گفت و گو با سردار محمدحسین نجات:
شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۹
سردار محمد حسین نجات که پیش از پیروزی انقلاب در گروه منصورون فعالیت داشت، پس از انقلاب به همراه تعدادی دیگر از دوستان خود تشکیلات «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را راه اندازی کردند.پس از ایجاد ناامنیهای ضدانقلاب در منطقه کردستان، وی به همراه شهید محمد بروجردی به این منطقه رفت و به همراه تعدادی دیگر»سازمان پیشمرگان کرد مسلمان» را ایجاد کردند. در سال ٦٠ و به دنبال فرمان حضرت امام (ره) مبنی بر عدم حضور نظامی ها در احزاب و گروههای سیاسی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جدا شد و به سپاه پاسداران پیوست.وی پس از اتفاقات تیرماه سال ٧٨ مدتی فرماندهی قرارگاه ثارالله و پس از آن مسئولیت فرماندهی سپاه ولی امر را تا سال ١٣٨٩ برعهده گرفت.سردار نجات پس از فرماندهی سپاه ولی امر، مدتی در سمت جانشین سازمان اطلاعات سپاه در حال فعالیت بود.سردار محمدحسین نجات، اکنون به عنوان معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت است. در خصوص ابعاد شخصیتی و مبارزاتی شهید سردار سلیمانی با سردار محمد حسین نجات به گفتگو نشسته ایم که در ادامه متن این گفتگو را می خوانید.

شهید حاج قاسم سلیمانی به نصرت الهی اعتقاد داشت

نوید شاهد: نقش حاج قاسم سلیمانی در مبارزه با مواد مخدر در مرزهای شرقی کشورمان چگونه بود؟

سپهبد حاج قاسم سلیمانی، قهرمان و فرمانده مبارزه با تروریسم بود. زمانی که ایشان فرمانده سپاه قرارگاه قدس سیستان و بلوچستان بودند آن ایام همزمان با اوج شکل گیری و فعالیت گسترده کاروان های قاچاق مواد مخدر و اقدامات تروریستی در مرزهای شرقی کشورمان بود. شورای امنیت ملی به این نتیجه رسید که مسئولیت مبارزه با این اقدامات را به سپاه واگذار کند. سپاه هم مسئولیت قرارگاه قدس آن منطقه را به سردار سلیمانی واگذار کرد. سردار سلیمانی توانست در مدت محدودی تمام کاروان های مسلح که با قاچاق مواد مخدردر مرزهای شرقی کشورمان ایجاد ناامنی کرده بودند را پاکسازی و نابود کند. ایشان بعد از درخشش در جنگ تحمیلی در این بخش هم موفق عمل کرد. 

آمریکایی ها چرا و چگونه داعش را ایجاد کردند؟

امریکایی ها به دنبال سیاستی بودند تا در خاورمیانه ایجاد ناامنی و بی ثباتی کنند تا بتوانند نفوذ خود را در این منطقه بیشترکنند. آنها با همکاری رژیم اشغالگر قدس و حمایت های بی دریغ عربستان سعودی اقدام به ایجاد گروهی کردند بنام داعش. آنها با این اقدام، سعی داشتند جنگی را به راه بیاندازند تا شیعه و سنی را رو در روی هم قرار دهند یا بهتر است بگوییم مسلمان را در برابر مسلمان. آن ها به دنبال سیاستی بودند تا به جای اینکه مسلمانان برعلیه رژیم اشغالگر قدس و امریکای جنایتکار بپا خاسته و مبارزه کنند رو در روی هم قرار گیرند. آنها جنگی درونی راه انداختند و یکی از اهدافشان نشان دادن چهره ای زشت و خشن از اسلام به جهانیان بود. جهت پیاده سازی چنین سیاستی، جریان تروریستی سیاه بی منطقی به نام داعش را ایجاد کردند. هر جریانی که در منطقه آزادی خواه بود، هر جریانی که به دنبال مبارزه با رژیم اشغالگر قدس بود را با این شیوه به جنگ درونی مشغول ساختند. رئیس جمهور کنونی آمریکا در اوایل به قدرت رسیدن به تمام جهانیان گفت که داعش به دست دولت اوباما و آمریکا درست شده است. آنها با استفاده از احساسات پاک مسلمانان، جریان تکفیری ایجاد کرده بودند و این جریان تکفیری در سوریه تعداد بسیار زیادی کشتار انجام داد و سپس این جنایت را در عراق گسترش و ادامه داد.

نقش سردار سلیمانی در نابودی داعش چگونه بود و هدف اصلی آمریکا از ترور سردار سلیمانی در کوتاه مدت و بلند مدت چه بوده است و اینکه آیا توانستند به اهدافشان برسند؟

سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس، قهرمان مبارزه با این گروه تکفیری بود. سردار سلیمانی توانست جریان داعش و جبهه النصره را که حدودی از خاک سوریه را اشغال کرده بود، توسط گروه مستشاری و با برنامه ریزی نابود کند. اگر داعش و جبهه النصره در سوریه شکست نمی خورد، جایگاه بعدی آنها ایران بود. داعش با حمایت عربستان ، آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بخش هایی از عراق را تصرف کرده و تا نزدیکی های کربلا پیش روی کردند. این پیشروی منجر به اعلام جهاد آیت الله سیستانی شد و با کمک نیروی قدس، سپاه حشدالشعبی ایجاد، رشد و گسترش یافت. در این مسیر مردم عراق هوشیار شده و سازماندهی منسجمی پیدا کردند و حاج قاسم سلیمانی با کمک های مستشاری توانست تکفیری های داعش را به کمک ارتش عراق و نیروهای حشدالشعبی نابود کند. سخنرانی حاج قاسم سلیمانی که گفتند تا چند ماه دیگر، شما اثری از داعش را نخواهید دید؛ اعلام شکست امریکا و متحدانش در منطقه بود. حاج قاسم توانست جریانی که آمریکایی ها به همراه رژیم صهیونیستی و با پشتوانه های مالی عربستان سعودی در منطقه راه انداخته بودند تا جنگ داخلی بین مسلمانان ایجاد کنند را از بین ببرد. آمریکاییها مجبور بودند تا حاج قاسم سلیمانی را به شهادت برسانند چون ایشان بزرگ قهرمانی بود که توانسته بود این توطئه را خنثی کند. داعش دقیقا نقطهای را هدف قرار داده بود که بعد از پیروزی انقلاب، سالها محورمقامت علیه امریکا و رژیم اشغالگر قدس بود یعنی سوریه و عراق. هدف بعدی آنها ایران بود که محور مقاومت در منطقه علیه استکبار است.تمام سیاستهایشان را سردار سلیمانی با شکست مواجه کرد. همانطور که سید حسن نصرالله گفتند که حاج قاسم سیدالشهدای مقاومت بود، سردار مقاومت و علمدار مقاومت بود.امریکایی ها با ترور بزدلانه سردار سلیمانی سعی داشتند تا شکست هایشان را در منطقه کمرنگ کنند اما نه تنها موفق نشدند بلکه با شکستی دیگر همراه شدند و آن اعلام خروج نیروهای امریکایی از عراق است و دیگر هیچ جایی از لبنان، عراق، سوریه، یمن، فلسطین و افغانستان جای امنی برای نظامیان آمریکا و پنتاگون نیست.

حاج قاسم سلیمانی چگونه توانست محور مقامت را در منطقه استحکام بخشد؟

جریان مقاومت قبل از رفتن حاج قاسم به نیروی قدس با بعد از رفتن ایشان کاملا متفاوت بود. اگر اکنون می بینیم که حزب الله در دفاع از خاک خود به قدرتی رسیده است که رژیم صهیونیستی جرات نمی کند تا به نقطه ای از خاک لبنان حمله کند این نتیجه کمک مستشاری حاج قاسم به حزب الله لبنان است که حزب الله لبنان را به این حد از قدرت رسانده است. اگر می بینیم که حوثی های یمن برای استقلال کشورشان مقابل عربستان سعودی تمام قد می ایستند و مبارزه می کنند این نتیجه کمک مستشاری حاج قاسم به دلاورمردان حوثی است. عربستان سعودی در ابتدای حمله به یمن اعلام کرده بودند ظرف مدت شش ماه یمن را تصرف خواهند کرد اما اکنون بعد از گذشت ۴ سال از اقدام خود ناکام مانده اند. عربستان سعودی کشتار عظیمی از زنان و کودکان بی گناه را در یمن به راه انداخته اند که جوامع مدعی بین الملل تاکنون سکوت پیشه کرده اند.حوثی ها افرادی جنگجو و استقلال طلبی هستند و همین که ما توانستیم تجارب خودمان را به آنها منتقل کنیم، توانستند در مقابل دشمن بایستند. این اتفاق را در سوریه هم رقم زدند یعنی آمریکایی ها به کمک عربستان آمده بودند تا رژیم بشار اسد را ظرف مدت شش ماه از میان بردارند. خاک سوریه را نیز اشغال کردند اما چون بشاراسد فرد استعمار ستیزی است و ارتش و مردم سوریه با کمک مستشاری حاج قاسم توانستند داعش را پاکسازی کنند و بشاراسد همچنان پابرجاست و داعش نابود شده است. آمریکایی ها سپس روش دیگری را به کار بردند، ابتدا عراق را اشغال کردند و سپس با ظاهر دموکراسی سعی کردند تا دولت دست نشانده ای در عراق قرار دهند که نیروی قدس با آگاه کردن مردم عراق و انتقال تجارب خود به مردم عراق توانست این توطئه را نیزخنثی کند. خود آمریکایی ها اعتراف کردند که میلیاردها دلار هزینه کردند اما دولتی که اکنون در عراق است متمایل به ایران است. 

امریکایی ها یکی از دلایل ترور وحشیانه شهید حاج قاسم سلیمانی را حمله عده ای به سفارت امریکا در عراق اعلام کرده اند اما واقعیت این ماجراچیست؟

امریکایی ها زمانی که دیدند تمام برنامه ها و نقشه هایشان با شکست مواجه شده است تصمیم گرفتند با سازماندهی و همراه کردن عده ای در قالب گروه های مردم نهاد و پرداخت پول به آنها زمینه اعتراض علیه دولت عراق را فراهم کنند. امریکایی ها با پرداخت پول و سازماندهی عده ای آشوبگر درصدد بود تا سوار این موج شده و دولت عراق را وادار به استعفا کنند و دولت دست نشانده خود را بر سرکار بیاورند. در ابتدا آمریکایی ها موفق شدند سوار این موج شوند و با تظاهرات خشونت آمیز در صدد بودند تا دولت و مجلس عراق را منحل کنند اما در ادامه موفق نبودند.البته این جریانی که امریکایی ها به راه انداخته بودند می رفت تا دولت و مجلس را مختل کرده و کودتایی در عراق روی دهد اما مردم عراق با هوشیاری این توطئه را با شکست مواجه کردند. مردم عراق زمانی که از دست های کثیف امریکایی ها در این توطئه باخبر شدند به سمت سفارت آمریکا حرکت کرده و در صدد تسخیر سفارت آمریکا برآمدند. مردم در آنجا شعار مرگ بر آمریکا سر دادند و اعتراض و بیزاری خود را از آنها اعلام کردند. مدتی که عراق دچار توطئه داعش شده بود، ایران در کنار مردم و دولت عراق قرار داشت و بدون هیچ چشم داشتی شروع به امداد رسانی و بازسازی مناطق تخریب شده کرد. ایران در بازسازی زیر ساخت های کشور عراق که از بین رفته بود کمک کرد. در مقابل امریکایی ها که از هزاران کیلومتر دورتر به این کشور آمده و این کشور را اشغال کرده بودند نه تنها هیچ کمکی به این کشور نداشته اند بلکه با بهانه های مختلف، سالیانه ۵/۱ میلیون بشکه نفت عراق را بابت هزینه کار خود خواسته خودشان از مردم عراق به یغما می برند و این را مردم عراق به خوبی متوجه شده اند. این از خوی استعمار طلبی آمریکایی هاست. اما این روزها مردم عراق بیدار شده اند و جهت شعارهای مردم عراق برعکس شد و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند و سفارت آمریکا در عراق را که باعث اصلی ناامنی در آنجا بود را به آتش کشیدند. وقتی آمریکایی ها می بینند که تمام نقشه آنها در سوریه و عراق با شکست مواجه شده، عامل اصلی شکست خودشان در منطقه را نیروی قدس و حاج قاسم سلیمانی می دانستند لذا ترامپ راهی جز این نداشت که حاج قاسم را ترور کند اما نمی دانست این کار خبیثانه باعث پایان عمرحضور آنها در عراق خواهد شد. 

 شما، علت محبوبیت سردار سلیمانی در بین مردم را در چه می دانید؟

حاج قاسم چند خصوصیت بارز داشت. خصوصیت اول ایشان این بود که عامل عزت ایران بود، یعنی سردار سلیمانی قهرمان مقابله با آمریکا بود. آمریکا با اقداماتش در منطقه در صدد بود تا مردم مظلوم منطقه را زیرسلطه خود قرار دهد اما فردی که در برابر آمریکا، اسرائیل و عربستان ایستاد، حاج قاسم سلیمانی بود. مردم از آمریکا ، رژیم صهیونیستی و عربستان متنفر هستند. اگر نظرسنجی صورت گیرد بیش از ۹۰ درصد از مردم از این کشورها متنفرند. مردم، این کشورها را باعث ناامنی در منطقه می دانند، کشورهایی که عامل کشتار مردم بی گناه در منطقه هستند. هر چقدر که مردم منطقه، بدبختی دارند از آمریکاست. در هر منطقه ای که تروریسم حضور دارد به پشتوانه امریکاست. در هر نقطه ای از منطقه، جنگی اتفاق می افتد عاملش امریکاست. اگر در کشورمان اختلافی به وجود می آید عاملش آمریکاست. از کودتای ۲۸ مرداد تا به الان، آمریکا با ما دشمن است و این دشمنی آنها به ایران ثابت شده است. قهرمان مقابله با این عوامل در ایران، حاج قاسم است. در منطقه به غیر از ایران چه افرادی با این کشورها مبارزه می کنند؟ حزب الله لبنان؛ چه کسی از حزب الله حمایت می کند؟ نیروی قدس و مخصوصا حاج قاسم سلیمانی و در یمن هم همینطور است. حمایت های مستشاری حاج قاسم سلیمانی از دولت ها و مردمی که در صدد استقلال و مبارزه با استعمار هستند باعث شد حاج قاسم در بین مردم محبوب شود چون مردم، کشتار کودکان بی گناه را در سوریه و عراق و یمن دیده بودند و همین کافی بود تا مردم از فردی که انتقام این کودکان بی گناه را از داعش و امریکا گرفت را دوست داشته باشند.

 به نظرشما حضور میلیونی مردم در تشییع جنازه سردار سلیمانی و شهدای همراهشان به چه دلیل بود؟

حضور این تعداد از مردم در مراسم تشییع حاج قاسم را انتظار نداشتیم. هیچ کس انتظار چنین حضوری را نداشت حتی آنهایی که حاج قاسم را از نزدیک می شناختند و علاقه مند ایشان بودند. حضور و استقبال مردم فراتر از حد انتظار بود و فقط در تهران و کرمان نبود بلکه در سراسر کشور این چنین بود. مردم معتقد بودند که در این ۲۰ سال اخیر حاج قاسم در همه میدان ها حاضر است. مردم ما غرور ملی و مذهبی دارند و احساسشان این بود که عزت دینی آنها را که حاج قاسم مدافعش بود، شهید شده است. مردم معتقد بودند حاج قاسم عزت ایران بود. حاج قاسم وارد جدل های سیاسی نمی شد و پیرو رهبری بود. در زمان حضرت امام خمینی (ره) نیز حاج قاسم این چنین بود. ایشان در لشکر ثارالله، گوش به فرمان حضرت امام بود. سردار سلیمانی گوش به زبان رهبری و گوش به فرمان رهبری بود. وارد جدل های سیاسی نمی شد و خطی که رهبری ترسیم می کردند را دنبال می کرد و خط ایشان خط رهبری بود. مردم احساس می کردند شخصیتی وجود دارد که همان موضع گیری را دارند که موضع گیری رهبری است و همین کافی بود تا مردم از قهرمان خودشان استقبال کنند. 

آیا در آینده، روند تحولات منطقه تغییر خواهد کرد؟

در آینده روند تحولات منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. شهادت حاج قاسم نقطه عطفی بود در تحولات منطقه. محور مقاومت در آینده روشن تر شده و تقویت خواهد شد. خطای بزرگ امریکایی ها در شهادت ایشان، چند نکته را در ذهن مردم منطقه روشن خواهد کرد. اول اینکه مردم از خود می پرسند که امریکایی ها به دروغ می گویند قاسم سلیمانی تروریست بوده و او را ترور کردیم! اما مردم منطقه می دانند که محور مقابله با تروریسم حاج قاسم است چون به چشم خود می بینند که چه جنایتی را آمریکایی ها، رژیم صهیونیستی و عربستان در منطقه مرتکب شده اند. مردم کشورهای منطقه اعلام می کنند که همدم ما حاج قاسم بود چون که به چشم می بینند که چه کسی مقابل تروریسم است و چه کسی به دنبال برقراری استقلال آنهاست. در آینده، دشمنی با آمریکا شفاف تر خواهد شد یعنی در آینده برای خطاهای آمریکا در منطقه جای امنی نخواهد بود. هر گروه و هر فردی که اسلحه ای را پیدا کند، آمریکایی های حاضر در منطقه را مورد هدف قرار دهد. آمریکا دیگر نمی تواند سیاست های خود را به کشورها و دولت های منطقه تحمیل کند زیرا هر دولتی که همراه آمریکا شود، مردمشان را از دولت بیزار خواهند کرد.


 سیلی محکمی که سپاه در حمله موشکی به پایگاه های امریکایی زده شد چه پیامدهایی در منطقه خواهد داشت؟

در هدف قرار دادن پایگاه عین العسد،ابهت آمریکا در عراق و منطقه کاملا شکسته شد. مردم ایران و مردم منطقه از سپاه و جمهوری اسلامی ایران درخواست انتقام داشتند که سپاه اعلام کرد با توکل به خداوند انتقام خواهیم گرفت و چون به نصرت الهی اعتقاد داشتیم تصمیم گرفتیم و ظرف مدت ۴ روز این تصمیم را عملی کردیم و یکی از مرکز مهم آمریکا را مورد حمله قرار دادیم. آمریکا یک قدت پوشالی است و حاج قاسم به پوشالی بودن قدرت آمریکا اعتقاد داشت. افرادی که از میزهای کارشان جدا شدند و به صحنه رفته اند آنها متوجه شده اند که آمریکا قدرت پوشالی است و آنهایی که در دفتر کارشان نشسته اند شاید از قدرت آمریکا می ترسیدند. با این حمله موشکی روند مقابله با آمریکا در منطقه تغییر کرد. تمام جهان متوجه شد که آمریکا طبل تو خالی است و جرات پاسخ ندارد چون می داند که دوران بزن و در رویی دیگر گذشته است. شهادت حاج قاسم، فصل جدیدی را در منطقه ایجاد خواهد کرد و منطقه برای آمریکا ناامن خواهد شد، ابهت آمریکا در منطقه شکسته خواهد شد و محور مقاومت در منطقه گسترش خواهد یافت.

شما با سردار سلیمانی چگونه آشنا شدید؟

من از سال ۱۳۶۰ ایشان را می شناختم اما همکاری نزدیک ما زمانی بود که در جبهه جنوب حاضر بودم. در اواخر سال ۶۲ با حاج قاسم بسیا مانوس شدیم. ایشان از فرماندهان توانمند بوده و در لشکر ثارالله خدمات ارزنده ای داشتند. من آن زمان مسئول حفاظت اطلاعات قرارگاه خاتم الانبیا بودم که با سردار سلیمانی ارتباط نزدیک داشتیم. 

در چه عملیات هایی در کنار سردار سلیمانی بودید و در چه عملیات هایی ایشان خوب درخشیدند؟

در عملیات های ؛ بدر، فاو، کربلای ۴ و ۵ در کنار سردار سلیمانی حضور داشتم.

