شهدای شهریورماه
روستاي محروم و كوچك دهك ازتوابع بخش باشت واقع در شهرستان گچساران در سال 1348 مولودي را در آغوش گرفت كه حامل پيام خونين عاشورائيان بود و سرانجام تجليگاه انوار الهي گشت.


نام شهید : صحنعلی

نام پدر : علی اکبر

تاریخ تولد : 1348

محل تولد : چهارراه گشین

تاریخ شهادت : 65/6/23

محل شهادت : جزیره مجنون

زیارتگاه :گلزار شهدای باشت

 

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگي نامه

روستاي محروم و كوچك دهك ازتوابع بخش باشت واقع در شهرستان گچساران در سال 1348 مولودي را در آغوش گرفت كه حامل پيام خونين عاشورائيان بود و سرانجام تجليگاه انوار الهي گشت. آن جلوه گاه نور در دامن خانواده اي رشد يافت كه واژه رفاه و مفهوم آن را در زندگي لمس نكرده و سراسر زندگي ايشان با محروميت درآميخته بود. كلاس اول ابتدايي را در روستاي كوهستاني و صعب العبور دهك كه حتي از آب آشاميدن در مضيقه شديد است گذراند و و بقيه دوران ابتدايي را در دبستان استاد مطهري باشت به اتمام رساند. از آنجا كه استعداد فوق العاده اي داشت موفق گرديد كلاس دوم و سوم دبستان را در يك سال پشت سر گذارد. تحصيلات راهنمايي را در مدرسه امام خميني باشت به پايان رساند و از جمله دانش آموزاني بود كه حركت هاي سازنده و پرتلاشي در انجمن اسلامي دانش آموزان و برگزاري نمازهاي جماعت و وحدت در مدرسه داشت. هنوز از دانش آموزان دوره راهنمايي بود كه با دست ديگر سلاح برداشت و به حسين زمان لبيك عملي گفت. آنگاه كه وارد دبيرستان هفده شهريور باشت مي شود همه شاهدند كه نه سلاحش از دستش مي افتد و نه كتابش بسته مي ماند و نه قلمش از حركت مي ايستد آنچنانكه هر ساله مدت شش ماه يا بيشتر را در جبهه بسر مي برد و در مدت كوتاه باقيمانده در رديف قبول شدگان مدرسه بود. از ويژگيهاي آن اسوه اييثار، تواضع، اخلاص، عطوفت و لطافت برخوردش بود. كمي سخنش حكايت از كمال خردش مي نمود. زندگي ساده، صفا و صميميتش او را محبوب عام و خاص نمود و همواره ديگران نيز مورد احترام او بودند. نظم در امور از جمله ويژگي هاي او بود در معاشرتها اگر موردي پيش مي آمد سعي داشت خود انجام دهنده آن باشد و حتي الامكان از زحمت دادن به دوستان و معاشرين خودداري مي كرد، به طوري كه يكي از دوستان نزديكش اذعان مي دارد در تمام دوران تحصيل كه صميميت و معاشرت بسيار نزديك داشتيم موردي را به ياد ندارم كه امري پيش آيد و اجازه دهد من انجام دهنده آن باشم. در انجام فرايض دقت خاصي داشت آنگونه كه ماه مبارك رمضان را در شدت گرماي طاقت فرساي منطقه در حال درو گندم روزه مي داشت و به ايام تاسوعا و عاشوراي حسيني علاقه اي خاص داشت و اين بود كه تقدير الهي بر آن تعلق گرفت، در شب تاسوعا عروجي خونين نمايد. اهل مطالعه و پژوهش بود،‌با آنكه سنگر مدرسه و جبهه را به هم آميخته بود هرگاه فرصتي پيش مي آمد به مطالعه كتب مفيد و مذهبي پرداخته و كسب معرفت مي نمود و در آن حد كه از معارف بهره مند گرديده به ارشاد و هدايت خانواده و دوستان و آشنايان همت مي گمارد تا آنجا كه يكي از دوستان آن پيام آور صبح پيروزي مي گويد: من هرچه دارم از او دارم... .آن هميشه شاهد سال 1360 همزمان با ادامه تحصيل وارد مدرسه عشق شد و با توجه به كمي سن، در ناحيه مقاومت امام حسين(ع) باشت ثبت نام نمود. تلاش شبانه روزي،‌خلق نيكو،‌اخلاص و ايثارش موجب شد مسئوليت تبليغات و عضويت در شوراي ناحيه مقاومت به ايشان محول شود. علاوه بر عنايت خاص به امور درسي و مدرسه فعاليت شديد در ناحيه مقاومت مخصوصاً در بخش تبليغات داشت در اجراي مراسم مذهبي و بزرگداشت ايام الله همچنين اعزام كاروان سپاهيان اسلام به جبهه هاي نور نقش مؤثري ايفا مي نمود. سال 1359 كه شاهد تحميل جنگ از سوي ابرقدرتها بوديم آن بيدارگر مجاهد 11 سال بيش نداشت و به همين دليل است كه از سال 1361 با شركت در دوره تعليماتي پادگان آموزشي منطقه 9 آيت الله شهيد دستغيب سلاح بر زمين مانده عارفان عاشق را به دست مي گيرد و پس از اتمام دوره آموزشي در تاريخ 61/9/1 به همراه تيپ فاطمه زهرا(س) در عمليات والفجر يك منطقه جنوب فجور فاجران را درهم مي شكند و در تاريخ 61/12/17 پيروزمندانه از جبهه نور برمي گردد. مجدداً در تاريخ 62/4/1 به جبهه هاي غرب در كردستان روانه مي شود تا به منافقين و احزاب كومله و دمكرات فرجام سياه نفاق و كفرشان را بنماياند كه تا مورخه 62/7/20 اين ستيز مقدس ادامه مي يابد. زمستان همان سال 62/11/6آنگاه كه از ستيز با آن خفاشان كوردل برمي گردد روانه عمليات خيبر در قسمت طلائيه مي شود تا به يهودصفتان اعلام كند كه رهروان اميرمؤمنان خيبرهاي زمانه را بر سر خيبرنشينان فروخواهند ريخت و كاخ هاي سپيد و سياهشان را موزه جنايات آن از خدا بيخبران خواهند نمود. پس از حماسه هايي كه در اين عمليات آفريد در تاريخ 63/1/29 براثر تركش خمپاره از ناحيه پا مجروح گرديده،‌روانه بيمارستان شهيد چمران شيراز شد كه مدت چندماه بهبودي ايشان به طول انجاميد. پس از بهبودي در تاريخ 63/12/8 عازم جبهه هاي شيران روز و پارسيان شب شد تا با شركت خود در عمليات بدر حماسه تاريخي رشادت هاي حضرت حمزه سيدالشهدا را در جنگ بدر تكرار نمايد.آن حماسه ساز صحنه هاي نبرد ايام نوروز را در جبهه ماند تا به دنيا بفهماند عيد ما روزي است كه در جهان اثري از ظلم نباشد و اينگونه عمليات را در تاريخ 64/2/12 به اتمام رسانيد. بعد از آنكه در عمليات بدر غافلان را به دار عبرت مي آويزد در مورخه 64/9/18 در عمليات والفجر 8 براي چندمين بار با معبود هم قسم گشته و به فجر سوگند ياد مي كند كه تا فجر اميد مستضعفان از پاي نخواهد نشست و با هجوم بر پيكره بيدادگران به همراهي ياران فاو را فاطميه سازند كه در تاريخ 64/12/24 فاتحانه از اين حماسه خونين باز مي گردد. آن نغمه سراي سبكبال آسمان شهادت كه در آزمون سراسري طرح اسامه از نظر اطلاعات نظامي،‌عقيدتي و سياسي موفق گرديده بود،‌پس از مراجعت از منطقه عملياتي والفجر 8 در تابستان 1365 در سمينار سراسري فرماندهان طرح مالك اشتر كه در تهران برگزار گرديد شركت نموده و از سوي برادر محسن رضايي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي يك حكم كتبي عنوان فرماندهي دريافت نمود. نهايتاً در طلوعي خونين در تاريخ 65/5/26 با كاروان عاشوراي حسيني به مسلخ عشق مي رود و پس از مدت كوتاهي دو روز مرخصي گرفته و به سوي خانواده مي آيد. گو اينكه در آخرين لحظه هاي فنا مي آيد تا با فانيان وداع گفته و به آنان كه از جدار تن گذشته و رموز دل را فراگرفته اند خبر از طلوع بقاي جاودان دهد. اين است كه از خانواده و بستگان و ياران و همسايگان و خانواده شهدا وداع نموده و پس از اتمام دو روز مرخصي بهسوي ديار حافظان عزت و شرف ره مي سپارد. در اين ميان شاهد شهيد موفق نمي شود با پدر كه جهت گذران مايحتاج خانواده در روستاي محروم دهك به دامپروري مشغول بود ديدار و وداع نمايد. آري،‌با اين اوصاف او كه از عالميان پريده و دو بال آماده پرواز به بيكراني عشق داشت، او كه زنجيرهاي به هم فشرده وابستگي را از هم گسسته بود او كه زنگاره هاي تيره نفس را يا سوهان تقوي زدوده بود او كه از باب معرفت دل به حق رسيده بود او كه روح بيدار داشت و شوق ديدار و او كه از سنخ ماندن نبود،‌ديگر ماندنش ميان در گل ماندگان سزاوار نبود. آري بدين سبب بود كه معبود آن عابد خسته از فراق، عبدي را كه مقدمات وصل را فراهم آورده به سوي خود خوانده و به وعده خود عمل نموده و نداي «وادخلي جنتي» را سر دهد. آري بعد اعلاي آن منادي عشق و وصل در تاسوعاي حسيني 65/6/23 در جزيره مجنون از كالبد ادتي رها گشته و به ديار ابدي عشق راه يافت.

 

 

 

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران کهگیلویه وبویراحمد

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده