اگر با بودن من دين محمد (ص) بر پا نمى گردد پس اى سلاحها مرا دربر گيرید
««بسم الله الرحمن الرحيم »»
با ياد و درود به روان ياران و همرزمان شهيدم و با درود به رهبر انقلاب و با درود به ملت شهيد پرور قهرمان خمينى عزيزم ايران حضور محترم پدرو مادرم سلام مى فرستم و از خداوند متعال خواستار سلامتى شما عزيزانم مى باشم.
پدرو مادر عزيز منظور از نوشتن اين كاغذ اين بود كه اگر من به درجه رفيع شهادت نائل گشتم شما عزيزان مرا حلال و از راهى كه آمدم و قدم گذاشتم راضى بوده و باشيد اين وصيتنامه من مى‌باشد من خواسته‌اى ندارم جز اينكه بگويم من را حلال كنيد .
پدرو مادر عزيز و خواهران عزيزم حلاليت بطلبيد وبه آنها بگوييد مرا حلال كنند مادر جان و پدر جان اميدوارم كه از شهيد شدنم ناراحت و اشكى از ديدگانتان نبارد چون كارى كه براى خدا مى كنى نبايد ناراحتى داشته باشى بقولى اگر با بودن من دين محمد (ص) بر پا نمى گردد پس اى سلاحها مرا دربر گيريد .
من به وظيفه دينى خودم عمل كردم و در اين راه جان بى‌ارزش و خون بى ارزشم را در راه به حق رسيدن ولايت فقيه دادم من را به قبرستان شيخ برده و كنار ياران هم رزمم برادران رضا بابايى و رضا لكها به خاك بسپاريد تا در آن دنيا هم با هم يار باشيم .
از شما مى خواهم كه تمام دوستان و آشنايان و اقوام من حلاليت بطلبيد و بخواهيد كه از من راضى باشند .
مادر و پدر عزيزم من براى جبران زحمتهايى كه برايم كشيده ايد به اين راه قدم گذاشتم كه باعث افتخار شما و اقوام خويش باشم و شما با افتخار به زبان بياوريد كه فرزندى هم در راه خدا داده ايد و اگر لازم گردد باز هم فرزندى خواهيم داد فقط خواهش مى كنم اشكى نريزيد و ناراحتى نداشته باشيد چون من كه جايى راحت و خوب دارم .
پس چرا شما از رفتن من ناراحت باشيد ديگر عرضى ندارم جز سلامتى شما از خدا وند متعال و مهربان و به اميد پيروزى حق بر عليه باطل .
به ديدار ديگر در دنياى ديگر
وصيتنامه اى با خون نوشتم
كزين دنياى خاكى رخت بستم
همه انديشه ام ديدار الله است
كزين دنياى خاكى خيرى نديم
اى مرگ اگر حقى جانم بگير
چرا كه بهرترين ياران و همرزمانم را از من گرفتى
««والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»
««عباس سلطانى عينى »»
منبع: اسناد و مدارک موجود در ارشیو بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم.