لشکر ۴۱ ثارالله یکی از لشکرهای خط شکن بود که در اکثر عملیات ها حضور فعال و درخشانی داشتند. فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در لشکر۴۱ ثارالله در روحیه مبارزه رزمندگان تاثیرمثبتی داشته و شجاعت و تدبیر ایشان باعث شده بود که لشکر ۴۱ ثارالله جزو لشکرهای خط شکن شود. خاطرم است در عملیات ولفجر ۸ حاج قاسم بسیار خوش درخشید و با اینکه عملیات والفجر ۸ جزو عملیات های خاص بود اما سردار سلیمانی در این عملیات تاثیرگزار بود و موفقیتی که در این عملیات کسب شد تا حد زیادی مرهون مجاهدت های ایشان و لشکر ۴۱ ثارلله بود.

از ویژگی های شهید سلیمانی در لشکر ثارالله به چه مواردی می توانید اشاره کنید؟

لشکر ثارالله، لشکری خط شکن بود. در زمان جنگ، کارهای سخت را به لشکرهای خط شکن محول می کردند. لشکر ثارلله نیز جزو لشکرهای خط شکن و موفق بود. ویژگی خط شکن بودن لشکر به فرمانده آن لشکر بر می گشت. سردار سلیمانی فرماندهی بود شجاع و نترس. نترس بودن سردار سلیمانی باعث می شد لشکر۴۱ثارالله شجاعت زیادی داشته باشد و در عملیات ها موفق عمل کند.

یکی از ویژگی های دیگر حاج قاسم، پرورش مدیران توانمند بود. در زمان فرماندهی ایشان در لشکر ۴۱ ثارلله، نیروهای بسیار قوی در لشکر ثارالله رشد کردند که بسیاری از این افراد، بعد از جنگ نماینده مجلس شد، تعدادی استاندار شدند و بسیاری دیگر از مسئولین نظام شدند. ایشان به کسانی که استعداد داشتند میدان می داد و موجب رشد نیروهایش می شد. افراد بسیاری بودند در سپاه قدس که با حاج قاسم همکاری داشتند و در سپاه قدس تبدیل به نیروهای کارآمد سپاه شدند و خدمات ارزنده ای به میهن اسلامی مان داشتند. 

 از ویژگی های اخلاقی شهید سلیمانی برایمان بگویید؟

قاسم سلیمانی اهل تدبیر و برنامه ریزی بود. با تدبیر و برنامه ریزی می توانست به پیروزی های درخشانی دست یابد. شهیدسلیمانی در جلسات کم حرف بود اما اگر در خصوص عملیات بحث می شد نقطه نظراتش را صریح بیان می کرد طوری که دیگر فرماندهان را ترغیب به اجرای نقشه می کرد. در عملیات ها تابع فرماندهانش بود و هیچ گاه از میدان های سخت نمی ترسید.بسیار مهربان بود و با همه سربازان در لشکر ۴۱ ثارالله مانند برادر بود. در عملیات ها خونسرد بود و اخلاق ایشان بسیار خاص و فراموش نشدنی بود.

میراث سپهبد سردار سلیمانی به ملت و کشور چه بود؟

حاج قاسم محور مقابله با تروریسم بود یعنی فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه. میراث حاج قاسم برای ما، اتحاد در محور مقاوت بود چون علمدار و سیدالشهدای محور مقاومت بود. میراث دیگر حاج قاسم،مکتب حاج قاسم است. 

منظورتان از مکتب حاج قاسم دقیقا چیست؟

به چند مورد در این خصوص اشاره می کنم:

اولین و مهم ترین خصوصیاتش خلوص بود، حاج قاسم کارش را برای رضایت خداوند انجام می داد کاری به مسائل دیگر نداشت. به این نکته توجه داشت که خداوند از او چه می خواهد و او چه کاری باید برای رضای خداوند انجام دهد.

حاج قاسم بر اساس تکلیف کار می کرد، اگر تکلیف بود، برنامه ریزی می کرد و تلاش می کرد تا آن تکلیف را انجام دهد.

حاج قاسم اهل تدبیر بود، رییس(سنتکام) نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه می گوید که من ۱۰ سال در مقابل حاج قاسم سلیمانی بودم، می گوید که حاج قاسم سلیمانی خیلی فکر می کند، خیلی برنامه ریزی می کند و با دقت هم برنامه ریزی می کند و فردی دقیق و با هوش است و هر کجا عملیات انجام می دهد موفق است. دشمن آمریکایی، حاج قاسم را چنین توصیف می کند. ایشان اشاره می کنند ایرانی ها برخلاف اعراب اهل امتیاز دادن نیستند و تا زمانی که ما امتیاز بزرگتری ندهیم ایرانی ها حاضر نیستند امتیازی بدهند. دشمن ما، حاج قاسم را اهل تدبیر می داند. حاج قاسم سرعت در کار داشت البته سرعتی که همراه با دقت بود و در سریعترین زمان به هدفش می رسید.

مدیریت حاج قاسم زبانزد بود، حاج قاسم برای منطقه افق های دور را می دید. برنامه های دشمن را رصد می کرد و برنامه دراز مدت می داد. فردی نبود که داخل اتاقش بنشیند بلکه داخل میدان بود و جهت رسیدن به هدف، برنامه ریزی مدونی داشت.

مدیریت حاج قاسم، مدیریت میدان بود. این از خصوصیات حاج قاسم بود که اول خودش می رفت برای شناسایی عملیات و سپس دیگران را به همراه خود می برد. در عملیات می گفت: بیایید! نه اینکه بروید.

حاج قاسم ، شجاعت داشت، شجاعت با بی باکی متفاوت است. بی باکی یعنی از هیچ کاری نترسی اما شجاعت این است که خودش می آید در میدان برای کار سخت برنامه ریزی می کند. در میدان های سخت نمی ترسیدند. در جنگ تحمیلی، عراق تجهیزات داشت اما ما در عوض برنامه ریزی داشتیم.سردار سلیمانی از آمریکا نمی ترسید و به نصرت الهی اعتقاد داشت و توکل به خداوند داشت. 

چه چیزی باعث موفقیت های سردار سلیمانی می شد؟

حاج قاسم می دانست که باید به خداوند توکل کند و با اعتماد به خداوند به میدان می رفت و سربلند بیرون می آمد. معرفت حاج قاسم یقین شده بود و خداوند کمکش می کرد. ایستادگی و درجا زدن در روحیه حاج قاسم سلیمانی نبود. در قاموس حاج قاسم نمی شود، نمی توانم و مایوس شدن راهی نداشت. اعتقاد به این داشت که راه حق، قربانی می خواهد. می گفت که نمی شود راه حق را برویم و هزینه ندهیم، وقتی راه حق را می رفت، می دانست که باید هزینه بدهد. همیشه می گفت آمریکایی ها مرا شهید خواهند کرد اما از ترور کردن من هراس دارند چون برایشان هزینه دارد و هزینه اش هم این بود که شهید شد اما امریکایی ها ضربه محکمی خوردند.

 از علاقه وافر شهید سلیمانی به شهید احمدکاظمی اگر خاطره ای در ذهن دارید بیان بفرمایید.

حاج قاسم علاقه زیادی به شهید احمد کاظمی و حسین خرازی داشت. حسین خرازی را خیلی زود در کربلای ۵ از دست داد و با شهید احمد کاظمی دوست و مانوس بود. بعد از اینکه حاج احمد کاظمی شهید شد، حاج قاسم خیلی ناراحت شد و مدتی همسایه حاج احمدکاظمی بود. زمانی که به منزل می آمد به دیدار خانواده شهید حاج احمد کاظمی می رفت و فرزندان ایشان را مورد محبت قرار می داد و سعی می کرد مشکلاتشان را حل کند. حاج قاسم سلیمانی بعضی وقت ها باغچه حیاط شهید حاج احمد کاظمی را شخصا شخم می زد و یا هرس می کرد. در حیاطشان گلکاری می کرد و حیاط منزلشان را این چنین آراسته می کرد. اعتقاد داشت حاج کاظم مشکلاتش را حل می کند. همسر شهید سلیمانی برای همسر بنده تعریف کرده بود که روزی که حاج قاسم آمده بود و در حیاط منزلشان گل کاری کرده بود،شهید احمدکاظمی به خواب همسرش آمده بود در حالی که ریسمانی در دست داشته و روی ریسمان تعدادی گره بوده است.شهید احمدکاظمی در حال بازکردن گره های ریسمان بوده و به همسرش گفته بود که حاج قاسم گره هایی در زندگی دارد و من در حال باز کردن این گره ها هستم. خود حاج قاسم همیشه می گفت که خیلی از گره های کار مرا حاج احمد باز می کند.

 شما سال ها در کنار مقام معظم رهبری حاضربوده اید، لطفا از ارتباط شهید سلیمانی با مقام معظم رهبری بفرمایید؟

علاقه شدیدی بین مقام معظم رهبری و سردار سلیمانی برقرار بود. خاطرم است در زمان حضورم در کنار مقام معظم رهبری، دو نفر بودند که برخورد حضرت آقا با آنها در مقایسه با افراد دیگر متفاوت و بسیار صمیمی بود.یکی شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگری شهید احمدکاظمی. وقتی این دو نفر در کنار مقام معظم رهبری حاضر می شدند، حضرت آقا دست مبارکشان را می انداخت دور گردنشان و صورتشان را می بوسید و مورد ستایش و محبت قرار می داد. برخورد مقام معظم رهبری با این دو شهید مانند ارتباط پدر و فرزندی بود.

آیا خاطره ای از همراهی سردار سلیمانی با مقام معظم رهبری در ذهن دارید برای خوانندگان ماهنامه یاران بازگو کنید؟

خاطرم است در سال ۱۳۸۴ سفری که مقام معظم رهبری به استان کرمان داشتند تاکید داشتند تا سردار حاج قاسم سلیمانی همراه ایشان در دیدارها حضور داشته باشد. در سفرهای مقام معظم رهبری برنامه ای ترتیب داشته می شد تا ایشان با چند خانواده شهید در استان دیدار داشته باشند. به خاطر مسائل امنیتی، این دیدارها به اطلاع خانواده شهید نمی رسید و شاید ۱۵ دقیقه زودتر،خبر این دیدار به اطلاع خانواده شهید می رسید. دیداری ترتیب داشته شد و خانواده شهید چند دقیقه قبل از حضور مقام معظم رهبری خبردار شدند.به منزل خانواده شهید رسیدیم، خانواده شهیدی که فرمانده یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله بود. وارد که شدیم دیدیم جمعیت حاضر در منزل بیش از حد تصور است! ابتدا تصورمان این بود شاید خانواده شهید، وقتی از حضور حضرت آقا مطلع شدند به بستگان اطلاع دادند و آنها نیز به منزلشان آمده اند.علت را که پرسیدیم مطلع شدیم آن شب مراسم بله برون دختر شهیدی که منزلشان رفته بودیم با فرزند یکی دیگر از شهدای لشکر ثارالله است.

خانواده شهید در گوش حاج قاسم سلیمانی مطلبی گفتند! حضرت آقا از سردار سلیمانی پرسید ماجرا چیست!سردار سلیمانی گفتند که ایشان می گویند که جوابشان نسبت به این خواستگاری مثبت است اگر امکانش وجود دارد حضرت آقا خطبه عقد ما را بخوانند؟ مقام معظم رهبری شروع به خواندن خطبه عقد کردند و حضرت آقا از دختر خانم پرسیدند که آیا به بنده وکالت می دهید تا شما را به عقد آقای فلانی در بیاورم؟ دختر خانم به مقام معظم رهبری گفتند اگر قول دهید که در آخرت شفیع من باشید بله به شما وکالت می دهم.

حضرت آقا گفتند چرا من باید شفیع شما باشم. مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خداوند از من بالاتر و بیشتر است. ایشان شهید زنده هستند و ایشان شفیع شما می شوند. مقام معظم رهبری چنین دیدگاهی را نسبت به سردار حاج قاسم سلیمانی داشتند.

منبع: ماهنامنه شاهد یاران شماره 171 / گروه مجلات شاهد بنیاد شهید و امور ایثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده