در سالروز شهادت «شهید ناصر نوری»
مادر من همچنان كودكان مريض را مي ديدم كه چگونه بر پشت مادران زجر كشيده شان زير آفتاب سوزان در كنار درب بيمارستان به انتظار دكتر مي ايستادند، من كودكان گرسنه هم نوع خود را مي ديديم...
درد و دل های «شهید ناصر نوری»  با مادر در نامه اش

نوید شاهد البرز:
سرباز شهید «ناصر نوری» فرزند « رحیم و فاطمه» در سال 1329، در شهر« تهران» دیده به دنیا گشود. این شهید عزیز در دوران دفاع مقدس به جبهه رفت و بعد از جانبازیهای فراوان بر اثر اصابت ترکش در شهر خرمشهر در تاریخ سوم آبان ماه به شهادت رسید و در امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.

نامه به یادگار مانده از شهید برای مادرش:

به مادرم سلام ؛ پس از عرض سلام سلامتي آن مادر را از خداوند متعال خواهانم .همان طور كه ميداني، مادر زماني به خدمت اعزام شده ايم كه 36ميليون ايراني در زير يوغ استعمار دست و پا مي زدند و هم اكنون با دادن هزاران شهيد از چنگال اهريمنان آزاد شدند و در فضاي باز آزادي به پرواز در آمدند. مادر من همچنان كودكان مريض را مي ديدم كه چگونه بر پشت مادران زجر كشيده شان زير آفتاب سوزان در كنار درب بيمارستان به انتظار دكتر مي ايستادند، من كودكان گرسنه هم نوع خود را مي ديديم كه چگونه جاي شيرخشک یا شیر مادر، آب لوله کشی را به آنها می دادند. مادرمن كودكان جنوب شهر را مي ديدم كه چگونه زندگي مي كردند و كودكان بالاي شهر را هم مي ديدم كه با چه ناز و نعمتي زندگي مي كردند. اگر يك روز هم از بالاي شهر به جنوب مي آمدند و به خانه بر مي گشتند بايد در خانه خود قرنطينه شدند.

ولی بچه هاي جنوب شهر به جاي تفريح و شادي مسابقه مگس دواني مي كردند ،آري مادر حالا همه اين حرف ها به كنار رفت و من يك سال از خدمتم مي گذرد، خيلي شادم از اين كه اين يك سال خدمت را از شهري به شهر ديگر رفته ،از رضائيه به دزفول و كازرون ،ولي مادر ديگر نمي دانم چه بنويسم و من اميدوارم كه اگر خبر شهادتم را از جبهه برايت آوردند، تو مادري نمونه باشي و اين را افتخار كني كه پسرت را مانند ابراهيم (ص) به خداوند عطا كني ولي خداوند قرباني ابراهيم را چون گوسفندي قبول نموده شاید قربانی شما را هم قبول نماید.

مادر مي داني چرا شهادت را دوست دارم به خاطر اين كه با مشتي كفار درستيزم من با صدام و صداميان كه از خدا بي خبرند مي جنگم. من با نبرد با فرعون زمان همچنان در ستيزم كه علي اكبر امام حسين (ع) با يزيديان زمان خويش می جنگيد و صدام كافر يكي از دست نشاندگان شيطان بزرگ (آمريكا)مي باشد. مادرم جبهه ها همچنان به پيشروي خود ادامه مي دهد و ما با برادران پاسدار و نيروي مسلح بر عليه دشمنان نبرد خود را ادامه مي دهيم. تا خون در بدن داريم براي هدف خود كه نابودي كوردلان تاريخ و دشمنان اسلام و جمهوري اسلامي است به رهبري امام امت می جنگیم و آنها را از پاي در خواهيم آورد.

مادر اگر روزي خبر شهادت من به گوشت رسيد برايم اشك نريز و به برادران من بگو كه راهم را ادامه دهند،چون هدف من فقط براي رضاي خدا و خلق محروم و مستضعف اين مرز و بوم ميهن اسلامي است.



          منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده