به مناسبت سال روز شهادت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل هسته های مقاومت با عشق و علاقه ای که به انقلاب اسلامی و رهبری داشت عضو این گروه شد. و هسته مقاومت بسیج در آق قلا را به وجود آورد
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «رمضان سلطانی»، ششم دی 1343، در روستای آتابای از توابع شهرستان گنبد کاووس به دنیا آمد. پدرش درمحمد، کشاورز بود و مادرش زینب نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم آبان 1360، در سومار هنگام  درگیری  با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره  به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امام زاده عبدالله شهرستان گرگان قرار دارد. 
 
زندگی نامه دانش آموز بسیجی/ شهید رمضان سلطانی

شهید دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری کرد. وقتی شش سالش بود به دلیل علاقه ای که به درس خواندن داشت راهی مدرسه شد. هر روز حداقل پنج کیلومتر را پیاده می رفت تا به مدرسه برسد. ناهار او معمولا تکه ای نان با یک خوشه انگور بود. وی دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رسانیده و برای ادامه تحصیل به یکی از مدارس آق قلا رفت. موقعی که در سال دوم راهنمایی مشغول به تحصیل بود انقلاب به پیروزی رسید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل هسته های مقاومت با عشق و علاقه  ای که به انقلاب اسلامی و رهبری داشت عضو این گروه شد. و هسته مقاومت بسیج در آق قلا را به وجود آورد. دوره یک هفته ای آن را در شصت کلاته  طی کرد و در تیر اندازی نیز بسیار تبحر داشت وی در کنار فعالیت در سپاه به تحصیل خود نیز ادامه داد و موفق به دریافت مدرک تحصیل سیکل شد و بعد از مدتی به عنوان پاسدار نیمه فعال وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. به دلیل علاقه فراوانی که داشت به سپاه از هیچ کوششی  در این  راه پیشرفت برنامه های کاری سپاه دریغ نمی کرد و همین عشق و علاقه  بود که او را به جبهه کشاند. وی چند ماهی  در سپاه آق قلا مشغول انجام وظیفه خدمت بود و سپس به سپاه پاسداران گرگان رفت و بعد از چند ماه به علت مخالفت سپاه با رفتن او به جبهه از سپاه استعفا داد و وار بسیج شد. یعد از یک دوره 15 روزه در چالوس با این عشق و علاقه که اولین شهید خانواده اش خواهد بود عازم جبهه های غرب شد. او در جبهه به عنوان رزمنده مشغول مبارزه با نظامیان بعثی عراقی یود. ترکش خمپاره بدن او را سوراخ سوراخ کرد در این هنگام با صدای بلند در میدان سر می داد الله اکبر خمینی رهبر؛ یکی دیگر از همرزمانش او را با آمبولانس به پشت جبهه انتقال داده بود و در آمبولانس گفته بود: به خانواده ام به خصوص مادرم بگویید که برای من گریه نکند . وی در منطقه عملیاتی جنگی سومار به درجه رفیع شهادت  نائل آمد و پیکر مطهرش را در گلزار به خاک سپردند. 
روحش شاد و یادش گرامی.  
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده