نوید شاهد - شهيد "بهمن شبان پور" در نامه ای خطاب به خانواده می نویسد: «من خيلی زياد ناراحت هستم چون همين زودي ها خبر رسيده که ما را به جبهه نمي برند و هر روز گريه و دعوا با سرپرست اعزام نيرو دارم که چرا ما را نمي فرستند. حميد جان برايت بگويم.» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
تا جبهه نروم به خانه باز نمي گردم

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "بهمن شبان پور" هشتم فروردین ماه 1344 در روستاي کمال آباد شهرستان ارسنجان در خانواده عشايري پاک و مؤمن چشم به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به شهرستان مرودشت رفت.
 با آغاز جنگ تحميلي با عشق و علاقه خاصی که به شرکت در نبرد حق عليه باطل داشت داوطلبانه از طريق بسيج عازم جبهه ها شد. پس از دلاوريها و از خود گذشتگي هاي فراوان سرانجام 27 مرداد ماه 1360 در مناطق جنگي سر پل ذهاب بر اثر ترکش کاتيوشا به شهادت رسید.

متن نامه / فرزندان اسلام

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان حضور محترم پدر مهربانم و مادر عزيزم و برادران و خواهران گرامي ارجمندم سلام عرض کرده و شهادت مولاي متقيان علي (ع) را به تمام هم وطنان عزيز و شما پدر و مادر و خواهر و برادرانم تسليت مي گويم و شما را  به دعا گويي مشغول مي باشم. باري از حال اينجانب "بهمن شبانپور" خواسته باشي به الحمدالله سلامت و خوشحال مي باشم و اميدوارم که هميشه شاد و خرم بوده باشيد و از نگراني درباره من البته نه من بلکه تمام رزمندگان اسلام بپرهيزيد و خوشحال باشيد که همچون فرزنداني تربيت کرده ايد و مي کنيد .
برادر حميد از حال احوال حسن و خودتان برايم نامه بنويسيد تا من از آنجا يک اطلاعي داشته باشم. اگر از حال و احوال شهرستان کرمانشاه خواسته باشيد خيلي خوب است و گرم و وقتي گرم مي باشد سرد هم مي باشد و وقتي سرد مي باشد گرم هم مي باشد و... از حال خانواده جمال و کمال هم برايم بنويسيد.

تا جبهه نروم به خانه باز نمي گردم

 عصر 23 ماه رمضان در با زبان روزه و در کنار خيابان زيباي کرمانشاه و در 50 متري پالايشگاه. مي خواهم از حال خودم برايتان بگويم، من خيلي زياد ناراحت هستم چون همين زودي ها خبر رسيده که ما را به جبهه نمي برند و هر روز گريه و دعوا با سرپرست اعزام نيرو دارم که چرا ما را نمي فرستند. حميد جان برايت بگويم. از لحاظ روحي خيلي ضعيف شدم. وقتي حال صحبت کردن با برادرها ندارم مي گويي چکار بکنم. ما را کرمانشاه يعني همان اعزام نيرو گذاشته اند و شبانه روز 4 ساعت نگهباني مي گويند اينجا جبهه است و ما مي گوئيم اگر جبهه بود همان شهر خودمان واجب تر از اينجا بود ولي قبول نمي کنند. حميد جان احتمال دارد من براي مرخصي يک 20 روزي ديگر براي مدت 6 روزي بيايم و بازگردم و اگر هم نيامده ام احتمال دارد تا 5 الي 6 ماه ديگر هم نيايم تا من به جبهه نروم به خانه باز نمي گردم.

میگ های عراقی
سلام و دعاي من براي تمام قومان و خويش برسانيد. و از مادر و پدر مهربانم خواهش مي کنم براي من ناراحت نباشند و تمام بچه ها را به جاي من ديده بوسي نماييد. راستي فقط اگر توانستي يک نامه بفرست ديگر لازم نيست نامه ديگر بفرستي جواب نامه فقط يکي ديگر جواب ندهيد. در ضمن هر شب ميگ هاي عراقي مي آيد و يک گشتي مي زنند و پدافند ما هم کمي گلوله به طرف آن مي ريزد و تمام مي شود والسلام .

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده