سومین رویداد «عکاسنامه» به مناسبت شهادت شهید سیدمرتضی آوینی و هفته هنر انقلاب از مرتضی شعبانی میزبانی میکند.
مهاجم رفتگرنما، پاکت را جلو آورد که دست صیاد بدهد. امیر ارتش عشق، نمی توانست خواسته و حاجت هیچ نیازمندی را رد کند. با مهربانی جلو آمد که نامه را بگیرد. که شلیک چند گلوله تروریست منافق، این آشنای قله های بلند غرب و دشتهای داغ جنوب را به آرزویش رساند. تمام آن ۸ سال سینه سپر کرده بود برای گلوله های دشمن. حالا مقابل خانه، همت و باکری و خرازی و جهان آرا و خیل شهیدان، دنبالش آمده بودند و آغوش گشوده بودند. صیاد دلها مگر می توانست عاقبتی جز شهادت داشته باشد؟ یادگار فکه و طلاییه و مجنون و هور و شلمچه و مرصاد، باید غرق در خون به دیدار خدا می رفت...
همزمان با سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم؛ سید مرتضی آوینی، 10 روایت از دوستان و همرزمان ایشان از شماره 31 مجله شاهد یاران منتشر شده است که در ادامه می خوانید.
نابغه عصر خود بود. در ۱۲ سالگی در درس خارج فقه شرکت میکرد و در ۱۴ سالگی «فدک در تاریخ» را نوشت. پسر عمویش «امام موسی صدر» گفته بود: «دلم که میگیرد، سرم که درد میگیرد از قیل و قال ها، چمدانم را برمیدارم، میروم نجف، پیش پسر عمو» ... «صدام حسین» به او پیغام داده بود: «اجازه نمیدهم تجربه انقلاب ایران در اینجا تکرار و سید صدر، امام صدر شود!» شب روزی که شهید شد، خواب دیده بود. سحر که برخاست به همراهش شیخ نعمانی گفت: «خودم را بشارت میدهم به شهادت»
دکتر یعقوب سلیمانی معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: آماده مشارکت برای ساخت فیلم سینمایی زندگی شهید اخوین انصاری با همکاری استانداری گیلان هستیم.
یک سال از شهادت سردار رشید و راست قامتی گذشت که پرچم بلند مقاومت در خط مقدم مصاف با رژیم غاصب و فاسد صهیونی بود. تکیه گاه مجاهدان مدافع قدس و چشم و چراغ سپاه پیروز و پرافتخار قدس در قلب محور مقاومت جهانی اسلام که «امام جمعه نصر» و مقتدای مدافعان حرم در وصفش فرمود: «سردار زاهدی از دهه 60 در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود.» و سرانجام هم با جنایت رژیم کودک کش در حمله هوایی به ساختمان کنسولگری سفارت جمهوری اسلامی در دمشق، خونش چراغ راه فتح شد...