غاده كه با فرهنگ اروپايي بزرگ شده است و حجاب درستي ندارد، دوست دارد جور ديگري باشد، غير از اين بريز و بپاش ها و تجمل ها.... او از اين خانه كه يك اتاق بيشتر ندارد و درش به روي همه باز است خوشش مي آيد. بچه ها مي توانند هر ساعتي كه بخواهند بيايند تو، بنشينند روي زمين و با مديرشان حرف بزنند. مصطفي از خود او هم در اين اتاق پذيرايي كرد و غاده چقدر جا مي خورد وقتي مي فهمد بايد كفش هايش را بكند و بشيند روي زمين!
غاده چمران هنگام آشنايي با دكتر چمران از حجاب كامل اسلامي استفاده نمي كند اما به جهت همنشيني با ايشان و سلوك معنوي او با دريافت يك روسري ساده از سوي دكتر به عنوان اولين هديه در جريان آشنايي شان كه به ازدواج ختم مي شود، رسما حجاب را برمي گزيند.
روزي كه «شهيد مصطفي چمران» به خواستگاري دختر خانوادۀ غاده جبار مي رود، خانم جبار به او مي گويد كه آيا مي داند، تصميم ازدواج با چه كسي را دارد؟ دختري كه صبح ها هنوز صورتش را نشسته، خدمتكارانش مي آيند و تختش را مرتب مي كنند و ليوان شيرش را جلوي در اتاقش مي آورند و قهوه اش را آماده مي كنند.
مصطفي در جواب خانم جبار مي گويد كه نمي تواند براي دختر ايشان مستخدم بگيرد، ولي قول مي دهد كه تا زنده است، وقتي بيدار مي شود، خودش تختش را مرتب كند و ليوان شير و قهوه را در سيني دم تخت همسرش بياورد.
حتي زماني كه به اهواز و جبهه مي روند، اصرار دارد كه خودش تخت را مرتب كند و با اينكه قهوه دوست ندارد، چون مي داند نوشيدن قهوه عادت لبناني هاست، به همين دليل براي همسرش درست مي كند.
وقتي همسرش علت اين رفتارهاي او را مي پرسد، مصطفي در جواب مي گويد كه به مادرش قول داده است و تا زنده است اين كار را براي او انجام خواهد داد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده