در سالروز شهادت شهید« ابراهیم رضوانی» منتشر می شود:
...در راه الله و پاسداري از انقلاب كبير اسلاميمان كه خونبهاي هزاران شهيد و معلول و جانباز و مجروح است بكوشم و لذا به جبهه آمدم و به جنگ عليه يك رژيم ضد خدايي برخاستم...
پاسداری از انقلاب خونبهای هزاران شهید و جانباز

نویدشاهدالبرز:

شهید«ابراهیم رضوانی» فرزند « اسماعیل و زهرا» در سال 1346، در شهر گرمسار و در خانواده ای مومن و انقلابی چشم به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و برای امرار معاش وارد کارخانه قرقره زیبا شد و به استخدام آنجا در آمد.

در دوران جنگ تحمیلی به عنوان رزمنده دلاور به دفاع از اب و خاک کشورش بر خاست. سرانجام بعد از مجاهدت های بی دریغ و حماسه آفرینی های فراوان در منطقه عملیاتی اندیمشک در چهاردهم دیماه 1363، بر اثر اصابت ترکش به درجه والای شهادت نایل آمد و پیکر پاکش در گلزار شهدای چهارصدکرج مظهر ایثار و فداکاریست.

شهید گرانقدر در وصیت نامه خود چنین می نگارد:

پدر و مادر عزيزم، سلام ؛

وصيتنامه‌ام را از جايي برايتان مي‌نويسم كه هر قدمش شهيدي بر خاك غلطيده و در هر لحظه صداي خمپاره و رگبار مسلسل در فضا طنين‌ می افكند. از خداوند طلب آمرزش مي‌كنم.

مادرم! شما عمری مرا با چه رنجها و زحمات بزرگ كردی و فقط به اين خاطر كه روزی مانند ليلا اكبر خود را به جهاد بفرستي و امروز مادر عزيزم مرا در جبهه مي‌بيني و از شما مي‌خواهم كه دعا كني تا خدا گناهان مرا ببخشد، چنانچه در جبهه به شهادت رسيدم. نمازهاي قضا و دو ماه روزه‌ام را بگيريد خداوند هر چه خواهد همان خواهد شد هيچ كس نمي‌تواند در كار خدا داخل شود.

علاقه پدر و مادر به فرزند و فرزند به پدر و مادر فطري است و هيچ كس نمي‌تواند آن را ناديده بگيرد ولي فعلاً موقعيت چنين ايجاب مي‌كند كه از شما دور باشم و از مسلمين و اسلام دفاع كنم، عزيزان من بزرگترين رسالت و مسؤوليتي كه بر دوش خود حس مي‌كردم اين بود كه در راه الله و پاسداري از انقلاب كبير اسلاميمان كه خونبهاي هزاران شهيد و جانباز و مجروح است بكوشم و لذا به جبهه آمدم و به جنگ عليه يك رژيم ضد خدايي برخاستم، من قدم نهادن در اين راه خدايي را يك فريضه مي‌دانم و در اين راه اگر هم كشته شوم باز پيروزم، به هر حال اين مايه شكر به درگاه پروردگار و افتخار من و شماست كه در اين راه با كافران و منافقان بجنگم و به درجه رفيع شهادت نائل گردم، مادرم، مي‌دانم كه از مرگ من قامت رشيدتان خميده مي‌گردد ولي همين قد خميده بزرگترين سعادت و افتخار براي شما خواهد بود.

به خدا قسم ؛ من نه به خاطر مقام و نه پول و نه غيره به جبهه آمدم بلكه فقط براي دفاع از اسلام و مسلمين و براي خدا و بس، اندك پولي كه نزد شما دارم براي قسط خانه بدهيد تا شايد گوشه از مخارج شما را تأمين كند. دعا براي امام و رزمندگان را فراموش نكنيد و سلام مرا به اقوام و فاميل‌ها برسانيد.

                                                                                                                            خداحافظ ـ والسلام


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده