شهید تیر ماه
يکشنبه, ۱۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۳۶
شهید محمدرضا آقاجانی زاده فرزند امین در سال 1341 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 21/4/60 در جبهه دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

عاشق شهادت و جبهه بود. وقتی قم می­رسید 3 روز می­ایستاد و می­رفت. 40 روز بود از او خبر نداشتیم. چون خرمشهر حمله تن به تن بود به پدرش گفتم شاید نتوانسته خبری بدهد. تا ینکه بعد از 40 روز نامه نوشت من خوب هستم و سالم هستم. یک هفته بعد خودش آمد و گفت دوستم شهید شده است.  

وقتی مرخصی می­آمد خیلی از جبهه خاطره تعریف نمی­کرد. یک عکس با لباس پاسداری انداخته بود و گفت مادر شهید شدم این عکس را بگذار برای حجله. ماه رمضان بود و موقع افطار. می­خواستیم افطار کنیم رفتم پسرم را صدا کنم برای افطاری که زنگ خانه را زدند و شوهرم در را باز کرد جوانی دست شوهرم را کشید و رفتند بیرون حدود نیم ساعت صحبت کردند. پسرم در سردخانه بود و من نمی­دانستم. از شوهرم پرسید چه کسی بود و چه کار داشت؟ گفت: محمّد تیر خورده است و من دارم بیمارستان می­روم. رفت بیمارستان و تا صبح نیامد.  

اخلاق پسرم خیلی خوب بود و دیگران را نصیحت می­کرد. همیشه می­گفت من شهید می­شوم و خواهرانش می­گفتند این قدر نگو من شهید می­شوم و آخر هم شهید شد. شوهر خواهرش فوت کرده بود و دائما به خواهرش کمک می­کرد و به بچه­های خواهرش می­گفت خیال کنید من پدرتان هستم. در تظاهرات شرکت می­کرد و جیبهایش را پر از سنگ می­کرد به او می­گفتم آخر با این کارهایت شهید می­شوی. می­گفت چه بهتر که آدم شهید بشود.

رفته بودیم تشییع جنازه دوستش وقتی برگشتیم شروع کرد به خواندن نهج البلاغه و گفت مادر من می­خوانم شما گوش بدهید ببینید چه نوشته شده است. پرسید مادر تشییع جنازه دوستم شلوغ بود؟ گفتم: بله. گفت: بخاطر این شلوغ بود که شهید شده است اگر من هم شهید شدم شما ناراحت نباشید.  

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده