در سالروز شهادت شهید منتشر می شود؛
ای پدر ناراحت نباشید که به جبهه آمدم من تنها به جبهه نیامدم بلکه جبهه دانشگاهی است که درسش ایثار و کنکورش تقوی و مدرکش شهادت است.ی پدر! من که به جبهه آمدم به خدا سوگند احساس می کنم که خداوند بزرگ مرا دوست دارد. ای پدر! همانگونه که می دانی من به مهمانی آمدم، مهمانی کسی که میزبانش آفریننده «محمد رسول الله» است.
نامه ای خواندنی که شهید برای پدر نوشت

نویدشاهد البرز؛ شهید «نورخدا حیدری راد» که نام پدرش« ابراهیم » و نام مادرش« عظیمیه» است در هفدهم تیرماه 1347، در شهر اراک چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد و در دوران دفاع مقدس به عنوان رزمنده دلاور در منطقه عملیاتی «شیخ محمد» با اصابت ترکش دشمن به ناحیه سر در بیست و نهم 1367، به درجه رفیع شهادت نایل آمد و تربت پاکش در گلزار شهدای امامزاده اسماعیل شهریار نمادی از ایثار و پایداری در راه دفاع از وطن می باشد.

نامه  به یادگار مانده از شهید «نورخدا حیدری راد» که برای پدرش نوشته است را در ادامه مطلب می خوانید:

به نام خدا

ای پدر! نمی دانم از کجا بگویم؛ از مظلومیت مردم و امام  بگویم یا از ظلم وجود بت پرستان و مشرکین بگویم، آری! بهتر است از مظلومیت امام و امت دلاوری جوانان عاشق به خدا شروع کنم. آری! ای پدر عزیزم! کاش که بودی و می دیدی که این جوانان عاشق چه شور و شوقی از خودشان نشان می دهند.

ای پدر! ما برای دنیا و پول و مقام نیامدیم. آمدیم که بعد از 1400، سال به ندای آن پسر شیرخدا را لبیک بگوئیم. آمدیم که به مشرکین بگوئیم که ای بت پرستان ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند. ای پدر ناراحت نباشید که به جبهه آمدم من تنها به جبهه نیامدم بلکه جبهه دانشگاهی است که درسش ایثار و کنکورش تقوی و مدرکش شهادت است. به خدا سوگند که افتخار می کنم که خداوند عالم بزرگ که به من بنده عاجزش لیاقت فرمود و به جبهه آمدم، آمدم که دین رسول خدا را یاری کنم.

پدرم! امیدوارم که من را ببخشید و ای مادر شیر زن که من این نامه را از راه دور نوشتم، امیدوارم که شیرت را حلالم کنی و خواهران و ای برادران عزیز امیدوارم که مرا ببخشید که من برای پدر و مادر فرزند خوبی نبودم و برای خواهران و برادران برادر خوبی نبودم.

ای پدر! من که به جبهه آمدم به خدا سوگند احساس می کنم که خداوند بزرگ مرا دوست دارد. ای پدر! همانگونه که می دانی من به مهمانی آمدم، مهمانی کسی که میزبانش آفریننده «محمد رسول الله» است. ای پدر! ما آمده ایم که بگوئیم: ای آمریکا باید بدانی که نمی توانی با مردم ایران بجنگی.

ای پدر! برای ما فرق ندارد که جنگ در کوههای سر به فلک کشیده کردستان باشد یا در کوههای گرم و سوزان خوزستان یا در دریای پر از خروش خیلج فارس، آری! ما تنها یک دشمن نداریم بلکه تمامی دنیا با ما دشمن است. ای پدر و مادر عزیزم به یاد آن عزیزانی بیفتید که چه عزیزانی را از دست دادند، برای چه ،برای آنکه رضایت خداوند بزرگ و دین مقدس اسلام عزیز را زنده نگهدارند.

خدا را در نظر داشته باشید و به خدا توکل کنید صحیح است که شما از خدمت سربازی معاف شوید ولی من عاشق بودم عاشقی که هرگز نمی توانم او را از نظر خودم دور کنم – عاشق الله – عاشق رسول الله – عاشق مظلومیت – عاشق جهاد – عاشق شهادت – بله آن پدر این نامه را با بغض در گلو برای شما می نویسم.

ای پدر و مادر شما و من و همه جوانان این مرز و بوم هستیم، دیگر نمی توانم آرام بنشینم. ما فرزندان انقلابی هستیم که با خون هزاران شهید به خون غلطیده به دست دشمنان اسلام شده، آبیاری شده است که پیش خدا بهترین بنده بودند.

والسلام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده