چهارشنبه, ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۵
نوید شاهد: در عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه بودیم. كه سه روز از عمليات گذشته بود جهت بررسي وضعيت مجروحين و شهدا به اسكله كه مقر نيروهاي تعاون و رزمندگان بود، رفتيم. یکی از قايق ها چند نفر از شهدا را به تخليه شهر می برد...
در عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه بودیم. كه سه روز از عمليات گذشته بود جهت بررسي وضعيت مجروحين و شهدا به اسكله كه مقر نيروهاي تعاون و رزمندگان بود، رفتيم. یکی از قايق ها چند نفر از شهدا را به تخليه شهر می برد و در همين حین تعدادی از نیروها عازم خط مقدم بودند كه مي بايستي از اسكله سوار قايق مي شدند به آن طرف مي رفتند. ناگهان سردار طوسي مرا ديد بعد از احوالپرسي رو به من كرد و گفت: «شما هم اينجا هستي؟» در جواب گفتم: «ماموريت من در اسكله مي باشد.» شهید طوسی گفت: بيا به سمت خط مقدم آنجا هيچ خبري نيست.» در صورتي كه همانجا كه سردار گفت در تير رس دشمن بود چون ايشان با جنگ و جبهه مانوس بود تیررس دشمن را جاي امن مي دانست.
راوی: اصغر عرب زاده همرزم شهيد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده