- گزارش

navideshahed.com

شهید «عبدالحمید راهپیما»؛ متولد «نیمه شعبان»، شهید «نیمه شعبان»

شهید «عبدالحمید راهپیما»؛ متولد «نیمه شعبان»، شهید «نیمه شعبان»

این تک تیرانداز شانزده ساله هم یکی از شگفتی‌ها و معجزات این دفاع مقدس است. یکی از همان سربازان کوچک، اما بزرگمرد و شیردل مکتب روح الله (ره) که زندگی و شهادتش هر دو در نیمه شعبان، روز میلاد منجی جان و جهان، مهدی آخرالزمان (عج) بود و خود، سرباخته عشق آن ماه منتظران شد. او در جبهه‌ها با وجود سن کمی که داشت، یک عارف و سالک فانی در حق بود و عشقش به آخرین ذخیره و حجت خداوند در روی زمین، بین همه رزمندگان، زبانزدش کرده بود.
روز «دزفول» قهرمان؛ روز ملی «مقاومت و پایداری»

روز «دزفول» قهرمان؛ روز ملی «مقاومت و پایداری»

آن روز، شهر کران گرفته بر ساحل «دز»، شهر تمدن چندهزارساله، شهر دوم خوزستان، زیر آوار موشک‌باران بی‌امان متجاوزان آدمخوار صدامی، نماد مقاومت و سرو سرافراز پایداری و شکوه یک ملت شد. «دزفول» قهرمان و مظلوم، با تن زخمی و خونچکان از درنده خویی و قساوت دشمن اسلام و انسان، به نام نخستین و باستانی خود برگشت: «دژپل» ... شهری که دژ استوار مقاومت شد و پل پیروزی یک ملت و بلندای آزادگی و پایتخت غیرت و غرور یک سرزمین.

هرکس مهیای شهادت است، بماند!

«شهید شاخص استان مازندران»، از ترک تحصیل بخاطر تنگدستی، به معاونت نظارت بر امور دارویی دامپزشکی استان رسید. او که با امیر خلبان شهید «احمد کشوری» در مدرسه، همکلاس و رفیق بود، تبدیل به رُکن مبارزات مردمی مازندران در دوران انقلاب شد. او در کربلای ۵ و در شب سختی که «صدام» شخصا فرماندهی و هدایت عملیات را بعهده داشت، با وجود فرماندهی گردان، شخصا با آرپی جی به قلب دشمن زد و تانک‌ها را شکار کرد و به نیروهایش قوت قلب و روحیه داد. او تا آخرین گلوله و تا آخرین قطره خون در برابر دشمن ایستاد.

فتح «خرمشهر» را بر قلب «مسجد جامع» نوشت و پرواز کرد

او را «حنظله شهدای استان کرمان» نامیده‌اند؛ شهیدی که بلافاصله بعد از عقد، عازم جبهه شد و ۲۰ روز بعد هم همسفر معراجیان شد. این دانشجوی خط امام که از فاتحان جاسوسخانه شیطان بود و بعد‌ها بخشدار منطقه‌ای در جیرفت کرمان هم شد، مسئول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله بود و یادگاری او بر پارچه بزرگی که لحظه تاریخی ورود فاتحان به خرمشهر بر فراز مسجد جامع نوشت: «آزادی خرمشهر را به حضور امام و امت حزب الله تبریک می‌گوییم»، یکی از تصویر‌های ماندگار آن روز تاریخی است.
شهیدی که روز فتح «خرمشهر»، فاتح آسمانها شد!

شهیدی که روز فتح «خرمشهر»، فاتح آسمانها شد!

روزهای آخر عمرش بارها از او شنيده بودند که گفته بود: «خدايا! مگر نه اين است که خودت گفته‌ای، هر کسی که عاشق من شود، من هم عاشق او خواهم شد و هر کس را عاشقش شوم به پيش خود می‌برم... پس کی عاشق من می‌شوی؟» و خدا خود، خریدار این عشق شد. عصر سوم خرداد 61 پس از قدم نهادن در خاک خونرنگ خرمشهر و نماز در «مسجد جامع»، به دستور «حاج حسین خرازی» برای یاری بچه ها به گمرک رفت و سری را که همیشه گفته بود هدیه به دوست کرده، نثار راه عاشقی کرد.