شهید منا علی محمد خادمی زاده
پنجشنبه, ۲۵ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۷
پس از ده سال انتظار در سال 1394 به حج تمتع مشرف شدیم . در زمان آمادگی برای حضور در مراسم حج تمتع و زمانی که در مکه و مدینه بودیم ایشان از خوشحالی سراز پا نمی شناخت.

سالگرد شهادت مهاجران الی اله بهانه دیداری شد تا با خانواده شهید علی محمد خادمی زاده مصاحبه ای داشته باشیم .

لطفا خودتان را معرفی نمایید؟

به نام خدا ، شمسایی هستم همسر شهید علی محمد خادمی زاده ، (شهید حادثه منا) .

ایشان متولد چه سالی و کجا می باشد؟

ایشان در یکم فروردین 1339 در روستای دهبال از توابع بخش سیاخ و دارنگون به دنیا آمد. و در همان دوران نوزادی همراه خانواده به شیراز نقل مکان می کنند .

از خصوصیات دوران کودکی و نوجوانی شهیدمختصری بفرمایید؟

در همان سنین کودکی و نوجوانی علاقه مند به شرکت در نماز جماعت مسجد و جلسات قرآنی بود و توسط پدر زحمتکش خود مرتبا تشویق به ادامه تحصیل می گردید . در سن 15 سالگی پدر را به دلیل بیماری از دست می دهد . وی علاوه بر تحمل درد یتیمی مجبور می شود در کنار ادامه تحصیل جهت اداره امور خانواده ( مادر و خواهر ) به کار بنایی مشغول گردد. وی با برادر ارشد خود در این شغل به مهارت زیادی دست می یابد ، اما او هدف خود را رفیع تر می دانست.

از فعالیتهای شهید در زمان انقلاب توضیحاتی را بفرمایید؟

زمانی که ایشان به مقطع دیپلم می رسد با شخصیت امام خمینی (ره) آشنا می گردد و به صورت پنهانی به پخش اعلامیه و تکثیر نوارهای ایشان می پردازد . در سن 18 سالگی در سال 57 همگام با مردم انقلابی در تظاهرات شرکت فعال داشته تا اینکه انقلاب به پیروزی می رسد.

حضور در جبهه ایشان از چه زمانی بود؟

در سال 58 آماده خدمت سربازی می گردد و هم زمان سربازی او مصادف با جنگ تحمیلی شد ، ایشان به صورت فعال در جبهه های حق علیه باطل شرکت نموده و پس از مدت سربازی به عضویت سپاه در آمده و به دلیل ادامه یافتن جنگ در همان شغل باقی می ماند و به آموزش نیروهای نظامی و بسیجی جهت شرکت در جبهه می پردازد .

ایشان در چه سالی ازدواج کردند؟

در 14 مهر سال 61 در سن 22 سالگی ازدواج کردیم و خداوند 3 پسر به ما عطا نمود.

مسئولیت های ایشان در طول جنگ تحمیلی چه بوده؟

در تمام عملیاتهای مختلف با تمام وجود شرکت می کرد و به عنوان مسئول گردان و سپس به عنوان مسئول عقیدتی در سپاه فجر شیراز فعالیت داشت.


میزان تحصیلات شهید چه اندازه بوده است ؟

در سال 64 در کنکور سراسری شرکت نمود و در دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد که به همراه خانواده ( همسر و فرزند ) به شهر مشهد مقدس جهت ادامه تحصیل مهاجرت کردیم اما او در کنار ادامه تحصیل در دانشگاه مرتبا در جبهه و دفاع مقدس حضور داشت و سعی می کرد در تمام عملیات ها شرکت کند. تا سال 67 که فرزند دوممان به نام حمید رضا به دنیا آمد در این زمان قطع نامه 598 پذیرفته شد و اما ایشان در سال آخر جنگ به دلیل حساسیت زمان و منطقه های عملیاتی کلا در مناطق جنگی حضور داشت و در مدت یکسال فقط یک مرتبه به مدت یک شب به دیدار ما آمد و بلافاصله به جبهه برگشت .

با توجه به این مشکلات باز او راضی نشد جبهه ها را رها کرده به ترد خانواده برگردد . در زمانی که ایشان در جبهه حضور داشتند تمام دروس دانشگاهی را به صورت غیر حضوری شرکت می کردند و فقط در زمان امتحانات در مشهد حضور داشت و واحدهای دانشگاهی را با نمرات خوبی می گذراند . پس از اتمام جنگ و پایان دوره کارشناسی ایشان به شهر شیراز بازگشتند و در پادگان امام حسین (ع) در  مسئولیت عقیدتی سپاه فجر شیراز مشغول به خدمت گردید .


در تمام مدت زمان فعالیت خود در سپاه پاسداران با تمام وجود کار می کرد و مرتبا در ماموریت های مختلف حضور داشت . با تمام فعالیت های شدیدی که داشت بسیار به خانواده خود علاقه داشت و ذره ای از عشق و علاقه خود به آنها کم نمی گذاشت . در کل دوره خدمت در سپاه کوچکترین استفاده ای از امکانات دولتی نداشت در سال 1380 در مقطع فوق لیسانس دانشگاه قم در رشته فلسفه پذیرفته شد و با همه سختی های ایاب و ذهاب در راه قم و شیراز با علاقه این مقطع را پشت سرگذاشت و در این زمان به درجه سرهنگ تمامی نائل شد . همواره به تدریس علاقه مند بود و در اواخر خدمت خود در دانشکده زرهی حضور فعال در برگزاری کلاسهای عقیدتی داشت  و او پس از پشت سرگذاشتن دورانی سخت در سال 1386 با 25 سال سابقه خدمت بازنشسته گردید . اما بلافاصله در دانشگاهی متفاوت مانند دانشگاه شیراز – موسسه فارا – خوزه بهشتی دانشگاه آزاد و علمی کاربردی مشغول به تدریس شد .. در سال 1390 دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم قرآنی از دانشگاه علوم قرآنی شیراز کسب نمود

از نحوه اعزام و شهادتشان بگویید؟

ایشان در سفرهای سیاحتی و زیارتی همواره شرکت می نمودند هیچگاه بدون من و خانواده به مسافرتی نمی رفت . در سال 1384 پس از بازگشت از حج عمره بلافاصله برای حج تمتع ثبت نام کرد . پس از ده سال انتظار در سال 1394 به حج تمتع مشرف شدیم . در زمان آمادگی برای حضور در مراسم حج تمتع و زمانی که در مکه و مدینه بودیم ایشان از خوشحالی سراز پا نمی شناخت.

تمام وقت خود را به عبادت گذراند حتی از شرکت در بازدیدهای دوره ای خود داری می نمود و اعتقاد داشت که ممکن است چنین سفری دیگر پیش نیاید . هر روز به طواف خانه خدا می رفت . و کمتر در هتل حضور داشت . کمتر به استراحت می پرداخت شاید در شبانه روز سه یا چهار ساعت بیشتر خواب نداشت . قبل از مراسم عرفات حالات شوق عجیبی در چهره او نمودار شده بود . اصلا زمان حضور در مکه را سعی می کرد به هدر ندهد و به هیچ بازار نرفت و اعتقاد به گذران وقت در بازارها نداشت . تا اینکه در مراسم عرفات شرکت نمود و پس از آن در روزعید قربان 02/7/94 قبل از به پایان رسیدن مراسم و در زمان حرکت به سمت رمی جمرات در اثر بی مدیریتی حکام آل سعود در اثر فشار جمعیت و خفگی در اثر گرما و تشنگی به درجه رفیع شهادت رسید و پس از این واقعه بدون هماهنگی توسط آل سعود در مکه به خاک سپرده شد که پس از مدت چهارماه مفقودی در تاریخ 14 دی ماه 1394 به آغوش خانواده بازگشت و پس از تشییع جنازه توسط مردم شهید پرور شیراز در خاک وطن به آرامش رسید .

روحش شاد و یادش گرامی باد



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده