بیست ونهمین سالگرد شهادت شهید نور خدا حیدری راد
گر چه فرزند عزیز است ولی مکتب حق و توحید عزیزتر از فرزند است و اگر شهید شدم، مرا حلال کن و تمامی ناسزاهائیکه قبلا از من دیده ای، ببخش و در برابر دشمنان استوار باش تا استواری تو باعث فنا و نابودی آنان گردد...

نوید شاهد البرز:

"شهيد نورخدا حيدري‌راد" درروز هفدهم شهریور ماه 1347 در شهرستان اراك در خانواده‌اي متوسط ديده به جهان گشود. وي پس از سپري نمودن دوران كودكي در آغوش پرمهر و محبت خانواده در سن 7 سالگي جهت كسب علم و تحصيل به مدرسه قدم نهاد و تا كلاس پنجم ابتدايي درس خواند و به همراه خانواده به يكي از روستاهاي اطراف شهريار نقل مكان نمودند كه در تاريخ بیست وپنجم بهمن 66 از طريق بسيج شهريار پس از فراگيري فنون نظامي و گذراندن دوره آموزشي به جبهه اعزام گشت .

وی پس از چندماه حضور در آن منطقه سرانجام در تاريخبیست و نهم اردیبهشت 67 براثر اصابت تركش به سر مباركش در منطقه قله شيخ محمد به درجه رفيع شهادت نائل گشت.

اگر چه فرزند عزیز است ولی مکتب حق و توحید عزیزتر

وصیت نامه شهید عالیقدر:

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون

شهید قلب تاریخ است و شاهدی بر گونه تاریخ و شهید نظر می کند به وجه الله .

با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و انسانیت مهدی موعود (عج) آن فرزند راستین مکتب توحید و شهادت و با درود و سلام بر امام بزرگوار این فرزند راستین مکتب حق و با سلام بر شما خانواده های شهدا و ملت سلحشور ایران اسلامی.

تاریخ تکرار می شود و تکرار آن از مرحله خواندن یعنی تئوری به مرحله عمل در می آید حکومت طاغوتیان بصورت امپریالیسم کنونی شرق و غرب ابوجهل ها در لباس صدامیان در پناه مذهب باز ظاهر شدند. اما ابوذرها مسلمانها و بلالها در جوار رهبر زمان ساکت نخواهد نشست تا افرادی چون صدام بر آنها آیه کنز بخوانند و در این مرحله ایران اسلامی رشد می کند و حکومت ابر قدرتها به تزلزل می افتد.

پدر مهربانم سلام علیکم چگونه بگویم که تو برای من انقلاب ناطقی هستی پس چه بهتر عرض کنم؛ همچون حسین (ع) که فرزند خویش علی اکبر را به میدان فرستاد پس خوشحال باش و فرزند حقیرت را ببخش و پیروزی رزمندگان و سلامتی امام عزیز را از خدای منان تقاضا کن.

سلام علیکم مادر! اگر چه فرزند عزیز است ولی مکتب حق و توحید عزیزتر از فرزند است و اگر شهید شدم، مرا حلال کن و تمامی ناسزاهائیکه قبلا از من دیده ای، ببخش و در برابر دشمنان استوار باش تا استواری تو باعث فنا و نابودی آنان گردد .

سلام بر برادرانم از نیروی جوانی تان برای اعتلای حق استفاده کنید و ادامه دهنده راه شهیدان باشید. پدر و مادر را تنها نگذارید چون آنان به منزله قلب من هستند پس چه بهتر آزرده خاطر نشوند و همچنین سلام بر برادران عضو بسیج خواهشمندم جز اسلام از چیز دیگری تبعیت نکنید و اتحاد خود راه محکم تر نمائید چون دشمنان هر لحظه در صدد از بین بردن این افراد بوده و راحت نخواهند نشست در خانه از تمام اقوام و دوستان و آشنایان تقاضای عفو دارم. در ضمن مرا در امامزاده ای که روبروی مسجد جامع شهریار است، دفن کنید چون شهدای در آنجا سپرده شده اند .

امیدوارم که اگر شما را اذیت کردم

مرا ببخشید و ای مادر شیرت حلالم کن

نوزدهم اردیبهشت 67 ساعت 5 بعد از ظهر


اگر چه فرزند عزیز است ولی مکتب حق و توحید عزیزتر

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده