خاطره اى از شهيد محمدرضا صفايى جعفرآبادى فرزند عبدالعلى ، (راوى: محسن صالحين همكار و هم رزم شهيد)
نويد شاهد مازندران:
فرشته ى نجات
«فرشته ى نجات»

محمدرضا در جنگ، فرمانده اسكادران هلى كوپترهاى مين روب بود. به حفظ جان نيروهايش خيلى اهميت مى داد.
يادم هست در يكى از ماموريت هاى مان در جزيره ى مجنون شمالى، هلى كوپتر را نشاندم تا نيرو پياده كنم. در مسيرى كه به طرف جزيره مى رفت، يك جاده ى خاكى كشيده بودند و دور تا دورش هم آب بود. رزمنده ها كه پياده شدند، يكهو صداى محمدرضا را شنيدم كه توى بى سيم فرياد زده:
محسن! بلند شو.
همين كه به سرعت هلى كوپتر را بلند كردم، ديدم دو تا راكت خورد درست جايى كه من چند لحظه ى قبل، آن جا فرود آمده بودم. آن روز محمدرضا، فرشته نجاتم شد.

«شهيد محمد رضا صفايى فرزند عبدالعلى در سال 1333 در خانواده اى مذهبى با پدرى نظامى به دنيا آمد. ايشان بعد از شركت در كنكور به خاطر علاقه مندى در دانشكده افسرى نيروى دريايى در رسته خلبانى قبول شدند. بيشتر دوره تحصيلات دانشگاهى را در كشور امريكا طى كردند. ايشان همچنين دوره فوق ليسانس خلبانى علوم دريايى را در دانشكده فرماندهى و ستاد تهران گذراند. اين شهيد بزرگوار به مدت سيزده سال فرماندهى اسكادران هلى كوپترهاى مين روب و به مدت دوسال هم جانشين فرماندهى منطقه دوم هوا دريا را به عهده داشتند. ايشان در سال 1361 ازدواج كردند كه ثمره اين ازدواج 2 فرزند دختر و 1فرزند پسر مى باشد. سرانجام در تاريخ 7 آذر 1375 در منطقه جزيره هنگام بندر عباس در يك سانحه هوايى به شهادت رسيدند.»


كتاب به مساحت آسمان(خاطرات شهداى مازندران)/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده