امروز 19 اسفند 1363عراق با موشک و هواپیما شهرهای اصفهان، نهاوند، اندیمشک و ... را بمباران کرد، رفتیم صبحگاه امروز من و برادر شرافت شهریار بودیم جارو کردن اتاق با من بود.
نوید شاهد کرمان، شهید «محمد سعید کشمیری» فرزند حجت الاسلام حاج شیخ محمد جواد کشمیری رفسنجانی در 26 مرداد 1345 در قم به دنیا آمد. آمد. در کنار آموزش ابتدایی و راهنمایی در مدرسه امیر کبیر قم به مبارزه علیه رژیم طاغوت هم می پرداخت.
وی در راه مبارزه با طاغوت رنج مبارزه و چند سال زندان و حبس و شکنجه و آزار و اذیت را به جان خرید و پیامهای حضرت امام(ره) را به شهرهای دور و نزدیک می برد.
محمد سعید در سال 62 به جبهه اعزام شد و در عملیات خیبر شرکت کرد و پس از انجام عملیات به قم برگشت و به تحصیل ادامه داد و وارد لشکر نجف اشرف گردید و سرانجام در25 اسفند 1363 به آرزوی دیرین خود رسید و به شهادت رسید.

در ادامه خاطراتی از شهید «محمد سعید کشمیری» را مرور می کنیم:
برای اعزام به جبهه با یک یک بچه ها و مادر خداحافظی کردم و به سوی مدرسه قدیری آمدم با همه بچه ها که حدود 25 نفر بودند خداحافظی کردم. ساعت 12 بود که از مدرسه خارج شدیم و از پل آهنچی ( در جوار حضرت معصومه ) با یک اتوبوس به سوی اصفهان حرکت کردیم در تاریخ 12/12/1363 ساعت 5 رسیدیم اصفهان نماز صبح را در مسجد سید خواندیم (خمینی شهر) در سپاه صبحانه را خوردیم و بعد ترتیب اعزام را دادیم.
در تاریخ 13/12/63 ساعت 5/1 بعد از نیمه شب به اهواز رسیدیم و در تاریخ 14/12/1363 روز سه شنبه بعد از خواندن نماز صبح و دعا و قرآن ،صبحانه خوردیم سپس آقا با ایمانی از مسئولین پایگاه اسامی ما را به کارگزینی بسیج دادند و آنها ما را به گردان انبیاء معرفی کردند. ساعت 5/3 بعد از ظهر حرکت کردیم و از شهرهای سوسنگرد ، هویزه و حمیدیه گذشتیم به منطقه نزدیک بوستان رسیدیم با تلاش برادر هوشمند در یک دسته قرارگرفتیم گردان انبیاء گروهان 2 یا زهرا دسته ی 3 از لشکر نجف اشرف قرار گرفتیم.
شب ما را به رزم بردند و حدود 5 ساعت فقط پیاده برویم در این روز صدام خونخوار 8 موشک به شهر دزفول پرتاب کرد در روز 17/12/1363 جمعه ساعت 5/4 صبح از رزم آمدیم بعد از نماز صبح کمی خوابیدیم و ساعت 9 کلاس شیمیایی داشتیم که عوامل اعصاب و تاول زا را گفتند، عصر مجددا کلاس شیمیایی بود که طریقه ماسک زدن را یاد دادن و سپس ما را داخل یک کانکس بردند و یک ماده دود زا انداختند که شیمیایی نبود فقط می خواستند سرعت عمل ما را در ماسک زدن بررسی کنند. 
امروز 19 اسفند 1363عراق با موشک و هواپیما شهرهای اصفهان، نهاوند، اندیمشک و ... را بمباران کرد در روز دوشنبه 20/12/1363 بعد از نماز صبح ، دسته جمعی قرآن خواندیم و بعد برادر شرافت (فرمانده دسته) صحبت کردند و ضمنا آماده باش دادند که جایی نروید شاید بخواهند ما را به مقر حمزه (منطقه ای که می خواهد عملیات شود) ببرند سپس رفتیم صبحگاه امروز من و برادر شرافت شهریار بودیم جارو کردن اتاق با من بود.
راوی: شهید محمد سعید کشمیری

پدر بزرگوار در سفر عمره مشرف بودند و این آخرین اعزام آقا سعید ، بدون خداحافظی مستقیم از والد محترمش انجام شد، اواخر اسفند ماه سال 1363 حاج آقا کشمیری از سفر حج برمی گردند از طرفی از روز شهادت آقا سعید یک هفته گذشته بود و خبری از او نبود دوستان آقا سعید شهید علی پور محمدی و محمد مهدی آفرند ایشان را می یابند در بین شهدا و ترتیب انتقال آن عزیز به قم داده می شود.
روز اول فروردین ماه 1364 بود که خبر شهادت محمد سعید به خانواده محترمش داده می شود بعد از آن نامه ی شهید می رسد نامه ای که روز 19/12/64 ساعت 11 صبح آقا سعید به تبلیغات گردان تحویل داده بود. 
همراه با شهدا گرانقدر دیگر در صحن کریمه اهل بیت بر پیکر مطهر شهید کشمیری نماز اقامه گردید و آنگاه این گلهای پرپر بر روی دست های مردم مومن تشییع گردید.
برای دفن پیکر مطهر شهید کشمیری، خود محمد سعید تکلیف را روشن کرد، قبل از آخرین اعزام یعنی13 روز قبل از شهادت نامه ای خطاب به پدر بزرگوارش می نویسد : پدر عزیزم سلام علیکم امیدوارم در پناه امام زمان علیه السلام مشغول خدمت به اسلام و مسلمین باشید مرا ببخشید و حلال کنید در مرگ من صبر داشته باشید و اگر جنازه ام به دستتان رسید در قم دفن کنید و اگر جنازه ام پیدا نشد بدانید که باید گمنام باشم از دوستان وآشنایان حلالیت بطلبید اگر پولی داشتم به جبهه ها بدهید.
راوی: خانواده شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده