معرفی شهدای استان (243 )
با وجود سن كم در قبل از انقلاب اسلامي اعتقاد و ايماني قوي به ولايت فقيه و امام(ره) داشت و در مراسم عزاداري سالار شهيدان سر از پا نمي شناخت.

نوید شاهد ارومیه: شهيد ولي يوسفي متولد 1343، که جوانی انقلابی و معتقد به ولایت فقیه، به عنوان نیروی فعال بسیجی عازم جبهه شد. به عنوان راننده فرمانده گردان علی اکبر(ع) لشکر عاشورا در جبهه شرکت کرده، و در راه دفاع از آرمان هاي انقلاب و ميهن اسلامي در عمليات والفجر 8 در منطقه فاو به شهادت نايل آمد.

 

 

 

ولي در فيرورق خوي به سال 1343 در خانواده اي مذهبي تولد يافت و جواني پاك و بي آلايش شد.

در7 سالگی به دبستان رفت و با پشتکار و سعی و تلاش به دوره راهنمائی راه یافت. او روزهای تعطیل را به کارهای کشاورزی و باغداری به خانواده اش کمک می کرد. حتی در امورات خانه به مادرش کمک فراوان می نمود. فردی ساکت و اما بسیار مهربان بود. احترام خاصی به پدر و مادر و افراد خانواده و به همسایگان می گذاشت و در صورت توان به آنها کمک می کرد. او دوره راهنمائی را در شهر فیرورق تمام کرد. همزمان با شروع انقلاب فعالیت خود را در راهپیمائی ها و مجالس مربوط به انقلاب آغاز کرد و در پایگاه مقاومت شهدای فیرورق فعالیت زیادی کرد و بچه ها را در برپائی نماز جماعت بخصوص نمازجمعه تشویق می کرد و حتی سرویس حمل و نقل افرادی که به نمازجمعه می رفتند با برادران دیگر به عهده می گرفتند.

با وجود سن كم در قبل از انقلاب اسلامي اعتقاد و ايماني قوي به ولايت فقيه و امام(ره) داشت و در مراسم عزاداري سالار شهيدان سر از پا نمي شناخت.

بعد از انقلاب اين جوان مبارز و صادق هميشه در خدمت اسلام و آرمان هاي بلند امام(ره) بود.

بعد از آغاز جنگ تحمیلی او چندین بار خواست به جبهه برود ولی به علت کمی سن مانع شدند.

دوره دبیرستان را به شهر خوی آمد و در شهرستان خوی منزل گرفت و به درس ادامه داد. در سال61 درس خود را تمام و دیپلم گرفت.

 در سال64 موفق شد به جبهه برود و به عنوان راننده فرمانده گردان علی اکبر(ع) لشکر عاشورا انجام وظیفه نماید. در این گردان رشادت های و شهامت های زیادی از خود نشان داد.

ولی جوانی بود که در بين همسالان خود رفتاري نمونه داشت و همه او را دوست داشتند.

شهيد ولي يوسفي با آغاز جنگ تحميلي وقتي احساس كرد كه جبهه احتياج به نيروي فعال بسيجي دارد، چون پرنده ای عاشق در آشيان پر كشيد تا به همرزمان خداجوي خود بپيوندد و اين چنين نيز شد و شيری در بيشه نبرد شد.

 هر وقت از جبهه برمي گشت، مي خواست هر چه زودتر برگردد. دوستانش از وي مي پرسيدند چرا مي خواهي زودتر به ميدان نبرد بروي. جواب مي داد: كسي كه جبهه را ديده و درك كرده است، نمي تواند پشت جبهه بماند.

در عملیات والفجر8 به علت نیاز به خودرو در آن سوی اروند رود به هر نحوی خودرو را به فاو در خط مقدم برد و هنگامی که برای آوردن آب عازم اسکله بود در اثر افتادن خمپاره به روی خودرو شهید شد.

آري با اين عشق و علاقه ماند و نبرد كرد و در راه دفاع از آرمان هاي انقلاب و ميهن اسلامي در عمليات والفجر 8 در منطقه فاو به شهادت نايل آمد.

«شوري دگر گرفته جهان از تو ايمان

                        بشنو حديث سينه درد آشنايان

موجيم و سر به دامن طوفان نهاده ايم

                        روزي اگر خموش بمانيم، ايمان»

 

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده