زنان حقيقت آشنا تاريخ بي بديل امروز را رقم زده اند
جمعه, ۰۷ تير ۱۳۸۷ ساعت ۰۰:۰۰
ايفاي همزمان دو رسالت حسيني و زينبي، فتح الفتوح بانوان حماسه ساز ميهن در طول سال هاي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس است تا نشان دهد آن جا كه سخن از تكليف است سن جنس و شرايط نمي تواند مانعي در راه ايفاي مسؤوليت باشد.
به گزارش نويد شاهد به نقل از ايسنا، جمله بالا بخشي از مقاله «نقش زنان در صحنه هاي ايثار وشهادت در هميشه تاريخ» نوشته فريبا احمدي مدير امور ايثارگران و ستاد شاهد و ايثارگر دانشگاه علوم پزشكي استان اردبيل است.
در اين مقاله آمده است: در طول هشت سال دفاع مقدس حماسه همراهي و همدلي، صبوري، ترغيب، برانگيختي، ايثار و پاكبازي زنان آن چنان عظيم، ستودني و شگفت است كه بي ترديد اگر اين بخش به درستي و روشني نوشته و نمايانده شود در مجموعه تاريخ ما بي بديل و بي نظير خواهد ماند.
در اين مقاله، حضور زنان در سال هاي دفاع مقدس از چند منظر و چشم انداز مورد مطالعه قرار گرفته است.
1- حضور زن در صحنه هاي نبرد: حمله غافلگيرانه نيروهاي بعثي، به شهرها و آبادي هاي مرزي كشور موجب شد تا بسياري از زنان مسلمان در دفاع از دين و ميهن خويش اسلحه به دست گرفته و همراه با مردان به مبارزه برخيزند، بسياري از شهداي روزهاي آغازين نبرد خرمشهر زناني هستند كه در ميدان مبارزه و در حين جنگ هاي مسلحانه به شهادت رسيدند. يكي از آثار جنگ مسلحانه ايجاد حس مسؤوليت در زنان و شريك ساختن آن ها در امر دفاع است.
با شروع جنگ خطوط مقدم جبهه و حتي جبهه شاهد حضور زنان بود. دكتر سنگري در جلد دوم فرهنگ پايداري مي نويسد كه خود شاهد جنگيدن و شهادت دختران و زناني در جبهه هاي جنوب، در خرمشهر و آبادان بوده است زناني كه رزمندگان را تشويق مي كردند و خود، گاه سلاح بر كف با دشمن مي جنگيدند. برخي از اين دختران و زنان براي امداد يا پرستاري و مدوا به جبهه مي آمدند و در همانجا به شهادت مي رسيدند يا در تنگناي جبهه، سلاح به دست مي گرفتند و مي جنگندند و به شهادت مي رسيدند. شهيد پروين حاجي شاه كه بعد ها در هيات رمان نخل هاي بي سر، اثر قاسمعلي فراست، به شهادت او پرداخته شد از آن جمله است. اسارت برخي از خواهران در آغاز جنگ گواه روشن ديگري بر اين ادعاست.
بعد ديگر اين حضور، همان گونه كه قبلا نيز اشاره شد كمك پزشكي، پرستاري و امداد در جبهه هاي نبرد بود. در لحظه هاي آتش و خون در شكفتن زخم ها و بارش سرب مذاب، زناني بي نشان از هراس و ترديد، عاشق و مطمئن مرهم بر زخم ها مي نهادند. در چند قدمي دشمن در شلمچه در همان ماه هاي آغازين دفاع مقدس چند زن نستوه و بي پروا به كمك آمده بودند كه با حضور خويش، علاوه بر امداد پزشكي، خون غيرت را نيز در رگ ها به جريان مي آوردند.
در آخرين ساعات سقوط خرمشهر، آن هنگام كه آخرين نيروها، با آخرين گلوله هاي خود مي جنگيدند و پل خرمشهر در تير رس گلوله هاي مستقيم بود رزمندگان كه تعداد آن ها در آخرين روز شايد به چهل نفر نمي رسيد سرسختانه مقاومت مي كردند. كم كم كوچه ها از خون آخرين ياران ارغواني مي شد . انفجار در پي انفجار و شهيد در پي شهيد.
آن طرف رودخانه دهها زخمي كه خود را به سمت ديگر پل رسانده بودند افتاده بودند چند دختر جوان مشغول پانسمان و مداواي زخم ها بودند دختري جوان سر يكي از رزمندگان را بر زانو گرفته بود رزمنده جوان تمام سطح لباسش خون آلوده بود با كلمات مقطع و بريده مي گفت مرا بگذار به بچه ها برس معلوم شد خواهر و برادرند. دختر جوان دكمه لباس جوان را كه خون از آن مي جوشيد گشود. گويي تاب ديدن نداشت صداي رزمنده زخمي ديگري دختر جوان را از جا كند. سر برادر را به نرمي بر زمين گذاشت و به سراغ زخمي رفت خون از سينه برادر مي جوشيد و دختر جوان تنها با نگاهي خون را بدرقه كرد و به سمتي ديگر شتافت و...
اينها نمونه اي از هزاران نمونه ايثار، فداكاري و خدمات درخشان زنان در سال هاي شهادت و ايثار است و بي ترديد در حافظه و خاطره رزمندگان از اين دست نمونه ها فراوان مي توان يافت.
2- تشويق و ترغيب و دلگرمي بخشيدن به جبهه ها:
شايد بتوان گفت كه نقش رزمي زنان در دفاع كمتر از مردان بوده است اما به جرأت مي توان ادعا كرد كه نقش پشتيباني زنان از مردان اگر بيشتر نبوده كمتر هم نبوده است. آنان در غياب سرپرست خانواده به جاي آه ناله، مديريت خانه را بر عهده گرفته و با داشتن درك درست از جهاد در راه خدا، جاي خالي مردان را در شغل هاي مختلف و به خصوص در خانه پر كردند. آن ها علاوه بر كمك هاي مالي به ستادهاي پشتيباني گاهي به طور شبانه روزي در آن جا به كار آمده كردن مايحتاج جبهه ها مي پرداختند و براي جبران عدم حضور خود در ميدان هاي نبرد از هر راه ممكن به جبهه ها كمك مي كردند و با اهداي طلا، پول و پس اندازهاي خود سعي مي كردند سهمي در جهاد داشته باشند.
اصولا يكي از عوامل بيروني موفقيت در جنگ، عامل پشتيباني به موقع و مناسب نيروهاي خطوط مقدم و مؤلفه برخورداري نيروهاي رزمنده از روحيه بالا در انجام مأموريت هاي محوله است و بدين گونه زنان باعث ترغيب و تشويق رزمندگان به حضور در جبهه هاي نبرد مي شدند.
3- حضور در جبهه ها و تشويق رزمندگان:
در آغاز جنگ، در جبهه هاي جنوب مادراني بودند كه تا خط مقدم حضور مي يافتند و مشوق رزمندگان بودند. در جبهه فياضيه آبادان، پيرزني با نشاط، حتي در سنگرها حضور مي يافت و همه او را ننه صدا مي زدند. وقتي گلوله هاي خمپاره و توپ به اطراف مي خورد با لحني آرام و مهربان مي گفت: ننه نترسيد ننه چيزي نيست، خدا پشت و پناهتان. در آن لحظه ها و صحنه ها كمتر رزمنده اي بود " حلواي ننه " كام او را شيرين نكرده باشد.
4- فرستادن همسران، برادران، فرزندان و عزيزان خويش به جبهه ها:
بدرقه رزمندگان در اشك و لبخند و ازدحام دود و هلهله و ترنم ذكر و صلوات از خاطرات فراموش ناشدني سال هاي دفاع مقدس است. گاه مادري پس از شهادت همسرش، فرزندش را روانه مي كرد و پس از شهادت فرزندش، فرزندي ديگر را. خانواده هايي كه چند فرزند شهيد يا چند شهيد به انقلاب و اسلام هديه داده اند فراوانند. صبر و شكيبايي مادران آرامش بخش ديگر خانواده ها بود.
آن ها در مراسم تشييع و تدفين شهيدانشان به استقامت كوه ها مي ماندند، در حالي كه به سر ورودي شهيدانشان، عطر و گلاب مي زدند و با دستان خود او را به خاك مي سپردند، دست به آسمان بلند كرده و مي گفتند خدايا اين قرباني ها را از ما بپذير، يك بار چند شهيد را با هم براي تدفين آورده بودند. عجيب غوغايي بود يكي از مادران بيش از همه بيتابي مي كرد تلاش براي آرام كردن او چندان نتيجه بخش نبود ناگهان زني كه چادر در به دور كمر گره زده بود، پيش آمد و درگوش او چيزي گفت كه آرام شد و او را به خود همراه كرد. بعد معلوم شد كه او مادر شهيد است و اكنون پنجمين شهيدش را آورده بودند تا به خاك بسپارند.
مادر شهيد پنجم را با دست هاي خود در مزار نهاد و صبور و آرام بالا آمد و گفت: پسر من نرفته است، اين جوانان اشاره به جوانان و همرزمان شهيد پسران من هستند. آن ها عزيزتر از علي اكبر امام حسين (ع) كه نيستند آن گاه سخن را عوض كرد و گفت: « عزيزان من، جبهه كربلاست امام حسين را تنها مگذاريد.»
اشاره به نمونه هايي از اسوه هاي ا يثار و اسطوره هاي مقاومت در عصر حاضر از جمله شهيد ناهيد فاتحي و رقيه رضايي از ديگر مواردي است كه نقش زنان در عرصه ايثار و شهادت در اين مقاله نشان داده است.
شهيده ناهيد فاتحي كه به دنبال ربوده شدن توسط ضد انقلاب، مدت 11 ماه در زير سخت رين شكنجه ها مقاومت مي كند، اما حاضر نمي شود به خواسته اجنبي پرستاري مبني بر هتك حرمت امام و مراد خويش تن دهد. همين مقاومت اوست كه ضد انقلاب را با عصبانيت و اقدامي در اوج ذلت و ناتواني وامي دارد تا او را زنده به گور كنند.
رقيه رضايي، شهيد خانه دوست و حج سال 66، يكي از مهم ترين و تاريخي ترين عرصه هاي حضور زن مسلمان در ايفاي تكليف شرعي، سياسي و خويش است. حجي كه در نتيجه حركت درمانده وار عمال آمريكايي، حج خونين لقب يافت و در ذهن ملت ايران تا ابديت حك شد. رقيه شهيدي از اين حماسه است شهيده اي كه در عين برخورداري از دانش حوزوي در مقام تربيتي به خدمت آينده سازان اين ميهن درآمده بود. به سال 64، داوطلبانه خدمت در منطقه محروم زاهدان را برگزيد و در جريان راهپيمايي برائت از مشركين در سال 66 به درجه رفيع شهادت نائل شد.
او در وصيتنامه عرفاني خويش از خدا مي خواهد تا زبانش به هدايت گويا و قلبش به تقوي الهام گردد تا با دين مبين اسلام بميرد و با دين مبين اسلام سر از خاك بردارد.
اين انديشه هاي ناب و والا، الگوهاي حقيقي را به ما مي شناساند تا ذره اي از نوري را كه بر دل ره يافتگان وصال راه يافت و جاودانه تاريخشان كرد بر دل غبار گرفته ما بتاباند. علاوه بر لايه هاي ظريف و پنهان نقش زنان در پيروزي انقلاب و جنگ تحميلي در مجموع وجود 6427 زن شهيده، 2353 زن جانباز، پنج زن آزاده و 329559 نفر زن شهيد داده به عنوان ( همسر فرزند و مادر شهيد ) گواه روشني است بر حضور اسوه هاي صبر و ايثار در صحنه هاي روشن و خونين جهاد و شهادت در انقلاب اسلامي و دفاع مقدس.
ايفاي دو رسالت حسيني و زينبي فتح الفتوح بانوان شهيده:
بايد دانست كه شهيدان زن به يكباره به رتبه شهادت نايل نيامدند بلكه اين سير آنان داراي مقدمات و زمينه هاي پيشين است كه اين مقدمات در اثناي تربيت خانوادگي، كوشش خردي و تأثيرات محيطي حاصل مي شود و چنانچه خواهان درك جايگاه و پيام شهادت شهيدان هستيم، بايد ابتدا زمينه هاي منتج به اين درك را در خود پديد آوريم و با قاموس عشق آشنايي يابيم.
پيام اصلي شهادت بانوان شهيد، زندگي عزتمندانه و نفي سلطه استكبار است:
شهادت مقامي ماندگار در دنيا و آخرت است. راه حفظ عظمت شهيد و شهادت اين است كه رفتار شهيد گونه از همه به خصوص از مسؤولان مطالبه و موانع پيش روي ترويج اين رفتار شناسايي شود. ضمن آن كه لازم است ابعاد و ويژگي ها و اهميت اين فرهنگ براي نسل جديد و نسل هاي آينده تبيين گردد تا آنان با پي بردن به اهميت اين عطيه گرانقدر، خود از آن در برابر آفات متعدد حراست كنند.
پيام خون شهيدان زن، در امتداد پيامي است كه از خون كربلاييان و از الگوي افشاگر حضرت زينب (س) صادر شد و آن چيزي جز ترجيح مرگ با سعادت بر زندگي زير يوغ دشمنان نيست.
عمق وجدان و فطرت عمومي جامعه، تشنه فرهنگ و پيام شهادت است: قصه حماسه حضور زنان در جبهه ها ابعادي وسيع تر و ژرف تر از آن چه نوشتيم دارد، تا كدام قلم و كدام همت سترگ، اين كتاب بزرگ را وراق بزند و ناگفته هاي ديگر را بازگويد تا آ يندگان بدانند چه نسل بزرگ و چه زنان حقيقت آشنايي تاريخ بي بديل امروز را رقم زده اند. امروز نيز بر زنان مسلمان و فداكار لازم است تا با حفظ عفت و پاكدامني خود، پيام آزادي خواهي، عدالت خواهي و ظلم ستيزي نهضت حسيني را به همه انسان ها برسانند و با حفظ ياد و خاطره شهيدان كربلا در جامعه و حضور در صحنه هاي سياسي در مواقع مناسب و لازم روحيه ظلم ستيزي و مبارزه با منكرات را در جامعه زنده نگهدارند.
نظر شما