و فاطمه (س) آمد تا کوثر کثیر خیر و نور و کرامت، سرچشمه مکتب شهادت و خاستگاه خورشید عاشورا شود. آمد تا لیله القدر سر خدا شود. تا معراج مقام زن در منظومه عشق و عرفان و یقین گردد. آمد تا خانه محقر علی و حسنین و زینب (ع) را معبد و محراب و مطاف فرشتگان خدا و پرده نشینان عرش سازد. آمد تا اولین مدافع و شهید دفاع از مکتب وحی و ولایت باشد و اولین جانباز و فدایی راه غدیر که قبر بی نشانش قبله هفت آسمان شد. آمدن آنکه (ام ابیها) مادر پدرش، آن رحمت عالمیان بود، بر انسان و بر زن مبارک...
خانم عائده سرور مادر دو شهید از لبنان در ابتدای دیدار اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب در بیست و هفتم آذرماه امسال به ایراد سخنانی پرداخت که در ادامه می خوانید.
در اولین روز اولین زمستان جنگ، دشمن وامانده و حقیر در برابر مدافعان دلیر خرمشهر و خوزستان و تیزپروازان حماسه ساز نیروی هوایی، دست به جنایتی جنون آمیز و وحشیانه زد و شهر مقاوم و مظلوم آبادان را بیرحمانه هدف بمباران بی امان خود گرفت و ۸۸ شهید و صدها جانباز و مجروح بجا گذاشت اما آبادان قهرمان، شهر شقایق های زخمی و لاله های پرپر و سوخته پیکر، در زیرآوار فاجعه هم شکوه شهادت طلبی خود را فریاد کرد و از دل آتش و خون به قله حماسه عروج کرد...
حیاتش آیینه یک تاریخ، آوارگی، هجرت، جهاد و مبارزه و مقاومت یک ملت مظلوم و تبعید شده از سرزمین خود بود. خانه اش را فروخت و با پولش ۲۴ قبضه تفنگ خرید. به همه پیشنهادهای فریبنده برای ترک جهاد با اشغالگران فلسطین، نه گقت. حکم اعدام گرفت. هجرت کرد. اولین جنبش مقاومت مسلحانه فلسطین علیه اشغالگران خبیث و خونخوار قدس را شکل داد و در هنگام جنگ با استعمارگران انگلیسی شهید شد. خون چنین کسی می تواند پس از ۹۰ سال همچنان الهام بخش و آموزگار مکتب شهادت برای یحیی سنوارها و اسماعیل هنیه ها باشد
وزیر نفت دولت رجایی، مثل رئیسش خاکی و خودمانی و خالص بود. با یک خودرو ساده برای سرکشی به مناطق نفتی آبادان، در زیر آتش سنگین و محاصره دشمن، به قلب خطر زده بود و نزدیک پالایشگاه، به اسارت صدامیان درآمد. ده سال شکنجه شد. در غربت و مظلومانه شهیدش کردند. اما جوانترین وزیر تاریخ جمهوری اسلامی، با کوتاهترین مدت وزارت، خاطره دولتمرد بسیجی و مردمی ترین مسئول نظام را تا ابد، ماندگار کرد؛ وزیری که ایده و اندیشه داشت. اهل ابتکار بود. پیشرو و خط شکن بود. فرصت می ساخت. پشتمیز نشین نبود. و نفت را برای توسعه و رفاه و در خدمت محرومترین قشر مردم می خواست.
دزفول، این نگین مظلومیت، در سالهای دفاع مقدس، پایتخت مقاومت و شجاعت بود. نامش شهر هزار موشک شده بود از بس هدف بمب و موشک جانیان ضد بشر بعثی قرار گرفت اما زیر آوار هم قد خم نکرد و در خاک و خون، قامت بلند غرور و قلب طپنده غیرت و قاب ماندگار حماسه و دلیرمردی شد. شهری که نمادی شد از ماندن همه ایران و مردمش. تابلویی پر شکوه و شگفتی شد از اعجاز استقامت و ایمان و اراده یک ملت زیر بمب و موشک و وحشیگری و ویرانی و کشتار... شهری که زیر ۱۷۶ موشک غول پیکر و ۴۸۹ بمب و راکت و ۵۸۲۱ گلوله توپ، قد کشید و بال بر بلندای شرف و شهادت افکند و سرو و سرود زندگی این سرزمین شد.