سی و پنجمین سالروز شهادت شهید عبدالرضا رودبندی زاده
از کدامین صفات او بگویم؛ از تواضعش که چون محمد بود، یا از شمشیر زدنش چون علی، چون حسن مظلوم بود، خونش را در راه حسین و مانند حسین ریختند عبادتش چون زین العابدین بود، علمش را از مولایش محمد بن باقر به ارث برد. صداقتش همچون صداقت جعفر صادق، مهربانی و عطوفتش مثال موسی کاظم غریبیش...
زندگینامه شهید عبدالرضا رودبندی زاده ؛ توصیف شهید از زبان همسر

نوید شاهد البرز: شهید "عبدالرضا رودبندی زاده" در سال 1334 در خانواده ای متدین و مستضعف دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را تا دوم دبیرستان ادامه داد و بعد از آن بدلیل شرایطی که داشت به اشتغال روی آورد.

وی همواره از نظر بی باکی و شجاعت و صداقت در خانواده زبانزد خاص و عام بود .

در مجالس مذهبی و خصوصا نماز جماعت و ایام سوگواری حسینی شرکت فعالانه داشت. تا اینکه در تاریخ 1353 به خدمت سربازی رفت و از آنجا که خوی برادر شهیدمان با طاغوت و طاغوتیان سر سازش نداشت. چندین بار بر اثر درگیری با مامورین شاه معدو م به زندان پادگان افتاد و رژیم برای متزلزل کردن روحیه اش او را به جزیره خارک تبعید کرد و تا آخر دوران سربازی در آنجا بسر برد.

پس از اتمام سربازی به کار برق کشی مشغول شد. تا درسال 1356 که مصادف با انقلاب انسان ساز اسلامی به رهبری امام امت خمینی بت شکن بود که شهید دست از کار کشیده و تمامی وقت و وجود خود را در خدمت انقلاب اسلامی قرار داد.

در کلیه راهپیماییها و مجالس سخنرانیها ضد رژیم و در گیرهای خیابانی با مامورین حکومت نظامی شرکت فعالانه ای داشت و چندین بار در حین در گیریهای خیابانی با مامورین درصدد دستگیری ایشان بودند که با جسوری و شجاعت موفق به فرار شد.

تا پیروزی انقلاب اسلامی لحظه ای از پیشبرد اهداف مقدس انقلابمان شانه خالی نکرده و بعد از پیروزی انقلاب در کمیته انتظامات شهر شروع به فعالیت کرد.

برادر عزیزمان در سال 1359 ازدواج کرده و ثمره این ازدواج فرزندی بنام حمزه به یادگار مانده که امیدواریم همچون پدر شهیدش رهروی صادق و چون حمزه بزرگ سربازی برای امام زمان (عج) باشد.

از آنجا که انقلاب با ضد انقلاب ها درگیر بود، ایشان در درگیریهای مختلف نقاط خوزستان در جهت سرکوبی ضد انقلاب شرکت نمود و با تشکیل سپاه از طرف امام امت شهید عزیزمان که تشنه خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی بود. به خدمت سپاه از طرف امام امت برادر عزیزمان که تشنه خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی بود، به خدمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول در آمد و به محض دستور امام مبنی بر آزادی کردستان از چنگ مزدوران شرق و غرب با دیگر رزمندگان سپاهی راهی کردستان شد و در آنجا به مبارزه با ضد خلقیهای وطن فروش پرداخت و تا چند قدمی شهادت پیش رفت ولی به حول قوه الهی از خطر نجات پیداکرد. در کردستان بود که به محض دریافت خبر حمله ناجوانمردانه آمریکایی به منظور عملیات غیر منظم بر علیه کافران بعثی به منطقه شرکت کرد.

وی به شجاعت دلیری به سمت معاون فرمانده عملیات در کرخه انتخاب و به خدمت مشغول شد و تا حمله فتح المبین در این سمت مشغول فداکاری بود.

ایشان علاوه بر شجاعت و دلیری از نظر حسن اخلاق و رفتار اسلامی محبوب برادران همسنگر خود بوده و در اوقاتی که عملیات نبود وقت خود را به مطالعات اسلامی خصوصا قرآن و نهج البلاغه و دعاها می گذراند و از اینکه منطقه بر اثر خیانتهای مزدوران استعمار مخصوصا بنی صدر بی حرکت بود. بسیار رنج می برد و بعد از فرمان انقلابی امام مبنی بر عزل بنی صدر فرماندهی کل قوا و حالت تهاجمی در کلیه جبهه های جنگ برادر عزیزمان سهم بسزایی در تشکیل هماهنگی نیروهای رزمنده داشت. بعد از حمله ظفرمند فتح المبین که منجر به آزادی بیش ا ز2500 کیلومتر مربع شد. برای آزاد سازی خرمشهر و دیگر سرزمینهای اسلامی به عنوان فرمانده یکی از گروهانهای عملیاتی منطقه مذکور اعزام شد.

ایشان قبل از اینکه به خرمشهر برود، نوید شهادت خود را به خانواده اش داده بود . وی در مرحله اول عملیات بیت المقدس که گذشتن از رودخانه کارون و گرفتن جاده اهواز خرمشهر انجام شد، شرکت موثر داشت و با آغاز مرحله دوم نیز که از جاده به طرف مرزهای اسلامی شروع شد. در عرض چند ساعت با دیگر رزمندگان اسلام توانستند خود را به مرز برسانند.

در یکی از ضد حمله های مزدوران بعثی همراه با دیگر رزمندگان به محاصره در می آیند ولی به حول قوه الهی و رهبر ی امام زمان و دعای خیر امام امت به سلامت خود و گروهان خود را از محاصره خارج می کند.

بدلیل شایعات منافقین مبنی بر به شهادت رسیدن او فقط برای دلداری خانواده بمرخصی آمده از آنجاییکه عشق به شهادت و احساس مسئولیت آزادی خرمشهر در وجود او موج می زد. فقط 24 ساعت نزد خانواده مانده و بلا فاصله به منطقه باز می گردد.

آغاز مرحله سوم عملیات که به محاصره کامل خرمشهر منجر می شود، در عصر یکشنبه بیستم خرداد 61 بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت فی سبیل الله بود و رسید و با جمع دیگر برادران خود به لقا الله پیوست.


توصیف شهید عبدالرضا رودبندی زاده در کلام همسر

از کدامین صفات او بگویم؛ از تواضعش که چون محمد بود، یا از شمشیر زدنش چون علی، چون حسن مظلوم بود، خونش را در راه حسین و مانند حسین ریختند عبادتش چون زین العابدین بود، علمش را از مولایش محمد بن باقر به ارث برد. صداقتش همچون صداقت جعفر صادق، مهربانی و عطوفتش مثال موسی کاظم غریبیش هم چون رضای غریب، تقوایش چون محمد تقی هدایتگر بود. برای همه همچون علی نقی پاک و منزه چون حسن عسگری و منتظر و منتظر در هجر امام زمانش منتظر مهدی (عج)

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده