نگینی از جزنق، سربازی جاودانه در خط مقدم ایمان
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید نعمتالله بصیری، فرزند حجتالله، در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۵۰ در روستای جزنق از توابع شهرستان خنداب، در خانوادهای متدین، سادهزیست و کشاورز چشم به جهان گشود. گرمای روزهای پایانی تابستان با آمدنش رنگ دیگری گرفت و نام «نعمتالله» را که از برکت وجودش الهام گرفته شده بود، برایش برگزیدند.
نعمتالله دوران کودکی خود را در فضای ساده و صمیمی روستا سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در همانجا گذراند و از همان کودکی با اخلاقی نیکو، روحی پاک و دلی سرشار از ایمان شناخته میشد. اهل نماز و روزه بود و در ماههای محرم و صفر، از پیشگامان برگزاری مراسم مذهبی و هیئتهای عزاداری در روستا بود.
پس از پایان تحصیلات، در کنار پدر به کار کشاورزی مشغول شد. در همان روستا، کار و زندگیاش را با سادگی و ایمان در هم آمیخت. با رسیدن زمان خدمت سربازی، او به عنوان پاسدار وظیفه وارد نیروهای مسلح شد. با وجود آنکه دو سال از پایان رسمی جنگ تحمیلی گذشته بود، هنوز تحرکات گروههای ضدانقلاب در مناطق مرزی ادامه داشت.
پس از گذراندن دوره آموزشی، به گردان ادوات از لشکر ۷۱ روحالله (ع) استان مرکزی پیوست. در همین ایام، خانوادهاش برای ازدواج او اقدام کردند و مراسم عقد نیز برگزار شد. اما به اصرار خودش، مقرر شد ازدواج رسمی پس از پایان خدمت سربازی انجام شود.
با آغاز تحرکات منافقین و افزایش فعالیتهای ضدانقلاب در مرزهای غربی کشور، یگان نعمتالله بصیری مأموریت یافت در مناطق عملیاتی کرمانشاه و سپس در قالب عملیات "توکلت علیالله" در جبلالمروارید، کلار عراق حضور یابد.
در تاریخ ۱۲ فروردینماه ۱۳۷۰، درست پس از تعطیلات نوروز، در جریان یکی از همین درگیریها با عناصر منافقین، گلوله خمپارهای در نزدیکی محل استقرار او منفجر شد. ترکش این انفجار به سرش اصابت کرد و او در همان لحظه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر این شهید بزرگوار در زادگاهش، روستای جزنق، با شکوه و احترام به خاک سپرده شد تا یاد و نامش در قلب اهالی و یارانش زنده بماند.
خاطرهای از همرزم شهید:
یکی از همرزمان او چنین روایت میکند:
«پس از پایان دوره آموزشی، به پادگان امام علی (ع) آمدند و من برای مدتی مسئول آموزش آنها بودم. چهره محجوب و دوستداشتنیاش هنوز هم در خاطرم مانده. روزی در حین آموزش، ناگهان از جا بلند شد. با عصبانیت گفتم: کلاس هنوز تمام نشده! لبخند زد و گفت: "مگر آموزشی بالاتر از نماز هم داریم؟" همان لحظه بود که متوجه شدم وقت اذان ظهر شده و او با عملش، نماز اول وقت را به ما یادآوری کرد. چند روز بعد، در یکی از مأموریتهای برونمرزی، تنها شهید گردان ما کسی نبود جز او؛ نعمتالله بصیری، همان که بیش از هر چیز، به نماز اول وقتش اهمیت میداد.»
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی