به مناسبت سالروز شهادت مرد اول لشكر علي بن ابيطالب (ع) \\\"3\\\":
پنجشنبه, ۰۲ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: همين كه نام مقدس امام حسين(ع)بر زبانم جاري شد، اشك هاي آقا مهدي هروله كنان بر گونه هايش دويد. آنگاه آنچنان ضجه اي از ايشان بلند شد، كه عنان اختيار از كف دلان ربود...


به گزارش خبرنگار نويد شاهد روايتي خواندني از سوگواري شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر 17 علي‏ابن‏ابي‏طالب بر اباعبدالله الحسين (ع) و حال و هواي عجيب انس او با مقتدايش، در روز شهادت اين فرمانده (بيست و هفتم آبان ماه سال 1363) برگرفته از كتاب \\\\\\\"ذكر مصيبت، روضه\\\\\\\" عنوان مي شود:

پس از اتمام جلسه اي كه در خدمت شهيد زين الدين بوديم، آقا مهدي شروع كرد به من:\\\\\\\"فلاني ! بمانيد كارتان دارم.\\\\\\\" بچه ها كه متفرق شدند من و برادر محمود منتظر مانديم. ساعت نه صبح بود كه ايشان از بنده خواست زيارت عاشورا را بخوانيم. من با تعجب گفتم:\\\\\\\"آقا مهدي! الان در اين موقعيت؟\\\\\\\"

-آره دوست دارم سه نفري با هم يك زيارت عاشورا بخوانيم.\\\\\\\" رفتيم توي يك چادر دنجي و شروع كرديم...
همين كه نام مقدس حضرت ابي عبدالله الحسين(عليه السلام) بر زبانم جاري شد، اشك هاي آقا مهدي هروله كنان بر گونه هايش دويد. آنگاه آنچنان ضجه اي از ايشان بلند شد، كه عنان اختيار از كف دلان ربود.

به خلسه ي عجيبي فرو رفته بود. واقعا خودش را در حضور امام حسين (عليه السلام) مي ديد. يك لحظه احساس كردم كه هر آنچه در آن حوالي است با ما زمزمه مي كنند و مي گويند. ديگر هر سه يك صدا ناله مي زديم. انگار همه يك چشم شده بوديم كه مي گريستيم، چشم آقا مهدي!\\\\\\\"
انتهاي پيام/س/ع
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده