نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - گفتگوی اختصاصی
گفتگو با آزاده محمدمهدی محمدی،
محمدمهدی محمدی در گفتگو با نوید شاهد می گوید: حدود 50 نفر در یک اتاق با شرایط بسیار بد بهداشتی در زیر ضرب و شتم گذراندیم. زخم تعدادی از مجروحین عفونی شده بود ولی به حال آن ها رسیدگی نمی شد، اما آن چه جالب و تاثیر گذار است این که در این شرایط بد نماز بچه ها ترک نمی شد...
کد خبر: ۴۶۱۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶

بشناز روشنی مادر شهید "مراد روشنی " در گفتگو با نوید شاهد هرمزگان فرزندش را اینگونه توصیف می کند:پسرم با همه سازگار بود، به افراد ضعیف کمک می کرد و در کنار سفره با آنان همنشین می شد. در مواقعی حتی لباس خود را نیز به فقرا می بخشید. بسیار دست و دلباز و اهل محبت کردن بود و به همسایه ها و اقوام بسیار توجه و رسیدگی می کرد.
کد خبر: ۴۶۰۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۲

گفتگو با پدر شهید نور علی نوری
پدر شهید ؛ نور علی به همراه پسر دایی و پسر خاله و پسر دایی اش به همراه سه نفر دیگر که همه باهم هفت نفر می شدند و از دوران کودکی با هم بودند و بزرگ شدند و این شد که باهم تصمیم گرفتند و این راه را انتخاب کردند و به جبهه رفتند و در نهایت به شهادت رسیدند .
کد خبر: ۴۵۸۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

گفت‌و‌گو با پدر شهید دفاع مقدس علیرضا هاشم نژاد؛
به مناسبت سالروز تولد شهید «علیرضا هاشم نژاد» از شهدای هشت سال دفاع مقدس به سراغ پدر شهید رفتیم تا در گفتگویی با خبرنگار نوید شاهد، خاطراتی از زمان تولد فرزند تا روز شهادت را روایت می‌کند.
کد خبر: ۴۵۸۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۵

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده گرامی شهید مرتضی پازوکی
مرتضي پازوكي هفتم خرداد 1346، ‌در شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش اكرم، كشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. او نيز كشاورز بود. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. پنجم فروردين 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پهلو، شكم و سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۴۵۶۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۸

در گفتگوی نوید شاهد هرمزگان با مهدیه پور خادم فعال حسینیه شهید محمد پور
حسینه شهید سرافرازمحمد پور از حسینه های شاخص استان هرمزگان و در شهر بندرعباس می باشد که در ایام مختلف سال بخصوص در ماه مبارک رمضان و شب های قدر برنامه های اختصاصی دارد .گفتگوی نوید شاهد هرمزگان با مهدیه پور خادم این حسینیه که به تشریح برنامه ها و فعالیت های حسینیه پرداخته منتشر می گردد
کد خبر: ۴۵۵۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۵

گفتگوی اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید غفور افتخاری پور
به ما گفت، وظیفه ی همه ی ما هست که بریم . می گفت ، من برم جبهه که این بدحجابی ها درست بشه
کد خبر: ۴۵۵۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۹

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با همسر گرامی شهید علی اکبر حسین پور
یکی از همرزماش می گفت ، همون شبی که میخواستیم بریم عملیات ، یه تشت حناء درست کرده بوده وگفته همه تون بیایید حناء کنید . میگفت ، اون شب براش یه شب خاصی بوده و یه حس و حال عجیبی داشته .
کد خبر: ۴۵۴۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۳

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید عباس عرب
یه بار چند تا شهید آورده بودند . من رفته بودم برای مراسم اینها . فرداش قرار بود براش مراسم بگیرم به من خبر دادند که فرداباید برای بچه تون مراسم بگیرید . من گفتم ، خدایا من که بلد نیستم براش چیکار کنم. دیدم نصفه شب دراتاق رو میزنند . بلند شدم دیدم یه سبد پشت در هست و داخلش سیب هست وعباس هم هست ...
کد خبر: ۴۵۴۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۲۱

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید قربانعلی(مجید)ترامشلو
خیلی اخلاقش خوب بود . هرچی بهش می گفتند، نرو می گفت: درخت اسلام آبیاری می خواد و باید براش خون داد . هنوز هم من باهرصدای دری ازجا می پرم وامید دارم بچه ام زنده باشه .
کد خبر: ۴۵۳۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۰۲

مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید مجید ابراهیمی
می گفت، وقتی شهید شدم شما گریه نکنید. خوشحال باشید که ما داریم میریم راه کربلا رو باز کنیم.
کد خبر: ۴۵۲۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید سیدتقی حسینی
دفعه ی آخر گفتم، گفت: عروس من فعلا جبهه هست . انشاالله وقتی پیروز شدیم ازدواج می کنم
کد خبر: ۴۵۱۹۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۰

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید رضاعلی اعرابیان
تو مسجد همه رزمنده ها آمده بودند . من به پاهاشون افتاده بودم و میگفتم ، تو رو خدا بگین بچه ام کجاست . گفتند ، اون مجروح شده بود و زودتر از ما اومد مرخصی . بعدا فهمیدیم که تهران بستری شده و با خانه ی خواهر شوهرم که اونجا زندگی می کردند تماس گرفتند و پسرعمه اش رفته پیشش. پسر دختر دایی ام گفت ، نگران نباش من میرم میارمش . ایشون رفت آوردش خونه و وقتی بهتر شد دوباره رفت . از دوازده سالگی تا نوزده سالی می رفت جبهه تا اینکه شهید شد . هربار هم وصیت نامه می نوشت و می گفت ، من مثل امام حسین (ع) می خوام گمنام باشم .
کد خبر: ۴۵۱۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خواهران گرامی شهید رضا کوهی
روز شانزدهم آذر من خیلی دلم گرفته بود و ناراحت بودم . سی و هفت روز بود که ازش بی خبر بودیم . گفتم ، یه نامه برای برادرم بنویسم . رفتم تو اتاق و درو بستم و شروع کردم به نوشتن . دادم به حاج آقا وگفتم ، برو پست کن برای برادرم . تا وقتی به دستش برسه یه مقدار طول میکشید . وقتی بیست و چهارم پستچی نامه رو آورد دیدم یه عکسی هم فرستاده . نامه ی آخرم به دستش نرسیده بود و این جواب نامه ی قبلی ام بود . نامه ای که براش نوشته بودم به دستش نرسیده بود ولی مثل یه معجزه تو همون تاریخ برام نامه نوشته بود .
کد خبر: ۴۵۱۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۵

گفتگوی اختصاصی
شهید رضافضائلي ­اكبرپور سيزدهم آذر 1343، در شهرستان يزد ديده به جهان گشود.ه عنوان بسيجي به جبهه رفت. دهم آبان 1361، با سمت بي‌سيم‌چي گرداندر عين­خوش توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت گلوله به سر، پا و دست، شهيد شد.
کد خبر: ۴۵۰۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۱

آنقدر دیر کرد که فهمیدم دستگیر شده. قرار گذاشته بودیم، اگر مرتضی سر ساعت نمی‌رسید من باید می‌فهمیدم که توسط ساواک دستگیر شده است.
کد خبر: ۴۴۹۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۹

گفتگوی نوید شاهد؛
برگ های خاطرات انقلاب را مدام باید مرور کرد، خاطرات با شور و شوق انقلابی که هر روز آن مردم برای رسیدن به هدفشان تلاش کردند. متن زیر گفتگویی است با عباس محمودی مبارز انقلابی شیراز.
کد خبر: ۴۴۹۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید محسن احمدزاده
محسن تو دریا بوده . داور دوست محمدی و پسرعموش و دوستانش گفتند ، ما دیدم که روده هاش ریخت بیرون .بچه ام خمپاره خورده بود و برایش نوشتند شهید بی مزار .تو کانال ام الرصاص درعملیات والفجر 8 شهید شد .ولی من باور نمیکردم وهنوز هم باورم نمیشه .
کد خبر: ۴۴۸۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی حسین ولی خانی
برادرم حالش به قدری بد بوده، که داشته ازبین میرفته . به همین خاطر جزء اولین گروه اسرایی بود که آزاد شدبرادرم وقتی از اسارت برگشت ناراحتی اعصاب گرفته بود . حالش به اندازه ای بد بوده که گفتند ، این که داره میمیره تحویلش بدیم تا یه فرد زنده ی عراقی رو تحویل بگیریم. وقتی رفتیم دیدن ایشون، پسرش هم که راه افتاده بود و بردیم . ایشون پسرش و نمیشناخت وخیلی از نظر روانی بهم ریخته بود ... وقتی اومد دست مادرم رو گرفت ، انگار کم کم همه رو یادش اومد و احساس آرامش پیدا کرد .
کد خبر: ۴۴۸۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۵

ناگفته هایی از «علمدار احرار بدر»:
همسر شهید «اسماعیل دقایقی»، فرمانده تیپ «بدر» می گوید؛ او جزو اولین شهدای مدافع حرم بود که رزمندگان «بدر» بعد از شهادت ایشان می گفتند «شهید مال ماست باید ببریمش عراق».
کد خبر: ۴۴۷۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۷