نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب بی نشان
خاطره ای از سید محمد تقی مومنی
نوید شاهد - خاطره ای از سید محمد تقی مومنی در مورد شهیدی که از پیکرش نور عجیبی می تابید به طوریکه بقیه فکر می کردند که خط مقدم آتش گرفته است.
کد خبر: ۴۸۴۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۹

خاطره ای از مادر شهید فیروزی
نوید شاهد - خاطره ای از مادر شهید فیروزی در مورد فرزندش که برای تشکر از نمازی که همسایه شان برای او خواند بود به خواب مادرش آمد.
کد خبر: ۴۸۴۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۷

در صورت تامین اعتبار محقق می‌شود؛
نوید شاهد - فرمانده سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان گفت: در صورت تامین اعتبار ۱۲۰ جلد کتاب در گروه سنی بزرگسالان در حوزه ایثار و شهادت چاپ می‌شود.
کد خبر: ۴۸۴۶۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۳

خاطره ای از مینا ناصری
نوید شاهد - خاطره ای از مینا ناصری در مورد دو شهیدی که بوی گلاب می دادند البته بدون آنکه کسی به آنهاگلاب زده باشد.
کد خبر: ۴۸۴۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۱

خاطره ای از آقای حمیدنژاد
نوید شاهد- خاطره ای از آقای حمید نژاد در مورد شهیدی که جسد او بعد از 9 سال سالم مانده بود، به طوریکه حتی از سرش که به دلیل اصابت ترکش سوراخ شده بود خون به داخل قبر چکیده شد.
کد خبر: ۴۸۴۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۵

نوید شاهد _ کتاب "غروب زرد خورشید" زندگی‌نامه شهید آزاده «منوچهر شعبانی» توسط پروانه شفیعی نیا به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۴۸۴۶۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

خاطره ای فرحناز رحیمی
نوید شاهد- خاطره ای از فرحناز رحیمی در مورد شهیدی که در خواب همسرش می رود تا نشانی پارچه ای را که با آن چشمان فرزندش شفا می یابد را بدهد.
کد خبر: ۴۸۴۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۵

نوید شاهد _ کتاب "خداحافظ دنیا" مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم حاج محمد شالیکار به قلم مصیب معصومیان است که از سوی انتشارات شهید کاظمی برای اولین بار در سال 95 عرضه بازار کتاب شد و سایت نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه به معرفی این کتاب برای علاقه‌مندان می‌پردازد.
کد خبر: ۴۸۴۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد خبر داد:
نوید شاهد - کتاب «کاغذ و قلم ممنوع» با موضوع بررسی سبک و محتوای خاطرات دفاع مقدس، با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۴۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

خاطره ای از فرحناز رحیمی
نوید شاهد- خاطره ای از فرحناز رحیمی در مورد همسر شهیدش که از شهادت خود با خبر بود و برای خداحافظی از همسرش به خانه برگشت.
کد خبر: ۴۸۴۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۳

نوید شاهد - کتاب "من ابرم تو ماه منی" داستان پدری است که در جنگ شیمیایی شده و ماجرای آزادسازی شهری که در آن زندگی کرده و قصه آزاد شدنش را برای فرزندش روایت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۴۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

خاطره ای از مهرداد راهداری
نوید شاهد - خاطره ای از مهراد راهداری در مورد یک جانباز شیمیایی که از آینده خبر داد و شیمیایی شدن خودش و شهید شدن تعدادی از دوستانش در اثر یک حمله شیمیایی را مدتی قبل خبرداد.
کد خبر: ۴۸۴۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۳

خاطره ای از حمید شفیعی
نوید شاهد- خاطره ای از حمید شفیعی در مورد دو شهیدی که تاریخ پیدا شدن پیکرشان را در خواب معین کردند.
کد خبر: ۴۸۴۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

معرفی کتاب؛
نوید شاهد - کتاب "سرمای ماندگار" به قلم محمد عمادالدین، کارنامه عملیاتی تیپ مستقل ١٢ قائم آل محمد (عج) در عملیات‌های بیت‌المقدس دو، سه و شش است.
کد خبر: ۴۸۴۴۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۱

نوید شاهد - کتاب «کوت کاپن» خاطرات یک سرباز ارتشی را روایت می کند که به قلم «شعبان زلیکانی» با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس مازندران توسط نشر «رسانش نوین» در 80 صفحه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۴۴۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۰

نوید شاهد - کتاب "خمپاره و صنوبر" با مضمون دفاع مقدس نخستین بار سال 1395 برای کودکان با دو هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۴۳۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۸

نوید شاهد _ "لرزه های بیداری" مجموعه‌ای از خاطرات «امان الله فضلی» است که به بیان حقایق ارزشمندی از شکل‌گیری انقلاب اسلامی در بجنورد می‌پردازد. این کتاب به قلم بیژ پروان از نویسنده های ایثار و شهادت به رشته تحریر در آمده است و از سوی انتشارات معبر در خراسان شمالی منتشر شده است.
کد خبر: ۴۸۴۳۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۹

معرفی کتاب،
نوید شاهد - کتاب «صارم» خاطرات و دلنوشته‌های آزاده و جانباز سرافراز شهید صارم طهماسبی است که به قلم نورالدین نوراللهی شاعر و نویسنده توانمند استان، گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات پیام آزادگان به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۴۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۷

نوید شاهد - مرتضی حلاوت تبار دوست شهید "حمید احدی" در کتاب "چشمهایش می خندید" می‌گوید: با حمید و مرتضی توی پیاده‌رو، کیف‌های‌مان را به طرف آسمان پرت می‌کردیم، سریع می‌دویدیم و آن را در هوا می‌قاپیدیم. موقع دویدن، خوردم به پسر جوانی که جلوتر از ما راه می‌رفت. سِکندری خورد و به‌زحمت تعادلش را حفظ کرد. برگشت و بهم چشم غرّه رفت.
کد خبر: ۴۸۴۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: مادرم با دست در را نگه داشت و یک قدم جلوتر رفت. گربه بلند شد و به سمت ما آمد. از زیر پایمان به داخل خانه بهنام رفت. مادرم گفت: پسرم رو از مدرسه اخراج کردن، میگن شما باید رضایت بدین.
کد خبر: ۴۸۴۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۳