«حرفش این بود باید طبق قولی که داده‌ای ازدواج کنی.» دیگر حنایم رنگی نداشت. من هر بار با این ترفند به جبهه رفته بودم، ولی این‌بار دیگر کسی قول و قرارهایم را باور نمی‌کرد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «محبوبه ربانی‌ها» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.

 

باید طبق قولی که داده‌ای ازدواج کنی!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، امدادگر جبهه محبوبه ربانی‌ها، دوم اردیبهشت ۱۳۴۲ در شهر قزوین به دنیا آمد. وی در دامان والدین متدینی به نام‌های حاج‌تراب ربانی‌ها و سکینه برادران بزرگ شد، مادرش خانه‌دار و پدرش نانوا بود و دارای تحصیلات کارشناسی مامایی است. ایشان با اعلام نیاز جبهه‌ها به پرستار، عازم مناطق جنگی شد و در بیمارستان شهید کلانتری، ورزشگاه تختی، بیمارستان امام خمینی (ره) و بیمارستان صلاح‌الدین ایوبی به بیماران خدمات ارائه داد.

باید طبق قولی که داده‌ای ازدواج کنی!

محبوبه ربانی‌ها از زنان امدادگر استان قزوین روایت می‌کند: بعد از عملیات رمضان به قزوین بازگشتم و مجدد در بهداری و بیمارستان مشغول کار شدم. تا اینکه خبر آمد عملیات دیگری در راه است. نامش عملیات محرم بود قرار بود آبان ماه به اجرا درآید با رمز زیبایی «یا زینب».

من دیگر تجربه کافی برای فعالیت در بیمارستان جنگی را به دست آورده بودم و با میل و رغبت برای اعزام روزشماری می‌کردم. ولی این‌بار مادر بیش از همیشه بر ازدواج من پافشاری می‌کرد رضایت نمی‌داد. کلی خواهش و تمنا کردم و اشک ریختم.

حرفش این بود «باید طبق قولی که داده‌ای ازدواج کنی.» دیگر حنایم رنگی نداشت. من هر بار با این ترفند به جبهه رفته بودم، ولی این‌بار دیگر کسی قول و قرارهایم را باور نمی‌کرد.

مادرم کلی نصیحت نمود و گفت دیگر نمی‌توانم جواب مردم را بدهم دیگر وقت آن است که به خانه بخت بروی. بالاخره با کلی قسم و آیه، قول صد درصد دادم و گفتم به خدا از عملیات محرم که برگشتم حتماً فکری برای ازدواج می‌کنم.

منبع: جلد چهارم کتاب به قول پروانه (خاطرات محبوبه ربانی‌ها از زنان امدادگر استان قزوین)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده