خاطرات/ با آمدن ماه رمضان به یاد خوبی‌های او می‌افتم

مادر شهید «رسول صالحی» می‌گوید: «ایشان برای من افطاری آماده می‌کرد و سفره را پهن می‌کرد و می‌گفت: مادر! برای شما زولبیا، بامیه و خرما خریدم و چای و آب جوش هم ریختم هر کدام را دوست داری بخور. من هر سال با آمدن ماه رمضان به یاد خوبی‌های او می‌افتم.»

به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «رسول صالحی» دهم شهریور 1347، در شهرستان رامسر به دنیا آمد. پدرش عبدالله و مادرش نام داشت. شهید تا مقطع راهنمایی درس خواند. از سوی سپاه وارد جبهه شد و در تاریخ بیست و چهارم فروردین 1367، در فاو بر اثر ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار بهشت زینبیه به خاک سپرده شد.

خاطرات/ با آمدن ماه رمضان به یاد خوبی‌های او می‌افتم

 چند خاطره از مادر شهید «رسول صالحی»:

مادر شهید می گوید: آن زمان ماه رمضان به مدت دو سال در هوای گرم فصل تابستان بود. ما در طبقه بالا زندگی می کردیم و من وقتی بعدازظهرها به پایین می آمدم به خاطر مشکل کمردرد نمی توانستم به بالا بروم و ایشان برای من افطاری آماده می کرد و سفره را پهن می کرد و می گفت: مادر! برای شما زولبیا، بامیه و خرما خریدم و چای و آب جوش هم ریختم هر کدام را دوست داری بخور. من هر سال با آمدن ماه رمضان به یاد خوبی های او می افتم. 

انتهای پیام/

استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده