معاون فرمانده گردان حمزه در آزادسازی خرمشهر
در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول می شود اما او که از بدو تولد، پیرو راه امام حسین(ع) و پرچمدار اسلام و انقلاب بود، با شروع جنگ تحمیلی، دانشگاه را رها کرد و به سازماندهی و ایجاد هماهنگی در آموزش پرسنل خوی پرداخت.


نوید شاهد آذربایجان غربی: سردار شهيد «رحيم غروبي» متولد سال 1340 متولد شد. دوران انقلاب در مدرسه و بیرون از آن فعالانه در جلسات قرآنی و نهضت اسلامی شرکت می کرد، همچنین با وجود مشکلات بسیار به تحصیلش ادامه می دهد و در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول می شود. شهید از بدو تولد تا به هنگام شهادت، پیرو راه امام حسین(ع) و پرچمدار اسلام و انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با تلاشهای پیگیر و شبانه روزی خود در سمت عضو شورای فرماندهی سپاه، سعی زیادی در سازماندهی سپاه خوی نمود. با شروع جنگ تحمیلی، دانشگاه را رها کرد و به سازماندهی و ایجاد هماهنگی در آموزش پرسنل خوی پرداخت تا اینکه بعد از جانثاریهای بسیار در جبهه، دهم اردیبهشت سال 1361 در سمت معاون فرمانده گردان حمزه در آزادسازی خرمشهر در مرحله اول عمليات بيت المقدس با تقديم خون  سرخ خود به محضر حضرت جانان، شهد شهادت را می چشد.

 

رحيم غروبي در  سوم خرداد سال 1340 در شهر شهيدپرور خوي در خانواده‌اي مذهبي و مؤمن به احكام الهي ديده به جهان گشود و در دامان مادري پاك باليده و رشد كرد.

در سن هفت سالگی در دبستان هدایت شهرستان خوی مشغول تحصیل و از دانش آموزان ممتاز شناخته می شد. بعد از اتمام مقطع ابتدایی وارد مقطع راهنمایی گردید و در مدرسه راهنمایی آیت ا... صدر (شفق سابق) مشغول تحصیل شد و بعد وارد دبیرستان طالقانی گردید و در سال1358 با معدل خوب موفق به اخذ دیپلم تجربی شد.

رحیم از همان اوان كودكي، مهربان و خوش برخورد بود و هر چه بر سال‌هاي عمرش افزوده مي‌شد، به مسائل سياسي و عبادي بيشتر مي پرداخت و در مكتب خويش غور و غوص مي‌كرد.

 در سال‌هاي آخر دوره دبيرستان كه مصاف با اوج گيري نهضت اسلامي و فريادهاي عدالتخواهي مردم مسلمان ايران بود، بيشتر در جلسات قرائت قرآن، اصول عقايد و مسايل سياسي و كلاس‌هاي رزمي (در زمان شاه منفور) چه به صورت مخفي و چه آشكار شركت مي‌كرد و در راه شناخت معارف و حقايق ديني از هيچ تلاشي باز نمي ايستاد.

با وجود مشكلات و گرفتاريهايي كه از نظر تحصيل داشت، اما مانند عقيده اش که بر آن راسخ و پابرجا بود؛ در امر تحصیل و درس خواندن نیز بسیار راسخ و استوار بود و تحصیلاتش را ادامه داد تا اینکه در سال 58 موفق به دريافت ديپلم تجربي شد و بعد از شرکت در کنکور در رشته پزشكي دانشگاه تهران موفقيت كسب كرد و اینگونه روحيه قوي و ثبات عقيده و ايمان خويش را به اثبات رسانيد.

 هنگامي به دانشگاه قدم گذاشت كه دانشگاه به لانه‌هاي فساد و گروهك‌هاي وابسته به ابرقدرتها تبديل شده بود. لذا پس از اندك مدتي كه شناخت كافي از انجمن اسلامي دانشكده به دست آورد، حركتش را آغاز نمود و با خلوص نيت با جمع برادران انجمن اسلامي در تحكيم خط امام در محيط دانشگاه سعي خود را به كار بست و آستين همت را بالا زد.

علاوه بر فعاليت در انجمن اسلامی دانشگاه، از نظر درسي نيز دانشجويي ممتاز به شمار می آمد و به لحاظ اخلاقي زبانزد خاص و عام بود بطوریکه بسياري از همكلاسي هايش را با حسن خلق و برخورد متين و منطق اسلامي به خط اسلام و امام جذب نمود و مانع پيوستن آنها به گروهك هاي وابسته گرديد.

 

پدر و مادر شهید افرادی معتقد به مبانی اسلام بودند. پدر شهید اغلب اوقات در مساجد و جلسات دینی و مذهبی شرکت فعالانه ای داشت و مادر شهید از نظر اخلاق فردی باایمان بود. ایشان هم در تمام فعالیتهای مذهبی زنانه و راهپیماییها شرکت گسترده ای داشت. پدر و مادر شهید پس از شهادت فرزندشان با ایمانی قوی و با خلوص نیت تمام، واقعا الگویی برای تمام خانواده های شهدا بودند. پدر شهید در گفتگویی که با مسؤولین داشت با افتخار تمام از شهید یاد می کند و می گوید تمام فرزندانم فدای انقلاب اسلامی و امام می باشد. هیچگونه جای ناراحتی برای من وجود ندارد،‌ چرا که رحیم، دعوت امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمینی را لبیک گفت و مثل یاران حسین(ع) در کربلای ایران به شهادت رسید.

در دروان طفولیت زرنگی و اخلاق خوبش، او را از دیگران متمایز می کرد. دوران نوجوانی همراه با رشد جسمانی، ‌رشد فکری او نیز روز به روز شکوفاتر می شد و علاوه بر کتب درسی، شروع به مطالعه مسائل مذهبی می نمود و بدین طریق رشد ذهنی خاصی پیدا می کرد. از نظر علمی هم، شهید دارای دانش و بینش مخصوصی بود و در اجتماع دبیرستان محبوبیت مخصوصی داشت.

فعالیت شهید از دوران دبیرستان، با شرکت در مجالس مذهبی و قرآنی و آشنایی بیشتر با متون اسلامی آغاز شد و اینگونه با آگاهی کامل، مبارزه خود را بر علیه طاغوت شروع کرد. ایشان با راهنمایی همکلاسهای خود، به پخش نوار و اعلامیه های مراجع و امام خمینی پرداخت. با شروع انقلاب اسلامی، در کنار دیگر همرزمان خود با نوشتن شعار و تهیه سه راهی و نارنجک دستی و کوکتل مولوتف و سازماندهی تظاهرات به مبارزات خود بر علیه رژیم افزود به طوری که بارها به دست ساواک اذیت و دستگیر گردید.

 

در جريان انقلاب فرهتگي فعاليت هاي زيادي داشت و هميشه در مقابل انحرافات همچون كوهي استوار و پابرجا بود و هيچ واهمه اي به خود راه نمي داد؛. عقب نشيني در مقابل فساد و انحراف در قاموس وي معني نداشت.

پس از جريان انقلاب فرهنگي به همراه عده اي از دوستان دانشجويش به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و پس از طي دوره آموزشي، چون زادگاه خويش را براي ارائه خدمات مناسب ديد، به سپاه خوي منتقل شد.

مدتي كه در سپاه خوي مشغول خدمت و پاسداري از حريم اسلام و انسانيت و شرف والاي بشري بود، مسؤوليت هاي مختلفي از جمله مسؤوليت واحد روابط عمومي و واحد آموزشي سپاه را بر عهده داشت و حقا در انجام اين مسؤوليت ها نقش ارزنده اي را ايفا نمود. برخورد خوب، ‌اخلاق حسنه و رفتار دلپسند، تدبير و كارداني، خلوص نيت و حسن مديريت وي هيچ گاه از خاطر همرزمانش محو نمي شود.

يكي از خصوصيات بارز شهيد انفاق در راه خدا بود. هميشه سعي مي كرد به تهيدستان رسيدگي كند و از دردهاي آنان باخبر شود و چاره اي براي آنها بينديشد.

شهید با شروع جنگ تحمیلی، علیرغم کار زیاد در سپاه و قبل از بازگشائي دانشگاه ها يك بار در جبهه نور عليه ظلمت حضور يافت و جان نثارانه به مبارزه برخاست. ایشان به همراه یک گروه از برادران دیرآشنای همرزمش برای مقابله با کفار متجاوز بعثی به جبهه دزفول رفت. در این مدت با شرکت در عملیات چریکی محدود و شبیخونهای شبانه بیشتر اوقات از طراحان آن بود که سبب رشد و مقاومت و بالا رفتن روحیه سایر رزمندگان جبهه می گشت. در این مدت، بارها تا دم مرگ رفت ولی خواست خدا چیز دیگری بود. وقتی دانشگاهها بازگشایی شد، رفتن به جبهه نبرد و حفظ و حراست از اسلام و كيان اسلامي را به دانشگاه ترجيح داد. او دانشگاه شهادت را برگزيد تا از مكتب مولايش حسين(ع)، درس عشق و عرفان، درس ايثار و شهامت را بياموزد و با معرفت حاصله و لطف خداوندي حديث سرخ شهادت را به خون نگارد.

بعد از 3 ماه به خوی برگشت تا با قلبی لبریز از عشق به امام حسین(ع) در عملیات بیت المقدس در سپاه خوی عازم نبرد با کفار بعثی گردد.  شهید با روحیه تزلزل ناپذیر در کار زیاد و با تلاشهای بیشتر در سازماندهی افراد نقش مهمی را ایفا می کرد و با این روحیه قوی همیشه سعی اش بر این بود که در خطوط عملیاتی گردان یا گروهان خط شکن حضور یابد که با شروع عملیات در رأس یک واحد از داوطلبان جان بر کف سپاه و بسیج، عازم جبهه جنوب شد تا اینکه در شب دوم عملیات در جبهه فرسیات (طرح اهواز) در رأس یک گروهان در یک جنگ بسیار شدید و علی رغم آتش سنگین دشمن موفق به شکستن خطوط دفاعی دشمن می شوند و به طلوع صبح نیرو به صورت سنگر به سنگر برای پاکسازی منطقه از لوث وجود دشمن ادامه داشت که در ساعت8 صبح گلوله های دشمن بعثی سینه وی را شکافتند و او برای همیشه به لقاء معشوق خویش به ابدیت پیوست. روحش شاد و راهش پررهرو ابد،‌انشاءا... .

 

فرزند برومند اسلام و سرباز وفادار امام و دانشجوي مسلمان و متعهد و پاسدار مدير و مهدب، بعد از جان نثاریهای بسیار در جبهه، دهم اردیبهشت سال 1361 در سمت معاون فرمانده گردان حمزه در آزادسازی خرمشهر در مرحله اول عمليات بيت المقدس در حالي كه سرشار از عشق معبود بود و سر از پا نمي‌شناخت، با تقديم خون  سرخ خود به محضر حضرت جانان و رنگين ساختن خاك گرم خوزستان شهد شهادت را چشيد و شاهد هميشه زنده تاريخ گشت.

 

موضعگیری شهید در برابر گروهکها و ضدانقلاب در وصیتنامه اش:

 شهید می گوید: وابسته به هیچ یک از گروههای سیاسی به اصطلاح خلقی، اعم از مجاهدین یا چریکها نباشید که اینها همه در خط آمریکا هستند و در مورد لیبرالیسم یا به قول امام «ملی گراها»، بزرگترین خط در مقابل خط امام هستند و باید همه قاطعانه در مقابل آنها بایستند.

این وصایا دلیل بر موضع گیری قاطعانه شهید در مقابل هر عاملی که باعث تضعیف حکومت اسلامی گردد، می باشد و در مقابل دشمنان اسلام و کسانی که بر علیه منافع ملت مسلمان قدم برمی داشتند، سرسختانه مبارزه می کرد.

 

نظر شهید درباره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران:

رحیم درباره جنگ تحمیلی عراق موضع بخصوصی داشت، به طوری که دانشگاه را رها نمود و فعالیت خود را در سازماندهی سپاه شروع نمود. همیشه در مورد شهادت خود صحبت می کرد و می گفت: «خون من رنگین تر از خون فرزندان حسین(ع) نیست. صدامیان، وطن ما را به کربلا تبدیل نمودند، پس باید مانند یاران امام حسین(ع)، عازم جنگ با کفار شد و به ندای ابراهیم زمان، خمینی بزرگ شتافت و یاد همه حماسه آفرینان عاشورا را زنده نگه داشت». وقتی لب به سخن می گشود، می گفت: «خداوندا به سپاه اسلام، در عاشورای ایران و کربلای خوزستان قوت و توان بخش».

 

آخرین دیدار و خاطره و توصیه شهید:

شهید در مورد حمایت از امام چند نکته را یادآور می شود:

ملت عزیز و رزمندگان ایران! دست از حمایت امام و روحانیت مبارز برندارند که این کار مصیبتی عظیم به دنبال خواهد داشت. وابسته به هیچ یک از گروههای الحادی و ضدانقلاب نباشید و لیبرالیسم یا به قول امام ملی گراها، بزرگترین خط در مقابل خط امام هستند و باید قاطعانه در مقابل آنها بایستید.  پدر و مادرم در فقدان من گریه نکنید چرا که خون من رنگینتر از خون فرزندان حسین(ع) نیست، ولی در عوض اگر امکانش هست هر پنجشنبه برایم قرآن بخوانید. حرکت من آگاهانه بود و من صرفا به خاطر این به جنگ نرفتم که دشمنان را از سرزمین خود بیرون کنم بلکه علاوه بر این می خواهم، «اسلام زنده بماند» و حرکت من به خاطر رضای ا... است. خداوند همه ما را خدمتگذار اسلام گرداند.

 

سعی می کرد مبادا دوستانش فریب گروهکها را بخورند

با والدین خود، روابط صمیمانه ای داشت و با مردم به نیکی رفتار می کرد. در دوران تحصیل، یکی از باادب ترین دانش آموزان بود. با احترام نسبت به بزرگترها یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر خود، وظیفه اش را ادا می نمود. خیلی فروتن بود و در جامعه به قدری از خود اخلاص نشان می داد که زبانزد مردم بود. در دوران تحصیل، روابط انسانی والایی با دوستان خود داشت حتی در دانشگاه سعی می کرد تا مبادا دوستانش فریب گروهکها را بخورند. رحیم فردی مکتبی، مهربان، پاک و خوش برخورد بود و از همان کودکی همیشه سعی می کرد تا کسی از او نرنجد و همواره می کوشید تا دلی به دست بیاورد بلکه خدا از او راضی باشد.

 

شهادت موهبتی الهی است که نصیب فرزندمان شده است

 پدر و مادر شهید واقعا از والدین نمونه صدر اسلام محسوب می شوند پدر شهید فردی معتقد به مکتب اسلام و از مقلدین حضرت امام می باشد. به قدری پدر و مادر شهید صبور بودند که پس از شهادت رحیم، با کمال علاقه و استوار شهادت فرزندشان را گرامی داشتند و شهادت رحیم در محیط خانواده مخصوصا برای برادران شهید که در خارج از کشور به سر می برند تأثیر مطلوب گذاشت، به طوری که این برادران از مبلغین صدای رسای انقلاب اسلامی در خارج محسوب می شوند و هر وقت سخنی از شهادت در نزد پدر شهید به میان می آید، ایشان با افتخار تمام و با اخلاص و ایمان قوی می گوید: «شهادت موهبتی الهی است که نصیب فرزندمان شده است». شهادت رحیم در سپاه خوی واقعا همه را گریان کرد چرا که فردی را از دست دادند که روحیه پاسداران را در سپاه خوی تقویت می کرد و همه را با دلگرمی، به کار تشویق می نمود.

 

منبع: اداره اسناد، هنری و انتشارات بنیاد شهید آذربایجان غربی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده