در سالروز شهادت منتشر می شود:
...در راه اسلام پیروز قدم بگذاریم و با پیروزی با دشمنان اسلام بجنگیم مادر ناراحت نباشید. هر چه زودتر این مزدوران عراقی را نابود می کنیم و بعد از عراق نوبت آمریکاست امیدوارم که پیروز شویم...
نامه هایی با امید و نوید پیروزی از رزمنده غیور « مهدی الهی»

نویدشاهد البرز:

شهید گرانقدر « مهدی الهی» که فرزند « بهمن و باجی» می باشد در سال 1344، در شهر کرج چشم به جهان گشود . وی تحصیلات خود را تا چهارم ابتدایی ادامه داد و به عنوان کارمند کفش بلا مشغول کار بود که برای دفاع از دین و وطن خود ردای رزم به تن نمود و به عنوان یک رزمنده غیور به جبهه حق علیه باطل شتافت و در عملیات پیروز مندانه والفجر در دوم اسفندماه 1361، در منطقه فکه به درجه والای شهادت نایل آمد و پیکر پاکش در گلزار شهدای بی بی سکینه آرمیده است.

نامه هایی با امید و نوید پیروزی از رزمنده غیور « مهدی الهی»

از شهید گرامی « مهدی الهی»  دو نامه به یادگار مانده است که در ادامه مطلب می خوانید:

بسمه تعالی

پس از عرض سلام به رهبر ما امام حسین(ع) و پس از عرض سلام به پدر و مادر و مادر بزرگ امیدوارم که حال شما خوب باشد. مادر جان! حال من خوب است. خوب؛ مادر جان حال بچه ها چطور است؟ حال غریب و خواجه و مرتضی و علی و هادی و داود و مهران و جعفر چطور است؟ امیدوارم که حالشان خوب باشد. مادر نگران من نباشید. حال من خوب است مادر اصغر و اکبر و برادر ... حالشان خوب بود ولی ما دو سه روز از پشت جبهه برگشتیم آنها به جبهه می روند. مادر به پدر و مادر بزرگ بگو که ما هر چه زودتر به پشت جبهه می رویم .ما دو روز بود به پشت جبهه رفتیم و بعد از دو روز به پادگان برگشتیم.

مادر جان! دعا کنید که ما پیروز شویم. مادر جان! می دانم که شما و مخصوصا" پدر چقدر رنج کشیدید و مادر می دانم که با زحمت من را بزرگ کردید که در راه اسلام پیروز قدم بگذارم و با پیروزی با دشمنان اسلام بجنگم مادر ناراحت نباشید. هر چه زودتر این مزدوران عراقی را نابود می کنیم و بعد از عراق نوبت آمریکاست امیدوارم که پیروز شویم. مادر من دیگر عرضی ندارم جز سلامتی شما پدر و مادر و مادر بزرگ عزیزم امیدوارم همیشه سلامت باشید و امیدوارم که رهبر بزرگ ما امام خمینی همیشه سلامت باشند.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار؛ ایشان را سلامت نگه دار و ان شاء الله که راه کربلا هم هر چه زودتر باز کنیم. خداحافظ شما پدر و مادر از طرف من از محمد و پرویز ببوسید و به همه سلام برسانید.

من دیگر عرضی ندارم . پایان

جواب نامه فوری فوری فوری من منتظر نامه هستم

تاریخ دوازدهم بهمن ماه 1361

بسمه تعالی

پس از عرض سلام؛ سلام به پدر و مادر و مادر بزرگ امیدوارم که حال همگی شما خوب باشد. خوب؛ مادر با بچه ها چطورید؟ حالشان خوب است. پرویز و محمد خوبند؟ امیدوارم که حالشان خوب باشد. مادر جان! پس چرا جواب نامه مرا نمی دهید من هر چه نامه تا به حال برای شما فرستادم  هیچکدام جوابش نیامده است. مادر جان! از قول من به قریب و خواجه و علی و مرتضی و هادی و داود و مهدی و حسین و علی بیدار و عباس و جعفر سلام برسانید .

مادر جان! به پدر بگویید که هیچ نگران من نباشید؛ پسرت با پیروزی و بعد از نابودی صدام به وطن بر خواهد برگشت. مادر جان! مهدی دیگر مهدی قبل نیست. مادر جان! جای من دیگر در آنجا نیست. جای من در جبهه است. مادر جان! من دیگر عرضی ندارم جز سلامتی رهبرانقلاب و مستضعفین جهان و ایران امام خمینی(ره) و به جز سلامتی پدر و مادر و مادر بزرگ – مادر جان! خداحافظ شما

جواب نامه فوری فوری فوری

منتظر جواب نامه هستم

تاریخ : بیست و ششم بهمن ماه 1361



منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده