زهرا هدایتی متین
دوشنبه, ۰۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۲
پروانه­ های شهر می­دانند، پیراهنم ابریشم شعر است


انگشت­هایت پیله می­بافند، دور تن تنگ غزل­هایم

با چشم­هایت رنگ و رو دادی، بر روح بی­رنگ غزل­هایم

پروانه­ های شهر می­دانند، پیراهنم ابریشم شعر است

عریان­ترین کابوس این شهرم، بی نغمه، بی­زنگ غزل­هایم

دیوانه­ ها با مرگ هم­خانه... دیوانه­ها با کوچ هم­ آغوش...

پیچیده در گوش پرستوها، پژواک آهنگ غزل­هایم

من شیشه­ ی خیس تماشایم، اشکم پر از آیینه­ی پاییز

آخر شکستت می­دهد ای بغض! بی­تابی سنگ غزل­هایم

ای یار! ای یار یگانه ... آه! ای مهربان­تر از کبوترها...

پرواز را یادم بده ای مرد! این روزها تنهای تنهایم...


منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده