وصیت نامه شهید کریم انجم شعاع:
من وارث خون شهدای این انقلاب هستم، نه تنها من بلکه همه شما و من این احساس را میکنم که شهدا به ما می گویند چرا خون ما را نادیده میگیرید، باید دین خود را نسبت به آنها ادا کرد.
نوید شاهد کرمان، شهید «کریم انجم شعاع» نهم فروردين 1336، در روستاي رباط از توابع شهرستان كرمان متولد شد. تا پايان ‌مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1358، ازدواج كرد و صاحب يك پسر و يك‌ دختر شد. سرپرست‌ شركت راه‌سازي بود، به عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت. دهم ‌ارديبهشت1361، در خرمشهر براثراصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي درگلزار شهداي زادگاهش واقع است.

وصیت نامه شهید کریم انجم شعاع را مرور می کنیم:
وقتی که در نبرد حق و باطل نیستی هر کجا می خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی و چه در شراب نشسته باشی هر دو یکی است. (دکتر علی شریعتی)
در جامعه ‌ای که فساد بود. اختناق و ستم و جنایت و هرزه‌گویی بود، در جماعتی که کسی که جرات نمی‌کرد حتی مقداری از شب گذ شت پا به خیابان بگذارد بخاطر اینکه افرادی مست در خیابانها بودند، زنها جرات اینکه بخواهند خود را از معرض چشمهای هوس‌آلود پنهان کنند نداشتند، جامعه ای داشتیم که شیطان چندین سال به مسند قدرت نشسته بود.

در جامعه‌ای زندگی میکردیم که انوشیروانهای ظالم حاکم بودند، محمدعلی قاجارها بودن، رضاخانها و محمدرضاخانها بودند، در جا معهای بودیم که ما را یهودی خطاب می کردند، سردمداران ما افرادی نوکر صفت و خائن و ضد اسلام بودند، هویداها، آموزگارها این خا ئنین ایران را به دست کفار داده بودند، بخاطر اینکه خودشان چند صباحی زنده بمانند.

هرچه بگویم کم است، خبیثان و شغالان مسائل شوم خود را همه جا افکنده بودند، ایران ما چون قبرستانی بود که در آن صدای جغدی هم بلند نمی شد، افرادی هم بودند که اگر صدای آزادیخواهی را بلند میکردند صدایشان در گلو خفه میشد در این هنگام خداوند فردی از فرزندان حسین (ع) برای ما فرستاد و در میان ما آمد چون پدری مهربان بر ما بانگ زد هان ای مردم شما کی خود را پیرو حسین(ع) میدانید شما که میگوئید ما مسلمانیم شما که میگوئید ما پیرو قرآنیم حسین(ع) با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرد.

از زن و مال و فر زندش در این راه گذشت ولی شما فردی از یزید بدتر بر مسند قدرت نشسته اید از فرزندان شیطان بر او بشورید و او را سرنگون سازید در این راه اگر کشته شوید شهید هستید همه دست به دست هم دادند با با نگهای الله اکبر خود شان طا غوت را سرنگون سا ختند در این راه تعدادی زیادی معلول و شهید دادند ولی از پای ننشستند.

سیاهی رفت و نور آمد، طاغوتیان را پای میز محاکمه کشاندیم، همگی را به سزای اعمال کثیف خودشان رساندیم، نهادهای انقلاب تشکیل دادیم جمهور ی اسلامی روی کار آمد و مسلمانان متعهد و مسئول را به ر هبری جا معه انتخاب کر د یم افرادی که از همه چیزی خود گذ شته و فقط برای خدا کار میکنند با این همه مسائل و مشکلاتی که در این راه پر فراز و نشیب داشتیم دشمن یک لحظه فراموش نکرده چون می داند منافع او در جهان به خطر افتاده، دست و پا میزند هر روز به بهانه ای و در زیر پوشش نامی میخواهد که صدمه ای به این انقلاب بزند زهی خیال باطل.

دشمن روزی به نام کومله و دمکرات روزی منافق خلق و روزی چر یک فدائی و فرقان ر وزی لیبرال و ملی گرا، ولی خوشبختانه رهبری آگاه و مسئول تمام توطئه های آنها را با یک صحبت خنثی می کند، این همه گفتیم برای این بو د که ما چه کردیم ما برای این انقلاب چه نقشی دا شته ایم، هر روز چند شهید داریم، الان جنگ است که امام عزیز می فرماید مسئله اصلی جنگ است، ما نباید جنگ را فرا موش کنیم، ما که ادعای این را داریم که مسلمان هستیم در جنگی که می دانیم حق هستیم و طرف مقا بل باطل و می دانیم که شبها هنگام خواب مادرانی به بچه های خود شیر میدهند و زیر بمبهای صدام کشته می شوند.

می دانیم که سربازان کثیف بعثی با دختران مسلمان در بستان و خونین شهر چه کردند. می دانیم که حامیان صدام که ستون پنجم هستند در داخل شهرها چگونه اتوبوسها را آتش زدند و بچه های 4 و 5 ساله را زنده زنده سوختند، می دانیم که فرزندان صدام ملعون چه بلایی به سر دفتر حزب جمهوری اسلامی و رجائی و باهنر دادند همه اینها و خیلی چیزهای دیگر را می دانیم. 

حق بودن این جمهوری و باطل بودن دیگران برایمان مشخص است ما باید همه کشته شویم ولی سازش با این خائنین نداشته باشیم هدفمان الله باشد. خیلی خواهران و مادران و همسرانی هستند که عزیزان خود را در راه الله از دست می دهند، ولی صبور و خوشحالند که در راه حق داده اند و چیزی از این بهتر نیست. 

حالا به خانواده خودم می گویم من هرگز از شما نیستم، من وارث خون شهدای این انقلاب هستم، نه تنها من بلکه همه شما و من این احساس را میکنم که شهدا به ما می گویند چرا در خواب خرگوشی فرو رفته اید و چرا خون ما را نادیده میگیرید باید دین خود را نسبت به آنها ادا کرد. در این مملکت هزاران جوان معلول داریم چطور می توانیم ببینیم و ساکت نشسته باشیم. چطور می توانیم ببینیم که دشمنان داخلی سوء قصدهایی نسبت به این انقلاب دارند من دیگر فرزند این خانواده 4 و 5 نفری نیستم من فرزند این جامعه هستم فرزند 36 میلیون بلکه فرزند تمام مستضعفین جهان که چشم آنها باز است و می خواهند ببینند ما چه می کنیم.

ما که به حیات اخروی و زندگی جاوید اعتقاد داریم ما که این دنیا را پوچ می دانیم ما که سعادت بشری را در مرگ می دانیم چرا باید از مرگ هراس داشته باشیم چرا ناراحت باشیم که در راه خدا شهید می شویم این افتخار است فرق نمی کند متاهل باشم یا مجرد. فقط چند کلمه ای می خواهم با خانواده ام صحبت کنم هر کاری که می کنید طوری انجام دهید که خدا را خوشش آید نه بنده خدا را. در راه خدا باشد اسلام را هرگز فراموش نکنید وحدت خود را حفظ کنید از حرفهای بیهوده بکلی بپرهیزید نسبت به همدیگر مهربان باشید اگر در جبهه به فیض شهادت رسیدم کسی حق هیچگونه اهانتی را به همسر و فرزندانم را ندارد و خدای ناکرده اگر چیزی گفتند شما صبر کنید خداوند از همه چیز آگاه است و از مسلم و مرضیه خوب نگهداری کنید.

بچه های خوبی برای اسلام باشند. یاران امام زمان باشند حزب اللهی بار بیایند. پدر و مادرم اصلا ناراحت نباشند اگر مسلمان می دانند خود را. چون راهی که رفته ام حق است و چه بهتر انسان حق بمیرد. بله خداوند انسان را در معرض امتحان قرار می دهد تا ببیند چطور امتحان خود را پس می دهد در آخر باید بگویم خدای ناکرده امام را تنها نگذارید از روحانیت آگاه و مسئول اطاعت کنید اتحاد خود را از دست ندهید و کوشش کنید که در مسیر الله حرکت کنید.
والسلام.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده