خاطره
یک نفر از سادات طی حسابکشی به من گفت که تو شهید خواهی شد او خود نیز می دانست که به شهادت خواهد رسید لذا انگشتری من که پیش او بود باز به من برگرداند...
نوید شاهد کردستان:

شهید محمود زارعی در دومین روز از شهریور ماه هزار و سیصد و چهل و دو در دامان خانواده ای معطر به رایحه دل انگیز بوستان امامت و ولایت در روستای گنداب علیا از توابع شهرستان قروه چشم به جهان گشود و با آفتاب وجود نورانی خویش کاشانه پدری را فروزنده ساخت . محمود زارعی پس از به پایان رسانیدن دوران خردسالی در کنار پدر به کارهای کشاورزی و غیره پرداخت و در تأمین امرار معاش زندگی یاریگری مهربان برای او گردید. او هیچگاه از کار و تلاش روزمره احساس خستگی نمی نمود و همچون کوهی در برابر ناملایمات زندگی متین و پا برجایش پیش میر فت و با توکل به ذات اقدس خداوند بی همتا هیچگونه نشانه عجز و ناتوانی را در رخساره خویش یدک نمی کشید .

وی بعد از کار و تلاش طاقت فرسا ی زندگی روستایی از طریق ارتش جمهوری اسلامی به خدمت مقدس سربازی اعزام و در جمعی لشکر 77 استان خراسان به منظور انجام وظیفه خطیر سربازی و دفاع از حیثیت و نوامیس اسلامی قرار گرفت تا اینکه در بیست و پنجم خرداد ماه هزار و سیصد و شصت و سه در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره بعثیون عراقی خاکیان را ترک و در جمع افلاکیان منزل نمود. شهید زارعی در انجام فرائض دینی کوتاهی نمی کرد و در محافل مذهبی و سوگواری نیز شرکت می جست . عاشق اهل بیت و امام خمینی (ره) بود و مردم را به پای منبر ورحانیون دعوت می نمود و می گفت روحانیون پرچم داران ملت رسول خدا (ص) هستند.

مادر شهید می گوید : محمود هر موقع که به مرخصی می آمد حلالیت می خواست و چون علت را از او می پرسیدم می گفت یک نفر از سادات طی حسابکشی به من گفت که تو شهید خواهی شد او خود نیز می دانست که به شهادت خواهد رسید لذا انگشتری من که پیش او بود باز به من برگرداند و گفت : مادر جان این انگشتری را به عنوان یادگار از من بپذیر و نگه دار .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده