چهارشنبه, ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۳
خرداد میدان تاریخی و پر اسرار بهارستان و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره)صحنه های از تلخی یک رخداد و زیبایی آنرا به ثبت رساندند.
1خرداد؛ مثل 7 تیر و 8 شهریور

خرداد میدان تاریخی و پر اسرار بهارستان و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) صحنه های از تلخی یک رخداد و زیبایی آنرا به ثبت رساندند. جایی که تقابل تروریست ها با قربانیان مظلوم، شدت نفرت گروهی اهل ترور و خشونت را با نمادهای انسانیت و ایمان به نمایش گذاشت، تا این تراژدیدرس هایی تازه برای همگان روایت کند. آن روز می توانست مثل روزهای دیگر باشد و امروز کسی یادی از آن نکند. اما تقدیر این چنین رقم نخورد. آن روز نفرت و عشق مثل دو بال یک واقعه سر از افق در آوردند. نفرت دست به ماشه برد تا سینه ایمان را بشکافد.

نفرت خون بر زمین ریخت تا عشق و ایمان را عزادار کند. اما آنچه حاصل شد، عشق به ایثار، شهادت، انسان دوستی روسفید شد و نفرت و کینه توزی سوگوار محکومیت همگانی خود و روسیاه در پیشگاه حق تعالی شد. 5 داعشی آمده بودند که امنیت و آرامش را مردم بگیرند اما آن هیاهویی که ساختند فقط 5 ساعت صدا داشت ودوام آورد.

هر چه آنها هیاهو کردند، ایران یکصدا آنها را هو کردند. آنها می خواستند دل و ایمان مردم به خصوص اقلیت ها را با خود ببرند، اما آنچه نصیب خود کردند بدنامی دیگر بر سیاهه ای ننگین شان بود. هیچ کس با آنها همنوا نشد، هیچ صدایی آنها را صدا نکرد، هیچ لبخندی به چهره بی روح آنها لبخند نزد. نامشان در لیست تروریست ها و جسم شان در خاک فرو رفت. 17 خرداد را تروریست ها در تقویم ایران ثبت کردند، اما برخلاف آنچه می خواستند، این روز در تاریخ ایرانی به نام روز شهادت و ایثار ثبت شد. آنها می خواستند که روز رعب و وحشت بسازند. روزی که گلوله هایشان امنیت و همبستگی یک جامعه امن را نشانه برود و خونی که بر زمین می ریزند موجب ترس و یاس شود. داعشی های ورشکسته می خواستند انتقام شان در موصل و حلب را از قلب تهران و ایرانیان مدافع حرم بگیرند. آنها مکارانه می خواستند آغازگر ندای انتقام و خشونت در جامعه ایرانی شوند و قهقهه مکارانه ای سردادند.

اما بی خبر از آنکه موشک های «لیله القدر » مکرشان را به زمین مغزشان در «دیرالزور » برخواهد گرداند. مکرشان چنان به موصل و حلب برگشت که مردم فهمیدند مدافعان حرم با چه کسانی و در واقع چه تروریست هایی، شهر به شهر و تن به تن جنگیده اند تا حریم حرم های مقدس ایمن بماند. به راستی چه کسی می توانست اینگونه مشهود و ملموس، منطق حرکت مدافعان حرم را به نمایش بگذارد؟

درست زمانی که منطقه خاورمیانه در آتش تندروی های داعش و حامیان عربی و غربی آنها می سوخت، ایران به هدف حامیان اصلی داعش تبدیل شد و تروریست های داعشی ماموریت حمله به حیثیت و عظمت جزیره ثبات را برعهده گرفتند. نقشه و طراحی آنها دقیق بود آنچه در طراحی آنها محاسبه نشده بود، فرهنگ ایثار و شهادت بود. آنها نیامده بودند که صرفا 17 تن را به رگبار گلوله ببندند، آمده بودند که آرامش و همبستگی اقوام و ادیان و مذاهب اسلامی را در آتش کینه هایشان بسوزانند. اما نقشه آنها زمانی ارزش خود را از دست داد که خون مظلومان حادثه، فرش زمین را سرخ کرد و جامعه ایرانی برای مظلومیت این شهدا و شجاعت آن پاسدارهای لباس سبزی که به قیمت جانشان از وظیفه شان نگهبانی کردند، با تمام احترام به پاخاست.
تیر آنها زمانی به سنگ خورد که آن پاسدار شهید با جسم خونین و زخمی اش، اندک توان باقیمانده را صرف نجات خویش نکرد بلکه آنرا صرف بستن درب ورودی به صحن اصلی مجلس شورای اسلامی ساخت. تروریست ها اگر می دانستند با مردمی روبرو هستند که از گلوله های آنها نمی ترسند و در مقابل رگبارشان حاضر به ترک صحنه و فرار از میدان بهارستان تاریخی نیستند، هرگز جان خود را چنین بی قیمت به حراج نمی گذاشتند.
تروریست ها دیر رسیدند و زود تمام شدند. آنها در آن 5 ساعت بیش از هر زمان دیگری از ایثار و شجاعت و فرهنگ مقاومت مردم سیلی خوردند. هیچ کدام از قربانیان اندکی ترس نشان ندادند. حتی کشیدن آه را در دل آنها به حسرت گذاشتند. 17 خرداد را گرچه تروریست ها آغاز کردند اما فرهنگ ایثار و شهادت به پایان رساند. آنگونه که پیش از این بوده است؛ مثل 7 تیر، 8 شهریور و ده ها مناسبت دیگر که اکنون روزهای سرخ تقویم ایران هستند.

سردبیر

منبع: ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران/ مرداد ماه 1396/ شماره 142
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده