صابر قره داغلو
سه‌شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۶
خون- قطره­ها به خاک سیه، رنگ لاله داد


آن شب که عطر عاطفه در بسترت، چکید

خواب از خلال خلسه، به چشم ترت، چکید

از برکه‌ي کبود فلک، قطره قطره زخم

چونان ستاره، بر تن نیلوفرت، چکید

اکلیل خیس نقره فرو ریخت، آسمان

وقتی که سرب داغ، ز پا تا سرت، چکید

مشتی پر سفید به جا ماند و خون داغ

از سرفه‌ي تفنگ که بر سنگرت، چکید

خون- قطره­ها به خاک سیه، رنگ لاله داد

تا از ورید و شاهرگ حنجرت، چکید

در جاده­ای که ختم به باغ بهشت بود

اول شرنگ ‌هاویه بر ساغرت، چکید

با من بگو هم قدم بادپای من!

کان لحظه‌ي سپید چه در باورت چکید؟

دردت بدل به باده غزل گشت و آتش آب؟

یا خون ترانه بر ورق دفترت چکید

سیمرغ من! طراوت جاوید، خون توست؟

یا اشک سرخ من که به روی پرت چکید؟


منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده