چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۲
گفتا شرارِ آهی، از جانِ داغداری از دیدگان دمادم، ریزم گلابِ ماتم
دارم ز داغ یاران، آشفته روزگاری

گر گل رود زبستان، حاصل چه از بهاری؟

جان را فراق جانان، دردی و تلخ دردی

دل را حدیثِ هجران، باری و سخت باری

اول بلای هجران، آسان گرفته بودم

دردا که دیدم آخر، مشکل فتاده کاری

ای دوست بر دل ما، خوشتر ز مرهم آید

زخمی که می پسندی، داغی که می گذاری

پرسیدم از شقایق، کاتش چه بر دلت زد؟

گفتا شرارِ آهی، از جانِ داغداری

از دیدگان دمادم، ریزم گلابِ ماتم

در کوی گلفروشان، با یادِ گلعذاری

از یاد لاله زاران، مان از برای یاران

یا داغِ سینه سوزی، یا درد جان شکاری

هر دم چو ابر نیسان، بر این «چمن» بگریم

کز داغِ گلعذاران، در دل شکسته خاری

منبع: زمان گل سرخ/ (مجموعه شعر دفاع مقدس)/ محمدرضا یاسری (چمن تهرانی)/1390

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده