دادیار حامدی
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۳
عالم تمام پر شده از ماجرای ما


فرمان بده که محو شود ردپای ما

ناقابل است پیش شما دست­های ما

با دست­های خالی خود حلقه بسته­ایم

عالم تمام پر شده از ماجرای ما

خورشید را به پرده­نشینی کشانده­اند

شام و عراق فرق ندارد برای ما

دیگر درنگ چیست که حتی فرشته­ها

سوگند می­خورند سرِ کربلای ما

این­جا کبوتران حرم دل­شکسته­اند

پر می­کشند باز ولی در هوای ما

خون می­دهم ولی خجلم از تو ای حسین

پیش شما که رنگ ندارد حنای ما


منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده