهاد خستگي ناپذير و برنامه ريزي و اجراي عمليات هاي گوناگون ضد صهيونيستي متهم كردند. اين مجاهد نستوه كه در طول حيات پربركت خود دوست نداشت در برابر دوربين عكاسان رسانه هاي اطلاع رساني ظاهر شود. او را با نام و كنيه هاي مختلفي معرفي مي كردند. در طول 25 سال گذشته دهها اقدام تروريستي از سوي سازمان هاي امنيتي رژيم صهيونيستي به منظور ترور ايشان ناكام مي ماند، يا هر بار شخص مشابهي مورد سوءقصد قرار مي گرفت.
اگر چه در برخي موارد، سوءقصدها مستقيما به شخص حاج رضوان نشانه گيري مي شد، اما او با هشياري و زيركي هميشگي اش جان سالم به در مي برد. تلاش هاي ناكام موساد براي شناسايي محل كار و زندگي عماد مغنيه و جلوگيري از اجراي برنامه ها و حركت هاي او همواره به يك معماي پيچيده تبديل شده بود. به نحوي كه موفقيت هاي پي در پي حزب اللّه در عمليات نظامي خود ضعف بيش از پيش موساد را در حل اين معما آشكار مي ساخت.
محافل جاسوسي و امنيتي آمريكا، روزي عماد مغنيه و اسامه بن لادن رهبر سازمان القاعده و عبدالقدير خان سازنده بمب هسته اي پاكستان را خطرناكترين سه مرد روي كره زمين عنوان كردند. صرفنظر از بن لادن كه پيروان او با اقدامات تروريستي شان افراد غير نظامي و شهروندان بيدفاع را به قتل مي رسانند، و در دل مردم سرتاسر جهان رعب و وحشت مي آفرينند، ولي شهيد عماد مغنيه در راه آزادي ميهن و دفاع از اعتقادات مردم كشورش در برابر تجاوزگري هاي آمريكا و اسرائيل مبارزه مي كرد.
او با اعتقاد بر اين ايده كه «هيچ چيز ناممكن نيست جوانان پرشور و انقلابي را به تلاش براي آزادي لبنان و فلسطين تشويق مي كرد. دامنه عمليات مسلحانه او هرگز از مرزهاي جغرافيايي لبنان و فلسطين فراتر نرفت و محافل و رسانه هاي صهيونيستي و غربي كه اتهامات ناروايي به او بستند، ياوه گويي بيش نبوده است.
مهمترين جرم عماد مغنيه اين بود كه با سازماندهي عمليات شهادت طلبانه در اوايل سال هاي دهه هشتم از قرن بيستم همه توطئه هاي آمريكا و اسرائيل را در لبنان و منطقه نقش بر آب كرد... محاسبات آنان را به هم ريخت و كشورش را از وابستگي نهايي به اسرائيل نجات داد... تنها به اين دليل او را به شهادت رساندند و از او انتقام گرفتند، كه با توانمند سازي مقاومت اسلامي لبنان يكي از بزرگترين ارتش هاي منطقه را در جريان جنگ 33 روزه سال 2006 شكست داد.
عماد مغنيه از نگاه رزمندگان مقاومت
حاج رضوان يكي از شخصيت هاي جدال برانگيز و گرداننده تشكيلات نظامي مقاومت اسلامي شاخه نظامي حزب اللّه لبنان بود. از ميان هزاران رزمنده مقاومت، تعداد كمي او را مي شناختند و يا نامش را شنيده بودند. چه بسا هويت او نيز براي بسياري از فرماندهان ستاد مقاومت كه به طور مستقيم با او همكاري داشتند روشن نبود. گفته شده كه اعضاي حزب اللّه و رزمندگان مقاومت هنگام ديدار با سيد حسن نصر اللّه دبير كل حزب اللّه اشك شوق در چشمان شان حلقه مي زده است، اما هرگاه نام عماد مغنيه به گوششان مي رسيده بدن شان به لرزه در مي آمده است. در ستادهاي عملياتي و فرماندهي مقاومت نيز افراد اندكي او را از نزديك مي شناختند، و به ندرت با او ديدار و مشورت كرده اند.
كساني هم كه توفيق نصيب شان شده و يكي دو بار حاج رضوان را ديده اند، ترجيح داده اند هرگز راز ديدار با مرد 25 ميليون دلاري را فاش نكنند. چرا كه آمريكا براي شناسايي او اين مبلغ را پيشكش كرده بود.
در محافل بازتر حزب اللّه، عماد مغنيه را سايه و شبح توصيف مي كردند. چه بسا بسياري از اعضاي حزب به منظور رد گم كردن، و فريب دشمن وانمود مي كردند كه عماد مغنيه يك شخصيت فرضي است و وجود واقعي ندارد. برخي از اعضاي پايين تر حزب اللّه نيز نسبت به نقش او در پيروزي هاي چشمگير مقاومت اسلامي بر اسرائيل شك و ترديد ايجاد مي كردند. ولي محافل امنيتي، و سرويس هاي جاسوسي اسرائيل او را شناخته بودند. سازمان موساد از حاج عماد كينه هاي زيادي به دل داشت. او را كابوسي مي ناميد كه خواب راحت را شبانه روز از اسرائيلي ها ربوده است. در همين حال سازمان ها و سرويس هاي جاسوسي كشورهاي گوناگون جهان عماد مغنيه را «روباه» ناميده بودند.
جوانان و رزمندگان مقاومت اسلامي براساس اعتقادات و باورهاي ديني شان عماد مغنيه را يكي از سربازان گمنام امام زمان(عج) توصيف مي كردند. اين توصيف دلايل معنوي و اخلاقي فراوان دارد. واقعيتي است كه رزمندگان مقاومت به آن ايمان كامل دارند. اين باورها را برگرفته از اهداف عاشورا و قيام سرور شهيدان حسين بن علي(ع) و عشق به اهل بيت(ع) مي دانند.
يكي از فرماندهان مقاومت جزئيات يكي از ديدارهاي حاج رضوان از جبهه هاي جنوب لبنان را چنين بازگو كرده است: «باور كنيد هنگامي كه به جبهه مي آمد از او وحشت داشتيم. اثر حضور او ميان رزمندگان بيش از تأثيرگذاري سيد نصراللّه بود. روزي به شوخي به او گفتم كه برخي رزمندگان هنگام حضور نصراللّه در جبهه هابا شوخي به ايشان مي گويند كه دستورات شان را به طور دقيق به اجرا نمي گذارند.
اما هرگز جرأت ندارند از دستورات حاج عماد سرپيچي كنند. از عماد مغنيه خواستم روي كاغذ سفيد براي من امضا كند، تا امضاي او را به رسم يادگاري نگه دارم. خودكار را به دست گرفت و امضا كرد، و به رزمندگان حاضر گفت كه امكان ندارد كسي امضاي او را جعل كند. اگر جعل كننده به آسمان ها هم فرار كند او را پايين مي آورد».
عماد مغنيه به مدت 25 سال خواب را از چشمان اسرائيلي ها ربوده بود. سرويس هاي جاسوسي موساد و شاباك ميليون ها دلار هزينه كردند تا به او دسترسي پيدا كنند. اسرائيلي ها در سال1994 توانستند فؤاد برادر كوچكتر او را در بخش جنوبي بيروت كه پايگاه مردمي حزب اللّه مي باشد ترور كنند. يك مزدور محلي اسرائيل به نام احمد الحلاق خودروي فؤاد مغنيه را بمب گذاري كرد و به نوار اشغالي جنوب گريخت. حزب اللّه با همكاري اداره اطلاعات ارتش لبنان موفق شد احمدالحلاق را كه به روستاي اشغال شده جنوب فرار كرده بود، فريب دهد و به بيروت احضار كند. سپس دادگاه نظامي لبنان پس از بازجويي و محاكمه در زندان روميه بيروت او را اعدام كرد.
جزئيات و مشخصات انواع سلاح ها و جنگ افزارهاي دشمن را خوب شناخته بود. امتيازات و ويژگي هاي تانك هاي پيشرفته مركاوا را تشريح مي كرد. او مي گفت كه سپر اين تانك ها به قدري ضخيم است كه موشك «آر پي جي هفت جوابگوي آن نيست، و براي از كار انداختن اين نوع تانك ها بايد موشك هاي كورنيت ساخت روسيه تهيه كرد. مشخصات جنگنده هاي رژيم صهيونيستي را خوب شناخته بود، و براي نداشتن موشك هاي ضد هوايي به منظور مقابله با اين جنگ افزارها افسوس مي خورد. نظر به اينكه مقاومت اسلامي براي تهيه موشك هاي ضد هوايي پيشرفته با مشكل جدي مواجه بود حاج عماد مغنيه به تأمين موشك هاي زمين به زمين با بردهاي مختلف روي آورد.
اكنون سرتاسر سرزمين هاي اشغالي فلسطين در تيررس اين موشك ها قرار دارد. او بر اين باور بود كه جنگ با رژيم صهيونيستي جنگ بقاست... از جنگ هاي سرنوشت ساز منطقه است. به همين دليل واحدهاي رزمي چريكي و در عين حال تشكيلات نظامي كلاسيك و بسيار منظم آماده كرده بود. در مدت شش سالي كه از آزادي جنوب لبنان در سال 2000 تا سال2006 گذشت تحول بزرگي در سازماندهي مقاومت اسلامي و مجهز شدن اين جنبش به انواع تجهيزات پيشرفته نظامي به وجود آمد.
برخي صاحبنظران عقيده داشتند كه با شهادت حاج رضوان خسارت جبران ناپذيري بر حزب اللّه وارد آمده است، ولي سيدحسن نصراللّه اين طرز فكر را به شدت رد نموده و خاطرنشان ساخت كه مقاومت اسلامي هزاران عماد مغنيه در اختيار دارد. آموزه ها و راهكارهاي او در سرتاسر منطقه فراگير شده است. مجاهدان فلسطيني و انقلابيون عرب اكنون او را الگو و سرمشق خود قرار داده اند. تاكتيك ها و روش هايي كه نيروهاي مقاومت فلسطين در رويارويي با تهاجم نظاميان صهيونيست به غزه در سال2008 به كار گرفتند و از پيشروي آنان به عمق نوار غزه جلوگيري كردند برگرفته از راهكارها و تاكتيك هاي حاج عماد مغنيه بوده است. رژيم صهيونيستي كه در پنجم ژوئن سال 1967 با چهار كشور عربي وارد جنگ شد و بخش هاي وسيعي از سرزمين هاي آن ها را به اشغال درآورد، در جنگ سال 2008 نتوانست به آساني نوار غزه را به تصرف خود در آورد.
اكنون هم نمي داند با حزب اللّه لبنان چه برخوردي بايد داشته باشد. هم اينك به بركت خون حاج رضوان، روح شهادت و ايثارگري در خاورميانه فراگير شده است.
برخي منابع مستقل و نزديك به حزب اللّه گفته اند كه عماد مغنيه پس از جنگ33 روزه سال 2006 بيشتر فعاليت هاي خود را در خارج لبنان متمركز كرد. كوشيد تجربيات و آموزه هاي خود را به جنبش هاي مقاومت در عراق و فلسطين منتقل نمايد. به همين دليل ميان كشورهاي منطقه در حال رفت و آمد بود، و ناگزير با بسياري از عوامل سازمان ها و جنبش هاي مقاومت كه برخي شان مسائل امنيتي را به طور دقيق رعايت نمي كردند، تماس داشت. مسئله ديگر اين است كه وجود امنيت نسبي در سوريه نمي توانست امنيت جاني او را تامين كند. و اين يك نقطه ضعف به شمار مي رفت و پيامد ناگوار برجاي گذاشت.
منبع:ماهنامه شاهد ياران، شماره 49
نظر شما