برگی از وصیت نامه شهید
...از برادرانم می خواهم که اسلحه به زمین افتاده مرا برگیرند و به دشمنان خارجی و داخلی بفهمانند که این شهادتها تزلزل در ایمانشان نخواهد داشت...
نوید شاهد گلستان؛ شهید علیرضا رضائی / یکم فروردین 1345، در شهرستان کلاله به دنیا آمد. پدرش چراغعلی،کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند، به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دهم مهر1363،با سمت آرپی حی زن در چیلات توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید.اثری از پیکرش به دست نیامده است.

شهید علیرضا رضائی/+دستخط شهید

فرازهایی از وصیت نامه شهید علیرضا رضایی

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ

هر کسی طعم مرگ را می چشد و شما را به خیر و شر می آزماییم و همه به نزد ما باز می گردید

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامیها و ناروائیها آماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست. و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می بخشد. و عاقبت شما را به خیر میگرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکستها دچار میگرداند.

قسمتی از وصیت نامه امام حسین با خانواده؛

ما مثل حسین وارد جنک شدیم و مثل حسین باید به شهادت برسیم.(امام خمینی)

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان وصیت نامه اینجانب برادر بسیجی علیرضا رضایی که با رویی سیاه و اعمالی ناچیز به فریاد «هل من ناصر ینصرنی» امام خویش لبیک گفت و داوطلبانه عازم رزم در جبهه ها شد تا شاید اجر یک رزمنده اسلام نصیبش شود.

امت رزمنده اسلامی من کوچکتر از آنم که برای شما حامل پیامی باشم زیرا شما رهبر و امامی دارید که بعد از ائمه معصومین نظیرش را کس ندیده است.

شما رهبری دارید که او را بت شکن نامیده اید، پس ما به هر درجه و مقامی نائل گردیم از راهنمایی هایی آن را راهنمایی بزرگ عصر خویش است. پس بر شما باد که در صفوف به هم فشرده و دشمن شکن نماز جمعه و جماعت در مساجد با یکدیگر میثاق ییندید.

که امام را تنها نگذارید و حضور در صحنه شما باید با روحانیت در خط امام باشد زیرا آنان نمایندگان امام زمان در زمان غیبت آن آقا می باشند و کسانی که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند.

بر جنازه من حاضر نشوند. اما باشد که بهاء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند. دیگر پیامی نیست جز التماس دعا که در واقع همه مان محتاج دعا می باشیم و حال چند سخنی با خانواده عزیزم؛

پدر و مادر عزیزم سلام، مرا ببخشید از اینکه بدون اجازه شما عازم جبهه شدم زیرا اگر با شما در میان می گذاشتم می دانستم، که قلبهای پر مهر و محبت شما مانع از این رفتنم می شد. پدرم می دانم که تو کوهی از صبر و استقامت هستی و چه رنجها و مشقتهایی برای راحتی و آسایش ما کشیدی.

پدرم دلم می خواست که می بودم و چکیده ای از زحمات شما را جبران می کردم ولی فریاد «هل من ناصر ینصرنی» امام مرا دمی بخود نمی گذاشت و هیچ موقع سخنان گوهر بار امام که میگوید جنگ جنگ است و عزت و شرف ما نیز در گرو همین جنگ است.

و از گوش جانم خارج نمیشود پس متوجه می شوی که در زمان ما بقای اسلام به هجرت و خون ما جوانان احتیاج دارد و باید دست از همه چیز کشید و خود را برای دیدار معبود مهیا ساخت.

پس پدرم مرا ببخش و حلالم کن از خدا برایم طلب بخشش کن که وظیفه بر خوش داشتم پدرم بدان که جان شهادت من بلندا معامله کرده ای من امانتی بودم که خداوند به وسیله آن امانت شما را می آزماید.

مبادا با مال و حسب به دنیا معامله کرده باش که بسیار و ظهور بزرگی است و حال چند سخنی با مادرم؛

با مادر نالانم با مادر شب زنده دارم با مادر گریانم با مادری که از سلامتی و جوانی و بهترین لحظات زندگی خود را برای بزرگ کردن و تربیت من صرف کرده است.

با مادری که اول دوست من بودی و بعد مادرم مادر می دانم که تحمل این نعمت در پناه نعمت برایت کمی سنگین می باشد و می دانم که هنگامی که خبر شهادت مرا می شنوی ناله و شیون سر می دهی.

در آن لحظه قلب پر مهر می شکند آن زمان بهترین موقع اجابت دعاست مخصوصاً که بهشت زی پای شما مادران است، مادر دارای چه منزلت عظیمی می باش در آن موقع برای طول عمر امام دعا کن.

امامی که قلمها برای توصیف عظمت بزرگی روحش عاجز می باشند، دعا کن و مرا حلال نما و خدا بخدا که از انبوه گناهانم درگذرد.

مادرم در این دنیا که نتوانستم کاری برات بکنم و نمی توانم عملی در برابر عظمت و ایثار و بزرگی تو قرار دهم پس اگر در فردای قیامت دارای منزلتی بودم در آنجا جبرانش کنم پس مرا حلال نما و دعایم کن که سخت محتاج دعا می باشم.

دیدار ب قیامت و برایم مجالس دعا بر پا کن که در آن مجالس انسانهای پاک دعایم کنند و کمک به فقر او جبهه ها کن برایم.

در خاتمه از خواهرانم که بسیار عزیزشان می دارم من خواهم که حجاب را پیش از پیش پیشه کنند و نسبت به مسائل انقلابی بی تفاوت نباشید و در کارهای خانه ماد را پیش از اول یادی کنند مبادا اسباب ناراحتی او را بوجود آورید که ناراحتی خدا را در پی دارد و از شما می خواهم که حلالم کنید.

از برادرانم می خواهم که اسلحه به زمین افتاده مرا برگیرند و به دشمنان خارجی و داخلی بفهمانند که این شهادتها تزلزل در ایمانشان نخواهد داشت.

وصیت نامه شهید علیرضا رضایی


بلکه شما را مسمم تر خواهد کرد و در کارهای متفرقه به پدر یاری کنید که حق بزرگی بر ما دارد و بدانید که شما را خیلی دوست می دارم و حلالم کنید و برادر بزرگترم هم التماس دعا دارم و امیدوارم که با سلامتی باز گردد و در جامعه اسلامی خدمت گزار خوبی باشی.

و در خاتمه از فامیلها و دوستان و آشنایان التماس دعا دارم و امیدوارم که در پناه اسلام پیروز و در زیر سایه رهبری امام سربلند باشید خانواده عزیزم می رسد.

سلام علیکم و رحمت الله برکاته/ علیرضا رضائی/ امیدوارم که در فردای قیام همه شما سربلند باشید

در ره دوست کشته شدن آرزوی ماست/ گر چه دشمنی کشته به خون گلوی ماست/ امضاء

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده