شهید «عیسی آقاخانی» در قسمت دوم وصیت‌نامه‌ خطاب به خانواده‌اش نوشت: «نمی‌گویم برایم گریه نکنید، گریه بکنید چون قلب را پاک می‌نماید و دل را سبک می‌کند ولی طوری گریه نکنید که دل دشمنان را شاد نماید.»

به حال من گریه و زاری نکنید که باعث شادی دشمنان شود

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید عیسی آقاخانی، یادگار «هاشم» و «خدیجه» بيست و سوم خرداد ماه سال 1347 در روستای سربندان تابعه شهرستان دماوند ديده به جهان گشود. او تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد كشاورزی درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. این شهید گرانقدر بيست و سوم خرداد ماه سال 1367 در پاسگاه زيد عراق به شهادت رسيد. پيكر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و چهاردهم مهر 1376  پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید: دست‌نوشته‌های مناجات‌گونه شهید «عیسی آقاخانی» منتشر شد

نسبت به مسائل کشور بی‌تفاوت نباشید

متن وصیت‌نامه شهید «عیسی آقاخانی» را در ادامه مرور می‌کنیم:

خانواده عزیزم

خدمت پدر و مادر عزیزم این عزیزترین نقطه‌های قلب من سلام عرض نمود و امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید. شما برای من زحمات بسیار کشید از کودکی تا امروز که تازه می‌خواستید ثمره مرا بچشید خدا او را از شما گرفت. امیدوارم که مراسم غم مرا به مراسم عروسیم تبدیل کنید.

نمی‌گویم برایم گریه نکنید، گریه بکنید چون قلب را پاک می‌نماید و دل را سبک می‌کند ولی طوری گریه نکنید که دل دشمنان را شاد نماید.

خدمت یگانه برادر عزیزم آقا موسی سلام عرض نمود و امیدوارم که گناهان مرا ببخشید و جای خالی مرا پر نماید.

خدمت خواهران عزیزم سلام عرض نمود و امیدوارم که دخترانی پاک و خوب و مهربان باشید و نماز را حتماً بخوانید و قرآن را یاد بگیرید و بخوانید خدمت خواهرم فاطمه، آقا محمود، یاسر و طاهر سلام عرض می نمایم و امیدوارم مرا حلال کنند. خدمت خاله و دایی علی با خانواده خدمت عمو و ننه شوکت و دایی عباس زندایی و دایی کرم زندایی، دایی محمد علی، زندایی و بچه‌هایشان سلام عرض کنید و برای من حلالیت بگیرید. خدمت همه فامیل‌ها سلام برسانید و برایم حلالیت بگیرید.

تو آهنین پیکر از سنگینی حق ناله مکن و بار طاقت فرسای وظیفه را مردانه به شان برسان حضرت علی(ع)

در شگفتم از کسی که دگرگونیهای دنیا نسبت به اهلش دیده است چگونه به آن اعتماد می کند. امام رضا ع)

دوم فروردین ماه 67

ای خوش خونین در لقای یار رفتن رفتن *** سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن

ای مادر ای جانم چگو از تو تشکر کنم *** ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاده

بیا بابا تماشا کن که فرزندت شد داماد *** بسوی حجله دلشادم ولی زخمی بتن دارم

به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم

خداحافظ پسر شما عیسی آقاخانی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده