وصیت نامه شهید حسن داراب
سه‌شنبه, ۰۵ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۱۷
عزیزان يك وقتي كه واعظي از حسين (ع) و عاشورا مي گفت. ما مي گفتيم كاش بوديم و در ركاب حسين شمشير مي زديم تا به شهادت برسيم...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛شهید حسن داراب در دوم اردیبهشت 1339، در روستای سهل آباد از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش غلامعباس نام داشت. تا پایان ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد. جوشکاری می کرد با شروع جنگ به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پنجم تیر 1361، در شلمچه سرپل ذهاب شهید شد.


بسم رب الشهداء
به نام آن كسي كه جان ما از آن اوست و براي اوست.
آيا انسان كه اشرف مخلوقات نام دارد براي اين زنده است که مثل حيوان نشخوار كند؟
خير چنيني انساني از حيوان پست تر است.
براي چه مي ميريم؟
جواب اين سؤال روشن است اگر انسان كمي فكر كند جواب اين مسئله را پيدا ميكند. چون اين عالم عادي حكم دبستان را براي انسان ها دارد. انسان اگر از دبستان سرافراز و پيروز بيايد چقدر مفيد است براي خود در غير اينصورت خجالت زده است. و براي او ديگر راه بازگشت نيست. پس بايد از حالا انسان كارنامه آخرت را درست كند و براي يافتن معنويت حقيقي خود كوشش كند تا در آخرت خوشبخت و سرافزار باشد.
همسر عزيزم كه خيلي دوستت دارم و برايت احترام قائل مي شوم فقط به خاطر اينكه پشت جبهه و لشكرم پايدار چون كوه ايستاده ايد از بچه هايم مراقبت كرده اي اين بزرگترين خوشبختي، شجاعتي بود كه به من دادي و اين فداكاري شما همسر عزيزم كه من توانستم بدون هيچ نگراني با لشكر كفر بجنگم.
همسر عزيزم اگر در اين چند سال كه با من زندگي كردي احيانا من سر شما داد زدم و شما را ناراحت كردم اميدوارم كه مرا ببخشي و ديدار ما بماند تا قيامت و از تو مي خواهم كه بچه هاي مرا بزرگ كني و به مدرسه بفرستي انقلابي و اسلامي و پير خط امام بزرگشان كن اين آرزوي من بود كه خودم اين كار را بكنم ولي وقتي فكر كردم كه من انساني مسلمان و واقعي براي كسي كه به من جان داده نبودم و اين زمان علي (ع) اسلام است اين زمان سيد الشهداء حسين (ع) است روز امتحان امت اسلام مانند روز عاشوراي حسيني است.
عزیزان يك وقتي كه واعظي از حسين (ع) و عاشورا مي گفت. ما مي گفتيم كاش بوديم و در ركاب حسين شمشير مي زديم تا به شهادت برسيم الان همان وقت رسيده و من اين ذره خون خود را كه امانتي از خداوند متعال هست مي خواهم به خدا و پيروان پاك اسلام و امام خميني هديه كنم و اميدوارم كه خداوند متعال اين هديه را از من قبول گرداند انشاء الله
ولي وقتي فكر مي كنم بدنم مي لرزد كه خداوند متعال مي توانست اين سعادت را به من ندهد براي اينكه من يك انسان واقعي و مسلمان براي خدا نبودم و در اين امتحان روسياه و خجل زده بيرون بيايم اميدوارم اينطور نباشد و خداوند متعال اين جان بي ارزش را از من قبول كند.
همسر عزيزم از شما مي خواهم از پدر و مادر و تمامي خانواده ات از جانب من حلاليت بطلبي  چون كه آنها براي من خيلي زحمت كشيده اند و من مديون انها مي باشم و اميدوارم كه آنها مرا ببخشند. همسر عزيزم از شما و پدر و مادرتان و پدر و مادر خودم و خواهران و برادرانم مي خواهم كه در تشييع جنازه من شركت كرده و به جاي گريه و زاري يك روز نماز بخوانند منظور من از يك روز نماز اين نبود كه يك روزه تمامي نماز بخوانند همان نماز هميشگي يعني نماز پنج گانه خودشان را.
خدا حافظ تا روز قيامت
شرمنده و روی سیاه در محضر خدا حاضر نمی شوم

شرمنده و روی سیاه در محضر خدا حاضر نمی شوم
شرمنده و روی سیاه در محضر خدا حاضر نمی شوم

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی  
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده