فرازی از زندگی بسیجی شهید ابراهیم زاده
دیگر تاب ماندن نداشت، تمام تلاشش را کرد تا اینکه عازم جبهه شود، به همین علت مدرسه و تحصیل را رها کرد و با اینکه تنها چهارده سال داشت اما به خاطر عشق و علاقه اي كه به وطن و رهبر داشت، به سوي ميدان هاي نبرد با دشمن تجاوزگر روانه شد.

نوید شاهد آذربایجان غربی: پاسدار اسلام شهيد محمدرضا ابراهيم زاده در روستاي اولنلر از توابع ماكو به سال 1347 در يك خانواده متدين چشم به جهان گشود و وقتی چهارده سال داشت، به خاطر عشق و علاقه اش به وطن و رهبر به سوي ميدان هاي نبرد با دشمن تجاوزگر روانه شد. تا اینکه وقتی هجده ساله بود، نهم اردیبهشت سال 65 در ادامه عمليات افتخارآفرين والفجر 8 در منطقه فاو عراق بر اثر اصابت تركش درجه رفيع شهادت نايل آمد.

 

محمدرضا ابراهيم زاده در روستاي اولنلر از توابع ماكو به سال 1347 در يك خانواده متدين چشم به جهان گشود. به سن مدرسه که رسید به تحصیل علم و دانش پرداخت.

 در اوجگيري انقلاب با وجود سن كمی که داشت، همگام با امت قهرمان و به پا خاسته ايران به تظاهرات و راهپيمايي عليه رژيم ستمشاهي مي پرداخت.

از همان دوران کودکی عشق زيادي به برنامه هاي مذهبي داشت و هميشه سعي مي كرد در امور يادگيري و فرامين اسلامي از همه جلوتر باشد و دوستان و برادران خود را هميشه دعوت به اسلام مي كرد و از اين بابت مورد محبت دوستان و آشنايان قرار مي گرفت. هميشه در مراسمات مساجدها حضور می یافت و پشتيبان ولايت فقيه و كشور جمهوري اسلامي و امام راحل بود و پایبند ماند تا اینکه در لحظه هاي آخر حسين وار به شهادت رسيد.

بعد از انقلاب که متجاوزین عراقی وارد خاک ایران شدند محمد رضا در دوره راهنمایی تحصیل می کرد، و با درك پيام بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي و امام(ره) خودش را براي اعزام به جبهه هاي حق عليه باطل آماده كرد. بطوریكه در سن چهارده سالگي خودش را براي ثبت نام در بسيج مستضعفين آماده كرد، خيلي خوشحال و با نشاط بود و همیشه ورد زبان ايشان ذكر و تسبيح بود.

او که دیگر تاب ماندن نداشت، تمام تلاشش را کرد تا اینکه عازم جبهه شود، به همین علت مدرسه و تحصیل را رها کرد و با اینکه تنها چهارده سال داشت اما به خاطر عشق و علاقه اي كه به وطن و رهبر داشت، به سوي ميدان هاي نبرد با دشمن تجاوزگر روانه شد.

محمد رضا پس از كسب مهارت هاي رزمي به جبهه مهاباد اعزام گرديد و به مبارزه با اشرار خودفروخته پرداخت و از كردستان به دزفول اعزام شد و در سال 1364 به اروميه اعزام و از آنجا مجددا به همرزمان دليرش در جبهه جنوب پيوست.

از زبان برادر شهيد نقل است كه شهيد محمدرضا وقتي كه در جبهه هاي حق عليه باطل حضور يافت. خيلي كم به مرخصي مي آمد و اصلاً مشاهده نشد كه لحظه اي ذكر خدا از زبان وي نيفتاد.

شهيد چنان برازنده اين مقام شامخ بود كه بيشتر دوستان و آشنايان وقتي او را مي ديدند، مي گفتند: شهادت در چهره او نهفته است و سرانجام لحظه هاي بي تابي و انتظار به سر رسيد و شهيد محمدرضا ابراهيم زاده بعد از رشادتهای بسیاری که از خود به نمایش گذارده بود در حالیکه هجده ساله بود، نهم اردیبهشت سال 65 در ادامه عمليات افتخارآفرين والفجر 8 در منطقه فاو عراق بر اثر اصابت تركش درجه رفيع شهادت نايل آمد و همه دوستان را در حسرت مقامش باقي گذاشت.

روحش شاد و يادش گرامي باد


منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده