در وصیت سوم شهيد آمده است
شهيد «محمود عاليشوندی» در وصیت سوم خود می‌نویسد: «يدالله جان ديشب تو را در خواب ديدم که شهيد شده‌ای و حجت الاسلام خامنه ای به منزل ما آمده بود و مرا بوسيد و خداحافظی نمود و...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

امام خامنه ای در خواب شهید عالیشوندی/ خانه ای در بهشت در کنار خانواده ام

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «محمود عاليشوندی» یکم مرداد سال 1335 در فراشبند ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه ی شوريده فراشبند گذراند. دوران دبيرستان را در شهرستان کازرون و فيروزآباد سپری کرد و موفق به کسب دیپلم علوم تجربی شد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه جنگ شد. این شهید بزرگوار 15 بار عازم جبهه جنگ شد و به عنوان فرمانده در عملیات های «طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، محرم، والفجر يک و... نقش آفرینی کرد.» وی سرانجام در غروب سوم اسفند سال 1362 در حالی که با دوستان شب قبل حنا بسته بودند و شادی حضور در عمليات خيبر وجودشان را پر کرده بود، به آرزويش یعنی شهادت رسيد.

بیشتر بخوانید: برای اثبات حق، جان می دهیم

متن وصیت «3»: خانه‌ای در بهشت در کنار خانواده‌ام

سخنی با خانواده و مادر و برادران و خواهران و همسرم که همان طور که مرا می شناختيد دوستدار همه شما بوده و هستم و خواهم بود. ان شاءالله که در آخرت همگی با دست پُر در بهشت مانند اين دنيا در کنار هم تشکيل خانواده بدهيم. من از همه شما بسيار راضی و خوشبختم و از شما می‌خواهم که شما هم از من راضی باشد و مرا حلال کنيد که دير يا زود اجل همه ما را فرا خواهد خواند و به ديار حق خواهيم شتافت.

امام خامنه‌ای در خواب شهید عالیشوندی

يدالله جان ديشب تو را در خواب ديدم که شهيد شده‌ای و حجت الاسلام خامنه‌ای به منزل ما آمده بود و مرا بوسيد و خداحافظی نمود اميدوارم که اين شهادت، شهادت من باشد. چندی پيش نيز حسن عاليشوندی خواب ديده بود که سيد احمد خمينی فرزند عزيز امام به منزل ما آمده و سراغ مرا گرفته بود و رمضان در حالت ناراحتی بوده باز اميدوارم که اگر بنا باشد مساله ای باشد شهادت من باشد. ان شاءالله. يادت نرود هرگاه که بزرگ شدی اسلحه را بردار و از خط امام دفاع کن دفاع از اسلام است.

مادرم، با زنان مجاهد محشور خواهی شد

مادرم شير پاکت و زحمت های طاقت فرسای شبانه روزيت را بر من حلال کن و ببال بر خودت که دست رنجت و دست پرورده است و امانت سپرده شده به تو از طرف خداوند را به خودش باز گردانيدی و در دنيا و آخرت ان شاءالله با زنان مجاهد و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیه) محشور خواهيد شد.

خواهرانم مرا حلال کنيد و صبر حضرت زينب را پيشه کنيد و بچه های خود را مواظبت کنيد و همانند مجيد، محمد زمان، خسرو و محمدرضا به جبهه بفرستيد تا راه حضرت علی اکبرو قاسم را ادامه دهند.

برادران حزب الهی، دلسرد نشوید

دوستان و برادران حزب الهی که با من همسنگر بوده اند از کوچک و بزرگ سلام می رسانم و اميدوارم به راه خود ادامه دهند و مايوس و دلسرد نشوند که فتح و فلاح با برادران حزب الهی می باشد و به آنها که در کارها سهل انگاری می کنند گوشزد کنيد و بگوئيد مثل اين که الان امام زمان(عج) ظهور فرموده اند آيا نائبی و فرمانده کل قوا بجز امام عزيز پيدا می کند و فرمانده ای را جز به او محول می کند. آيا رئيس جمهوری بهتر از رئيس جمهور محبوب ما و سيدی بزرگوارتر پيدا می شود جز برادر خامنه ای.

پس چه می گويند و چه فرق می کند و به قول شهيد عزيز صدرالله رضانژاد خواهرزاده ام بيائيد و آستين ها را بالا بزنيد و با کافران بجنگيد و از کافران و شهيد شدن هراسی به دل راه ندهيد و اگر شهيد شدم سلام همه شما را به حاج نعمت الله و ديگر برادران شهيد خواهم رساند. خداوند همه ما و شما را ببخشد و پايان عمر همه ما را شهادت قرار دهد. والسلام. 29 آبان ماه 1362 محمود عاليشوندی.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده